• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3881 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۵ مرداد

يادداشتي به بهانه اجراي نمايش آرسن به كارگرداني بهزاد صديقي

حقيقت يا مجاز؟ مساله اين است

رامين فناييان

«نوه سفارش داديد» نوشته كارينه خوديكيان، نمايشنامه‌نويس ارمني در سال2011 درايروان چاپ شده و آندرانيك خچوميان، نويسنده و مترجم آن را به فارسي برگردانده است و اين روزها در قالب نمايشي با نام «آرسن» به كارگرداني بهزاد صديقي در سالن قشقايي مجموعه تئاتر شهر روي صحنه است؛ نمايشي بي‌آلايش و بي‌ادعا كه در مدت زماني حدود يك ساعت درامي اجتماعي شكل مي‌دهد كه هر چند تلخ و گزنده است اما گوياي برخي واقعيت‌هاي زندگي انسان مدرن (!) امروز است.
صديقي، نمايشنامه‌نويس كه تجربه ساليان دراز روزنامه‌نگاري به كمكش آمده، بستر نمايش را در موضوعي روزآمد و دغدغه‌اي اجتماعي قرار داده، نقاط قوت و ضعف نمايشنامه را مي‌شناسد و از آنجايي كه سال‌ها نقد تئاتر نوشته خوب مي‌داند كارگردان بايد چگونه يك متن را تحليل كند، ريتم و انسجام را حفظ كند و تماشاگر را با يك كليت منسجم و نمايشي شسته و رفته بدون شلختگي روبه‌رو كند؛ به گونه‌اي كه او نه احساس ملال كند و نه سوال بي‌پاسخي برايش باقي بماند.
همچنين در مقام كارگردان با متن ارتباط خوبي برقرار كرده و موضوع نمايشنامه براي او و بازيگرانش يك دغدغه است. اين را از انرژي‌اي كه در بازي‌ها به ويژه بازي خاطره حاتمي موج مي‌زند، مي‌شود فهميد. مي‌توان گفت نقطه قوت اثر در واقع بازي اوست كه به محض ورود به صحنه نمايش، ريتم خوبي پيدا مي‌كند.
حاتمي بسيار برونگرا، آتشين و رها و با ضرباهنگي تند و احساسي بازي مي‌كند؛ شيوه‌اي كه براي ايفاي نقش آرسن مناسب به نظر مي‌رسد و او در نقش خود، خوش مي‌نشيند. در مقابل، بازي مائده طهماسبي بسيار كنترل شده و زيرپوستي است و سكوت‌ها را پر مي‌كند و در نهايت با هدايت كارگردان ريتمي شكل مي‌گيرد كه هرچند دير اما به تدريج، تماشاگر را با خود همراه مي‌كند.

تكنولوژي آري يا نه؟
صرفنظر از آراي گوناگون و نظرهاي مثبت و منفي درباره حضور تكنولوژي روي صحنه اعم از صفحه نمايش، ويديوپروجكشن، فيلم، صدا، دوربين و هر فناوري ديگري، نگارنده بر اين باور است كه صرف حضور يا فقدان اين وسايل دليلي بر ستايش يا نكوهش نيست بلكه آنچه بسيار ضروري مي‌نمايد، نحوه و شكل به كارگيري اين ابزار است به گونه‌اي كه به طور مطلق در خدمت درام باشند و به اصطلاح، از كار بيرون نزند.
در اين نمايش ما با دو صفحه نمايش يكي الكترونيكي و ديگري مكانيكي مواجهيم. صفحه اول، يك تلويزيون ال‌سي‌دي در عمق صحنه و ديگري يك صفحه بزرگ شيشه‌اي درست روبه‌روي تماشاگر يعني ميان تماشاگر و صحنه است. در واقع صحنه اين گونه طراحي شده است كه هر آنچه تماشاگر مي‌بيند از پشت يك صفحه بزرگ شيشه‌اي باشد. ارتباط ظريفي ميان آنچه از صفحه تلويزيون پخش مي‌شود با كليت كار و صفحه شيشه‌اي پيش رو وجود دارد. گويي نمايش از واقعيتي مي‌گويد كه خود مجازي است. واقعيت تلخي كه نمايش بر پايه آن شكل مي‌گيرد هم مجازي است.
دكور، ميز، صندلي‌ها و ديوارها، اسلحه، تلفن و... از شيشه و آينه است كه مي‌تواند استعاره‌اي از فضاي مجازي و غير واقعي باشد كه اين روزها همه ما را احاطه كرده است. فضايي بسيار شكننده و قابل تغيير كه در آن هيچ اعتبار و اعتمادي نيست. اين ارتباط و درهم تنيدگي معنايي عناصر روي صحنه كه به مخاطب مجال تحليل و تفسير مي‌دهد، هوشمندانه مي‌نمايد.

هيچ چيز آنچنان كه ما مي‌بينيم واقعيت ندارد
در حقيقت، «مجاز» در برابر واقعيت كه به عنوان شيوه اجرايي آرسن انتخاب شده در اين نمايش از رئاليزم فراتر مي‌رود. تلق شفاف شيشه‌اي كه تماشاگر نمايش را در قاب آن مي‌بيند، مي‌تواند فاصله شكننده ميان واقعيت و مجاز را نشان بدهد. مرزي بسيار باريك و به لحاظ بصري همچون حبابي كه هر لحظه امكان تركيدن دارد.
طراحي صحنه و نور نيز فضايي انتزاعي به كار مي‌دهد و مخاطب را از امور ملموس و واقعي دور مي‌كند. يعني اتفاقات داخل صحنه همه متعلق به يك دنياي غيرواقعي هستند. همچنان كه حضور تلويزيون ال‌سي‌دي در ابتداي نمايش به مدت طولاني مجازي بودن فضاي صحنه را همراه با تاكيد، تكرار مي‌كند.

آينه
آينه به عنوان يك عنصر بصري و يك شيء كه خاصيت ذاتي نقش‌پذيري و انعكاس چيزهاي ديگري را در خود داشته، بر شكل ظاهري و فرم‌گرا بودن كار تاكيد دارد.
بنابراين روي خوب و زيبا، همان خوبي و زيبايي در آينه نمود مي‌يابد و روي نازيبا و زشت نيز به عينه همان‌گونه منعكس مي‌شود. اگر چيزهايي كه مي‌بينيم تلخ، گزنده، تند و عريان است، بازنمود خود واقعي جامعه است. به قول شاعري پرتغالي «آينه درست باز مي‌تاباند، اشتباه نمي‌كند، چونكه نمي‌انديشد، انديشيدن لاجرم همان خطا كردن است!» يا به قول حضرت مولانا: آينه‌ام، آينه‌ام، مرد مقالات نيم/ ديده شود حال من، ار چشم شود گوش شما. و باز حضرت مولانا سروده است: همه حقيقت گردد اگر مجاز كنم.
نكته ديگر اينكه نگاه كارگردان به صحنه و اجرا نگاهي كاملا تصويري است و اين را مي‌توان از نكته‌هاي كليدي با اهميت در اثر برشمرد. كارگردان گويي همه‌چيز را در قاب مي‌بيند و اين وجوه مختلف بصري نمايش، به نوعي بر رئاليزم اجرا مي‌افزايد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون