• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3180 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۲۵ بهمن

گزارش توصيفي خبرنگار «اعتماد» از دو دوره جام تختي در كرمانشاه

قهرماني ايران در قهرمانشهر

  وحيد جعفري/ بعد سال‌ها برگشته‌ايم كرمانشاه! هفت سال پيش بود كه ميهمان مردم خونگرم «بيستون۱» و «طاق بستان۱» بوديم؛ خردادماه ۱۳۸۷ و جام آقا تختي كه حال و هواي ديگري پيدا كرد به دليل چند اتفاق خاص! آن زمان برخلاف امروز -كه ۱۶ تيم خارجي در اين رويداد حضور يافتند و مي‌رود تا با توجه به اين موضوع تورنمنت بين‌المللي جهان پهلوان، همچون خودش جهاني شود- تنها دو تيم خارجي تركيه و كانادا در اين تورنمنت شركت داشتند و كانادايي‌ها با پديده‌اي به نام «متيو كنتري» در وزن ۷۴ كيلوگرم كه همه مدعيان ريز و درشت داخلي را از دم تيغ گذراند، تبديل به تيم قابل احترامي شدند، هرچند ستاره گمنام‌شان در فينال به «احمد گولهان» ترك باخت؛ اما قبل‌تر توانسته بود با شكست، حسن طهماسبي، علي‌اصغر بذري و ميثم مصطفي جوكار- كه هر سه در مقاطع مختلف دوبنده تيم ملي را از آن خود داشته و نماينده ايران در مسابقات جهاني و آسيايي بودند- اعتباري براي خود دست و پا كند.
بغض كاپيتان

اما اتفاق ويژه مسابقات كه باعث شوكه شدن همه شد، خداحافظي ناگهاني عليرضا حيدري بود. قهرمان جهان كه تازه از چنگ مصدوميت رهايي يافته و آمادگي مثال‌زدني گذشته را بازيافته بود، در ديدار با جعفر دليري و با اينكه چهار امتياز از رقيب پيش بود، به يكباره كشتي را رها كرد و چهارگوشه تشك را بوسيد، تا حيرت و سكوت، سالن را تا تركيدن بغض كاپيتان حيدري -كه روي دوش دليري اشك مي‌ريخت- فرا بگيرد. آن روز خيلي‌ها با قهرمان گريستند. مرد شش مدال جهان و المپيك درباره خداحافظي غيرمنتظره‌اش گفت: «خداحافظي كردم تا سربار كشتي نباشم.»

ضدقهرمان

و اما اتفاق نادري هم قبل از شروع مراسم وزن‌كشي رخ داد. زمزمه‌هايي مبني بر حضور فريدون قنبري در مسابقات به گوش مي‌رسيد؛ اما معلوم نبود ستاره كشتي كرمانشاه كه در بيرون از تشك، دچار حاشيه و مشكل شده بود، بتواند اجازه شركت در رقابت‌ها را كسب كند؛ اما فريدون ناآماده، با كنترل ماموران از بند رها شد و در حالي كه همشهري‌هايش يكصدا تشويقش مي‌كردند، كشتي گرفت و پنجم شد. قنبري هرچقدر روي تشك جسور بود و قهرمان، خارج از مسابقه پهلوان نبود (!) به خاطر اعمال و رفتارش.
قهرمان پهلوان بود
حالا بعد از چيزي حدود هفت سال برگشته‌ايم كرمانشاه به «گهواره تمدن2». سالن برگزاري مسابقات هنوز همان شور گذشته را دارد؛ اما دل شهر و تماشاگران خون است! گرد و غبار علاوه بر شهر دل مردم را هم گرفته. بغض دارد انگار «باختران3» كه آب و هواي كوهستاني‌اش با تغيير فصل هم تغيير نكرده و در دل زمستان از خرداد هفت سال قبل گرم‌تر است و بي‌باران! «قهرمانشهر3» برخلاف سال ۷۸ كه ستاره كشتي‌اش را روي تشك بازگرداند، اين‌بار نتوانست قهرمانش را كه پهلوان بود (!) از بند رها كند و شاهد پروازش بود. سوگ دارد «اليپي3» براي «بابك4»ي كه «قرباني» شد، در حالي كه علاوه بر روي تشك، بيرون از گود هم ستاره بود؛ كردبچه غيور «كرمينشان3». و حالا تصوير او در سالن برگزاري جام پهلوانمان كه با بنري بزرگ بر ديوارش نوشته I love Muhammad . «من عاشق محمدم» فرياد مي‌شد از حنجره مردم پهلوان‌دوست و البته هم‌تيمي‌هاي سابقش رو تشك.

سوگ دروني

اما با اين همه چه اتمسفري دارد، هنوز «طاق بستان۴»؛ آدم را به آغوش مي‌كشد فضايش و انگار سروده‌هاي بوالقاسم لاهوتي را با صداي شهرام ناظري و كمانچه كيهان كلهر در محيط خود دارد و به سفري تاريخي مي‌برد؛ به ۱۲ هزار سال قدمت. اما ما سفري به دل شهر را ترجيح داديم؛ به خانه «قرباني»؛ به خانه‌اي كه رخوت و تنهايي را فرياد مي‌زد و پدري را ديديم كه غم هجرت فرزند، پيرش كرده بود و مي‌گفت: «خودكشي بابك به خاطر اتفاقي كه افتاد نبود، به اين خاطر بود كه خود را «تنها» احساس كرد و هرچه من به راست و دروغ گفتم كه اين طور نيست و علاوه بر دوستان و عده‌اي از هم‌تيمي‌هايت، مسوولان هم به فكر تو هستند، باور نكرد و اين در حالي بود كه ما انتظار داشتيم، بزرگان ما را ياري كنند و تنها نگذارند، وگرنه مشكل بابك داشت حل مي‌شد و قاضي متوجه اصل ماجرا شده بود و دو روز ديگر زمان دادگاه داشتيم و قرار بود، شاهدان ماجرا را كه از ترس خانواده مقتول نيامده و شهادت نمي‌دادند، دستگير كرده و براي شهادت به دادگاه بياورند. به ياد دارم اميررضا خادم، معاون وزير به همراه محمود گودرزي، وزير ورزش به كرمانشاه آمده بودند كه از خادم خواهش كردم به ما كمك كنند و اگر هم اين كار را نمي‌كنند حداقل به ملاقات بابك بروند تا او روحيه بگيرد و احساس تنهايي نكند؛ كه خادم در جواب گفت پسر تو كاري كرده كه نمي‌شود كاريش كرد!» تورج مهري مربي بابك كه همچون برادر بزرگ‌تر، قرباني را دوست داشت و پيگير كارهايش بود هم مي‌گفت: «بزرگان ما فقط نام‌شان بزرگ است و ما هيچ بزرگي از آنها نديديم. انگار نه انگار كه بابك قهرمان ملي بود و براي ايران كسب افتخار كرده بود. چطور وقتي فريدون قنبري كه آن همه حاشيه داشت همه كار برايش كردند تا نجات پيدا كند؛ اما براي بابك كه علاوه بر كشتي در اخلاق هم بهترين بود قدمي برنداشتند؟» از دل شهر كه به هتل برمي‌گشتيم، كسي با كسي حرف نمي‌زد، همه تحت تاثير خانه قرباني‌ها به سوگ دروني نشسته بوديم و جز «حسرت» خوردن و اينكه بابك «حيف» شد، چيزي براي گفتن نداشتيم.

كرمانشاه در كانون توجهات

روز دوم هوا كمي سرد شد البته فقط تا قبل از ظهر و كرمانشاه كه طي روز‌هاي اخير به دليل ترور رييس دادگستري، افتتاح ورزشگاه ۱۵ هزار نفري، آلودگي ناشي از گرد و غبار، برگزاري جام تختي و... در كانون توجهات بود، از راس اخبار پايين آمد تا مسابقات كشتي كه در سالن مملو از تماشاگر و در سه رشته فرنگي، آزاد و پهلواني برگزار مي‌شد، بيشتر از هرچيز به چشم بيايد. حالا «نان برنجي‌ها و خرمايي‌ها، كاك‌ها و بژي‌ها» بهتر ديده مي‌شوند و «دنده كباب» بيشتر مزه مي‌دهد؛ كرمانشاه بايد سرد باشد و باراني تا گرماي مردم خونگرمش دلچسب‌تر شود.

جام خالي از ستاره

جام امسال سطح كمي خوبي داشت با سطح كيفي متوسط و اين به دليل نبود ستاره‌ها در اين تورنمنت بود. البته اين بدان معنا نيست كه اين رقابت‌ها را زير سوال ببريم، چرا كه همان حضور ۱۶ تيم در اين مسابقات و رقابت در سه رشته آزاد، فرنگي و پهلواني خود موفقيت برزگي است كه مورد توجه اتحاديه جهاني كشتي قرار گرفته و بي‌ترديد كشورهاي رقيب قبل از اينكه به بود و نبود ستاره‌ها توجه داشته باشند، به تعداد تيم‌هاي شركت‌كننده در مسابقات توجه خواهند كرد و مطمئنا همين تعدد حضور تيم‌هاي خارجي باعث خواهد شد تا سال‌هاي بعد ستاره‌ها نيز ترغيب شده و پا به روي تشك‌هاي جام تختي بگذارند. و شايد ديگر علت غيبت ستاره‌ها را بايد در نزديكي زمان اين مسابقات با جام جهاني تهران و البته فشردگي رقابت‌هاي متعدد جست‌وجو كرد، از همين رو شايد بهتر باشد زمان برگزاري تورنمنت جهان پهلوان را تغيير دهيم با اگر نشد، كمي از ترافيك برگزاري مسابقات بكاهيم، هرچند برخلاف افرادي كه حالا با توجه به اين موضوع چوب انتقاد را دست گرفته‌اند، ما براين باوريم كه اين سختي كار و فشردگي شايد امروز خانواده كشتي را از نظر روحي و جسمي خسته كند؛ اما ترديد نيست كه همه‌اش اعتبار است براي كشتي ايران و تضميني براي بهتر شدن شرايط اين رشته در آينده. بهتر است فراموش نكنيم آنچه را كه امروز هرچند به سختي مي‌كاريم را فردا برداشت خواهيم كرد، پس عقل حكم مي‌كند بيشتر و بهتر به‌كاريم تا فردا دستمان از كاشته هايمان پر باشد. باري، امسال نيز ايران در شرايطي قهرمان جام تختي شد كه پنجشنبه و جمعه در سالن ۱۲ هزار نفري آزادي تهران ميزبان جام جهاني كشتي فرنگي خواهد بود. هفته قبل فدراسيون كشتي مسابقات اوپن يا همان عمومي را روي ۱۵ تشك با حضور بيش از سه هزار شركت‌كننده برگزار كرد و هفته قبلش هم جام بين‌المللي يادگار امام (ره) را در مشهد ميزباني كرد تا به عنوان يكي از فعال‌ترين فدراسيون‌هاي كشتي دنيا شناخته شود.

پي‌نوشت‌ها:

1- مجموعه‌اي از سنگ‌نگاره‌ها و سنگ‌نبشته‌هاي كه از آثار تاريخي مهم كشور و كرمانشاه به حساب مي‌آيند.
2- لقبي بين‌المللي كه به كرمانشاه داده‌اند.
3- همگي نام‌هاي قديمي كرمانشاه هستند.
۴- قهرمان بازي‌هاي آسيايي كه در يك حادثه مرتكب قتل شد و در نهايت چندي پيش در زندان ديزل آباد كرمانشاه خود كشي كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون