هزينه خروج امريكا از برجام بين 6 كشور تقسيم شود
جعفر گلابي
اگر در فضاي سياسي داخل كشورها گاهي اندكي از ملاحظه و اخلاق به چشم بخورد، در روابط بينالملل قطعا چيزي به نام اخلاق وجود خارجي ندارد و همه مناسبات جهاني بر اساس توازن قدرت صورت ميگيرد و حتي تعهدات و قراردادها تا زماني استمرار پيدا ميكنند كه طرفهاي معاهدهها سود و منافع خويش را در آن ببينند و تخلف را مستلزم ضررهاي بيشتر ارزيابي كنند. بر همين اساس امريكا با محاسبهاي ساده احساس ميكند، ميتواند از برجام خارج شود و آسيبي متوجه كشورش نشود. از يك زاويه اين ارزيابي رييسجمهور امريكا مقرون به صحت است. دولت امريكا فكر ميكند ايران بدون حضور ايالات متحده در برجام خواهد ماند و مطلوبش يعني عدم تلاش ايران براي دسترسي به سلاح هستهاي حاصل است و ديگر نيازي نيست كه هزينه ماندن در اين قرارداد جهاني از طريق تعليق تحريمهاي يك جانبه را بپردازد. ارزيابي احتمالي در كاخ سفيد اين است كه خروج از برجام در هر صورت به نفع امريكا و به ضرر ايران است چه اينكه: اگر ايران هم از برجام خارج شود امريكا ميتواند دوباره اجماع بينالمللي عليه تهران را ايجاد و سيستم بازگشت خودكار به تحريمها (سيستم ماشه) به مرحله اجرا گذاشته شود و اگر چنين نشود با خروج امريكا، ايران از منافع رفع تحريمهاي يكجانبه واشنگتن محروم خواهد شد. به نظر ميرسد تحركات كشورهاي اروپايي (كه فعلا فقط در حرف است) براي عدم خروج امريكا از برجام هم چندان جدي نيست و فقط ناظر به تشويق ايران براي ماندن در برجام بدون امريكاست. ايران در آستانه از دست دادن بخش مهمي از منافع برجام است ولي اروپا فكر ميكند كه اين مساله ايران است و ربطي به آنها ندارد. اروپا فقط نگران خروج تهران از برجام است و برايش اصلا مهم نيست كه بخش مهمي از تحريمها عليه ايران دوباره برقرار شود لذا اگر ايران بعد از خروج امريكا از برجام خارج نشود براي اروپا هم فال است و هم تماشا و بحثهاي متعهد ماندن به يك قرارداد مهم بينالمللي هم جز يك نمايش توخالي نيست. در واقع كشور ما در شرايط سختي قرار گرفته است. با اقدامي كه احتمالا امريكا انجام ميدهد موضوع از يك بدعهدي فراتر رفته، يك خيانت آشكار به قراردادي چندجانبه است. البته دستان ما چندان هم بسته نيست. ايران ميتواند «بار» خروج امريكا از برجام را بر دوش 5 كشور ديگر تقسيم كند. اين ايران نيست كه بايد به تنهايي اينبار را به دوش بكشد، 5 كشور ديگر در قبال عدم خروج ايران از برجام بايد مستقلا اقداماتي انجام دهند كه اثر خروج امريكا را به حداقل برسانند. اگر آنان قادر به چنين كاري نيستند بايد رسما بپذيرند كه خروج تهران از برجام قانوني و حق تهران است و مسووليت همه ماجرا متوجه دولت امريكا است. در اين صورت كشورهاي اروپايي در قبال غنيسازي اورانيوم با درصد بالا از طرف ايران حق هيچ اقدام تلافي جويانه را ندارند و همچنان بايد بر لغو تحريمهاي خود باقي بمانند. به عبارت ديگر در صورت خروج امريكا گروه 5 و ايران ميتوانند مذاكراتي را آغاز كنند و برجام 2 منهاي امريكا را كليد بزنند. در اين مذاكرات راههاي استمرار عدم تحريمها عليه ايران و دور زدن تحريمهاي يكجانبه امريكا شناخته و به مورد اجرا گذاشته ميشود. به هر حال اگر در شرايط جديد ايران بتواند هوشمندانه عمل كند و از اثبات سوءنيت واشنگتن حداكثر استفاده را ببرد، ميتوان اميدوار به انزواي عملي امريكا در قبال ايران بود و اساس سياست خارجي تهران برپايه تعامل با مثلث اروپا و چين و روسيه استوار شود. اما به هر روي ثابت شد كه واقعا در هيچ شرايطي نميتوان به امريكا كوچكترين اعتمادي روا داشت حتي اگر خروج امريكا از برجام به تعويق بيفتد.