فضاي غيررسمي رسانه و محتوا
جلال سميعي
مشاور روابطعمومي و برندينگ
۱- تعريف تازه روابطعمومي كه در اين ستون چند بار دربارهاش حرف زدهايم، تعريفهاي تازهاي از سكوت، تكذيب، انكار يا حتي تهديد ميطلبد! بله، استراتژي بسياري از برندها و سازمانها در برابر شايعات و اتهامهاي رسانهاي، تهديد است.
۲- شايد شما سازمان يا برندي هستيد كه زورتان زياد است و ميتوانيد پاسخ اتهامها و بحرانهاي رسانهاي و آسيبهاي مربوط به هويت شفاهي و تصوير برندتان را با تهديد به پيگيري قانوني يا حتي فراتر از اينها بدهيد؛ طبعا كسي هم به شما نازكتر از گل نميگويد! اما آيا در هر جايگاه و سطحي از قدرت كه هستيد، كاملا بر فضاي غيررسمي رسانهاي تسلط داريد؟ آيا در انبوهي از رسانهها و كانالهاي ارتباطي كه مخاطبانتان و رقبا هم به آنها دسترسي دارند، شما آن حد از دسترسي و قدرت و نفوذ را داريد كه بتوانيد همه آنچه را دربارهتان ميگويند، رصد و مديريت كنيد؟
۳- وقتي از فضاي غيررسمي رسانه و محتوا حرف ميزنيم، در ذهن هر يك از ما پهنهاي از ارتباطات و بازنشر پيام ساخته ميشود؛ حقيقت اين است كه كمتر كسي ميتواند مدعي شناخت كامل اين پهنه گسترده باشد؛ فضاي غيررسمي محتوا، همان فضاي تاريك و روشني است كه شايعهها را ميسازد؛ فضاي غيررسمي رسانهاي، شبكهاي پيچيده و در ظاهر ساده از روابط افراد و رسانههاست كه ممكن است تا حد بالايي از ناشناخته بودن و نپذيرفتن مسووليت پيامي كه منتشر ميكنند، حاشيه امن داشته باشند. وقتي حتي از محتواي غيررسمي ياد ميكنيم، ابعادي از تحريف يا افشاگري يا شبهافشاگري را يادآوري كردهايم كه ممكن است فروش انبوه يك محصول يا برند را يكشبه دچار افت جدي كنند.
۴- به حافظهتان اگر برگرديد، حتما مثالهايي براي شايعات ويرانگر و مزمن درباره آدمها و برندهاي سياسي يا تجاري پيدا خواهيد كرد؛ رسانه شايعه در همان فضاي غيررسمي محتوا و رسانه خودش را تقويت ميكند؛ شايعه همان دشمن خانگي است كه ممكن است درست در زماني كه يقين داريد همهچيز براي ثبات و كنار زدن رقبا مهياست، بر سرتان آوار شود. هفتههاست كه تجمع مردم در برابر شعبههاي يك موسسه مالي و اعتباري ادامه دارد و به زد و خورد هم ميرسد؛ قبلا درباره اين گفتهايم كه وقتي شايعهاي تا اين حد قدرتمند است كه همه را به كنجكاوي و حتي واكنش واميدارد، يعني بههرحال اتفاقي افتاده است.
۵- اگر فضاي غيررسمي محتوايي بتواند بر فضاي رسمي رسانه غلبه كند، شايعه يا حتي خبر غيررسمي آنچنان قدرتي خواهد داشت كه خود را به رسانههاي رسمي و شناسنامهدار برساند؛ اين چيرگي به دلايل گوناگون ممكن است اتفاق بيفتد... اما مهمترين سختي چنين بحراني، تلاش براي رساندن پيام درست و قانعكننده از طرف شما به مخاطبان جامعه هدف است.
۶- بحث درباره فضاي غيررسمي رسانهاي آنقدر گسترده و ناگفته است كه مجال بيشتري ميخواهد؛ اكنون اما به يك پرسش در ذهنتان جواب قانعكننده بدهيد؛ آيا پيشبيني قابل اطميناني از تصوير و هويتتان در فضاي غيررسمي و بيحضور قانون در پهنه رسانهاي داريد؟