اداره كشور در روزهاي سخت
هاشم صباغيان
وزير كشور دولت موقت
به طور كلي در زماني كه من مسووليت داشتم اختيارات استاندارها يكنواخت نبود. طبيعي بود كه در استانهاي مختلف استاندارهايي بودند كه سابقه فعاليت سياسي قوي داشتند. مثلا آقاي احمدزاده استاندار خراسان، تيمسار مدني استاندار خوزستان وآقاي دانش استاندار فارس بودند. آن زمان استانها درآمدي نداشتند كه خرج خودشان كنند. حتي در هزينههاي جاريشان دچار كمبود هم ميشدند كه ما بلافاصله منابع مالي جديد در اختيارشان ميگذاشتيم. به خاطر دارم مشكلات استانها را با مهندس بازرگان مطرح كردم؛ گفتم اگر در چارچوب اداري بخواهيم اعتبار بدهيم به دليل طولاني بودن فرآيند منابع مالي جديد به موقع نميرسد و ما هم به هدفمان نميرسيم. ايشان استدلال من را پذيرفت و تصويب كردند كه معادل درآمد يك روز فروش نفت در اختيار من قرار گيرد بنابراين من ديگر دنبال تشريفات اداري و طي كردن مسيرها نميرفتم. استانداري كه با استدلالش ما را مجاب ميكرد منابع را برايش تامين ميكرديم. به عنوان مثال استاندار بوشهر يك بار به من گفت آب آشاميدني در استان نداريم در زمان شاه هم نداشتيم و با تانكر ميآوردند در نقاط مختلف ميگذاشتند اهالي هم ظرف پر ميكردند و براي مصرف خوراكيشان ميبردند. ما اين موضوع را سريع حل كرديم از اين طريق كه تانكر را از تهران تهيه كرديم و به وسيله هواپيما فرستاديم به استان بوشهر و مساله آنها تا حدي حل شد.
در دوره ما استاندارها هر كدام اختيار خاص خود را داشتند. به عنوان نمونه تنها به چند استاندار اجازه داديم فرماندارانشان را خودشان انتخاب كنند و فقط به اطلاع ما برسانند در حالي كه انتخاب فرمانداران هم به عهده وزير كشور بود. به طور كلي چون استانها در سطوح مختلف هستند نميشود يك دستورالعمل كلي براي همه داد. براي هر استان با توجه به خصوصيات آن استان بايد تصميمگيري كرد.
اگر قرار است منابع درآمدي استانها در خود استان هزينه شود استاندار بايد براي درآمدها برنامه بدهد و بر اساس نيازها وزير كشور ضروريات را تشخيص و تخصيص دهدو مازاد اين درآمدها متمركز در كشور تقسيم شود. با توجه به توسعه نامتوازن و درآمدهاي متفاوت استانها نميتوان اين را به صورت يك بخشنامه به همه ابلاغ كرد.