معرفي كتاب «خانهاي از آن ديگري»
جذابيت تعليق
اميرعباس كلهر
بعضي از كتابها با اسمشان خودشان را لو ميدهند و همان اول كار دستشان را براي خوانندهاي كه به سراغشان آمده رو ميكنند اما در مقابل، هستند كتابهايي كه اسمشان دوپهلو است. يعني هم خودشان را لو ميدهند و هم نميدهند. اين كتابها در اكثر مواقع مرموز به نظر ميرسند، به خصوص اينكه اگر يك طرح جلد مناسب اسم دوپهلوي كتاب داشته باشند. تا شما نه با خواندن پشت جلد كتاب خيلي متوجه شويد كه در داستان قرار است چه بگذرد و نه با ديدن طرح جلد يا اسم كتاب متوجه روند داستان شويد. كتاب «خانهاي از آن ديگري» نوشته محبوبه موسوي نيز از همين جنس كتابها است. براي اينكه متوجه شويد كه چرا ميگويم با خواندن پشت جلد كتاب خيلي متوجه نميشويد كه در داستان قرار است چه بگذرد، اين چند خط را كه در پشت جلد كتاب «خانهاي از آن ديگري» منتشر شده است را بخوانيد: «طوري حرف ميزد انگار چيزي از اين عاديتر ممكن نيست. بدون اينكه بتوانم چشم از او بردارم، گفت: سوار شود تا برسانمش. فكر كردم ماندن زني در چنين جايي جاي سوال و جواب ندارد. اما فقط اين نبود، آن لحظه ميخواستم توي ماشينم بنشيند و خودش هم حتما اين را ميدانست كه آمرانه پرسيده بود، گويي با مسافركشي در يكي از خيابانهاي شهر حرف ميزند. در عقب را باز كرد و سوار شد. در حالي كه مينشست از آينه نگاهش ميكردم، مژههاي خوابيده بر چشمهاي كشيده مشكياش آرامشي عجيب در گرماي بعد از ظهر تابستان القا ميكرد. درست مثل آرامش بعد از يك روز گرم تابستاني و آرام و درخور.» با خواندن اين خطوط متوجه نميشويد كه آيا اين اتفاق در يكي از اتوبانهاي تهران اتفاق ميافتد يا در يك جاي دورافتاده. متوجه نميشويد كه روند داستان شروع يك ماجراي عاشقانه است يا قتل و وحشت. و همين كتاب را جذاب ميكند كه شما را در يك فضاي تعليق قرار ميدهد. با خواندن كتاب « خانهاي از آن ديگري» دوست داريد صفحات را زودتر ورق بزنيد و ببينيد قرار است در داستان چه بگذرد. كتابي كه وقتي شروع به خواندن آن ميكنيد تنها بايد چند صفحه صبوري كنيد تا شما را وارد دنيايي پر از دلهره و هيجان كند.
در اين ميان استفاده از يك مكان ناشناخته و عجيب و روايت آن براي اكثر خوانندهها، ايده خوبي براي جذاب كردن داستان است؛ ايدهاي كه در بسياري از كتابها از آن استفاده شده است و در «خانهاي از آن ديگري» نيز تاحدودي شاهد استفاده از يك مكان ناشناخته و عجيب در داستان هستيم. نبايد تمام ايرادها يا نكات مثبت يك اثر را به خوانندهاي كه هنوز كتاب را نخوانده گفت تا خودش مجاب شود و شروع به خواندن آن بكند، برشمرد، اما حالا كه از نكات مثبت صحبت شد، بايد ديگر نكات كتاب را نيز به خواننده گفت. يكي از اين نكات، در صفحات ابتدايي كتاب مشخص ميشود. جايي كه مرد داستان در حال تعريف آن مكان سحرانگيز و جادويي است كه سعي دارد آبوتاب هم به آن بدهد و براي مخاطبانش كه در يك قهوهخانه نشستهاند و گوشهايشان را به صحبتهاي او سپردهاند، تعريف كند. اما نكتهاي كه وجود دارد لحن شاعرگونه مرد است. بعد از چند خط خواندن متوجه ميشويد كه نويسنده انگار يك شاعر را روي يكي از صندليهاي قهوهخانه نشانده و دارد فضاي آن مكان سحرانگيز و محيط اطرافش را تعريف ميكند.
اين بخش از كتاب «خانهاي از آن ديگري» را بخوانيد: «جهان سكوت كرده بود وقتي جاده به شب ميرسيد» يا اين بخش « پشت هر ديوار شكسته ديوار ديگري بود يا
تك درختي خشكيده با تك و توك برگ قهوهاي رنگ كه چون داغ اتهام گناهي بر پيشانياش چسبيده بود، نشانهاي از باغچه خانهاي در زماني شايد خيلي دور.» كه در صفحات بعدي كتاب متوجه ميشويد كسي كه اينچنين محيط اطراف را براي شنوندههاي يك قهوهخانه توصيف ميكند خودش را دكتر زنان هم در داستان معرفي ميكند. همه اينها در حالي است كه خواننده رمان شعر نميخواهد بخواند و در داستان مدرن اصل بر روايت قصه است، آن هم بدون هيچ دخل و تصرف يا قضاوت نويسنده در امر تعريف قصه. با اين وجود اگر كتابي جذاب و خواندني ميخواهيد گزينه خوبي براي خواندن و وقت گذاشتن برايش است. «خانهاي از آن ديگري» مجموعهاي از دو داستان كوتاه با نامهاي، «خانهاي از آن ديگري» و «لنگهكفش» است كه نشر مركز در سال 94 آن را با قيمت 11500 تومان منتشر كرده است.