نمايش «شنيدن»، جايزه جشنواره بيتف را دريافت كرد
نبض مخاطب در دستان كوهستاني
بابك احمدي
اميررضا كوهستاني نمايش «شنيدن» را در ادامه تورهاي خارجياش به تازگي در شهرهاي بلگراد (صربستان) و اسكوپيه (مقدونيه) به صحنه برده است. كوهستاني با اين نمايش در پنجاهويكمين فستيوال بينالمللي تئاتر «بيتف» در شهر بلگراد شركت كرد و توانست جايزه ويژه اين فستيوال را با عنوان «ياوون كريلوف» دريافت كند؛ نمايشي كه تير و مرداد سال 94 در سالن چهارسوي مجموعه تئاترشهر اجرا شد و سپس در ماه فروردين بود كه خبر رسيد كوهستاني به همراه اين نمايش براي حضور در بخش اصلي هفتادمين دوره فستيوال معتبر اوينيونِ فرانسه دعوت شدهاند؛ اتفاقي كه تئاتر ايران براي نخستينبار در طول 69 دوره گذشته اين رويداد تجربه ميكرد و همان زمان از نظر نويسنده روزنامه لوموند نيز دور نماند. «بيروت، حيفا، قاهره، دمشق... سفري خاورميانهاي در فستيوال اوينيون كه در تهران به پايان ميرسد. اميررضا كوهستاني، نويسنده و كارگرداني كه آثارش را در سراسر جهان به اجرا گذاشته با نمايش «شنيدن» براي نخستينبار به اين شهر دعوت شده است. » در نهايت آنچه توسط اين هنرمند در جشنواره به نمايش درآمد انعكاس زيادي در رسانههاي فرانسه پيدا كرد كه بخش اعظم آنها از كار استقبال كردند و البته در مواردي هم نقدهاي منفي وجود داشت؛ تا همين خرداد و تير گذشته كه يك بار ديگر در سالن تئاتر مستقل روي صحنه رفت و اجرا همچنان استقبال تماشاگران را در پي داشت. خبرگزاري مهر گزارش داده كه هيات داوران پنجاه و يكمين دوره فستيوال «بيتف» متشكل از ماريا شِوتسوا مدير فستيوال، ماريا سورنسون، ايوانا سايكو، دراسكو آدزيك و ايگور كوروگا، با توجه به راي اكثريت، به اين نتيجه رسيدند كه جايزه بزرگ فستيوال «بيتف» را با عنوان «ماريا تريلويچ» به اجراي «ماونت اوليمپوس: براي جاودانه كردن آيين تراژدي» به كارگرداني يان فاربه از بلژيك اهدا كنند. اين هيات همچنين جايزه ويژه فستيوال با عنوان «ياوون كريلوف» را هم به اتفاق آرا به نمايش «شنيدن» به كارگرداني اميررضا كوهستاني توليد گروه «تئاتر مهر» از ايران اهدا كرد. در يادداشت هيات داوران پنجاه و يكمين فستيوال بينالمللي تئاتر «بيتف» براي نمايش «شنيدن» چنين آمده است: «اين اثر بهشدت تاثيرگذار است؛ به خاطر سادگي و شفافيتش و به كاربردن تلاشهايي مينيمال براي نقل بيشترين اطلاعات درباره ارتباط ميان زنان در زمينه اجتماعي، شك، نظارت و عدم اطمينان. نمايش با ارجاع به ايران اتفاق ميافتد ولي به ايران محدود نشده و در جهان اجتماعي گستردهتري هم معنا مييابد. متن جسورانه است و ساختار خرد شدهاش و بافتهاي تكرارياش، تصاوير بصري و فيزيكي را باهم و ابزار تكنولوژيك و كلمات را باهم، به شكلي دقيق و فكورانه همخوان ميكند. بازيگري عالي و ظريف است و در ارتباط نزديك با نويسنده-كارگردان كه اين اثر را از زاويه ديد زنانه نشان ميدهد شكل گرفته است، كه اين خود قدمي بسيار مهم و رو به جلو در اجراي تئاتر معاصر است. » مواردي كه هيات داوران در يادداشت خود به آنها اشاره كردهاند پيش از اين نيز در واكنش منتقدان مورد توجه قرار گرفته بود كه از جمله ميتوان به يادداشت رژيس باردن در نشريه «نانفيكشن» اشاره كرد. او تجربه كوهستاني را «ساده و تراژيك» دانست اما تاكيد كرد «آنچه بيش از هر چيز داستان را جالب توجه ميكند فرمي است كه كارگردان به آن داده است.» به اين ترتيب و با انتشار خبر اهداي جايزه ويژه پنجاهويكمين فستيوال بينالمللي تئاتر «بيتف» به اميررضا كوهستاني بايد گفت استقبال از اين نمايش ادامه دارد و ميتوان اميدوار بود گروه در ادامه تور بينالمللياش همچنان موفقيتهاي تازه كسب كند. فقط ميماند طرح اين پرسش كه رمز موفقيت كوهستاني در پيدا كردن راهي براي اثرگذاري بر تماشاگر ايراني و غير ايراني چيست؟