• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3933 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۷ مهر

خطاهاي استراتژيك بارزاني در منطقه پرآشوب

سامان سليماني

روزهايي كه پارلمان اقليم كردستان عراق در نظر داشت بحث تداوم رياست مسعود بارزاني و تحقيق و تفحص از درآمدهاي نفتي را به بحث بگذارد، حزب دموكرات كردستان حزب متبوع آقاي بارزاني، با بحراني‌كردن اوضاع نمايندگان و وزراي جنبش تغيير را از پارلمان و دولت اخراج و پارلمان كردستان را به محاق برد. اين سرآغازي براي شروع ‌بحران‌هاي داخلي در اقليم كردستان بود.
بعد از حمله داعش به عراق و تصرف موصل، داعش به سمت كردستان هجوم آورد و در يك چشم به هم زدن مناطقي را كه تحت تسلط پارت دموكرات بود، از جمله سنجار را به تصرف خود درآورد و نيروهاي اين جريان سياسي، بدون هيچ مقاومتي اين مناطق را تسليم داعش كردند، داعش در حال نزديك‌شدن به اربيل بود و حتي گفته شد مسوولان پارت دموكرات چمدان‌هاي خود را براي فرار بسته بودند. اما در درجه اول ايران و سپس هم‌پيمانان بودند كه در آخرين لحظات به فرياد آنها رسيدند و اربيل را از خطر حضور داعش نجات دادند.
در اين شرايط كه حضور داعش در مناطق مهمي از عراق، تبديل به تهديدي عليه منطقه و جهان شده بود، كشورهاي منطقه و هم‌پيمانان كردها را در مبارزه با داعش ياري دادند و نيروهاي پيشمرگه كردستان نيز توانستند در كمال شجاعت قسمت‌هاي زيادي از خاك عراق را از لوث وجود داعش پاك كنند، اما اين مساله مسعود بارزاني را دچار اين توهم كرد كه حمايت هم‌پيمانان و كشورهاي منطقه و سفرهاي مقامات غربي و منطقه‌اي به اربيل، نشان از حمايت آنها از كردها تحت هر شرايطي دارد، هرچند بارها گفته شد كه اين مقامات بارها اعلام كرده‌ بودند كه حمايت ما معطوف به حمايت در جنگ عليه داعش است و لاغير. بارها از سوي دلسوزان كرد، به رهبر اقليم گفته شد اكنون كه اين حمايت نظامي در اوج خود قرار دارد به فكر آينده و حمايت‌هاي سياسي بعد از نابودي داعش نيز باشيد.
مسعود بارزاني معتقد بود با تضعيف دولت عراق در جنگ با داعش بهترين زمان ممكن براي برگزاري رفراندوم و اعلام استقلال رسيده است. طرفداران اين ايده معتقد بودند كه در شرايط فعلي، دولت عراق حتي اگر بخواهد، قدرت مبارزه با كردها را ندارد و مجبور است تن به پذيرش واقعيت دولت كردي بدهد. طي روزهاي مانده به برگزاري رفراندوم، از امريكا و سازمان ملل گرفته تا كشورهاي همسايه و حكومت مركزي عراق خواستار مذاكره و دادن امتيازاتي به كردها بودند تا در قبال آن، دست از برگزاري رفراندوم بردارند، اما بارزاني به دلايلي از اين كار سر باز زد. مهم‌ترين آن دلايل عبارت بودند از:
- بارزاني همواره معتقد بود كه به عنوان يك رهبر سياسي، كه جريان متبوعش در طول تاريخ مبارزاتي خود، هيچ دستاورد سياسي قابل توجهي در كارنامه ندارد، با اين اقدام نام خود را در تاريخ ثبت كند و اعلام دولت كردي را به نام خود كند. از اين نقطه‌ نظر، اين خواسته بارزاني نه يك خواسته ملي و ميهني، بلكه تحقق يك آرزوي فردي و شخصي بود.
- معتقد بود اگر رفراندوم و نتايج آن مثبت باشد و به نتيجه برسد، طبيعتا دستاورد مهمي براي او خواهد بود، اما اگر به نتيجه نيز نرسد، با ايجاد بحراني ديگر هم كم و كاستي‌هاي خود را پوشش خواهد داد هم بهانه‌اي براي تداوم رياست خود به دست خواهد آورد.
- در طول بيش از دو دهه رياست وي بر اقليم، هيچگاه از اقدامات مثبت خود سخن نگفته و هرگاه قرار بوده در اين باره جامعه كردستان پاسخي بطلبد، با ايجاد بحران و مشكلات جديد از اين مساله فرار كرده است، هرگاه پارت‌دموكرات طي اين سال‌ها نيز دستاوردي داشته، ناشي از همكاري و همفكري با جريانات ديگر بوده است.
در چنين شرايطي بود كه بارزاني البته با كمك بخشي از نيروهاي اتحاديه ميهني و جرياناتي ديگر، دست به برگزاري رفراندوم زد و با اينكه قبلا ادعا كرده بود در صورت شكست پروژه‌اش تمام مسووليت آن را برعهده خواهد گرفت، اما اكنون فقط به فرافكني و بحراني‌تركردن اوضاع مي‌پردازد.
در شرايط فعلي آنها ادعا مي‌كنند بايد در محور كركوك مقاومت صورت مي‌گرفت و پيشمرگه با نيروهاي عراقي وارد جنگ مي‌شد. بايد چند سوال مطرح كرد، اولا چرا نيروهاي پارت دموكرات خود چنين نكردند؟ آنها از چاه‌هاي نفتي باي‌حسن و هافانا در كركوك گرفته تا مناطق سنجار، مخمور، زومار، بعشيقه، تلعفر، سد موصل بدون شليك حتي يك گلوله كاملا عقب‌نشيني كردند و اين در حالي بود كه نيروهاي اتحاديه ميهني در ابتداي حمله در منطقه كركوك هزينه انساني زيادي را متحمل شدند. دوما اگر مقاومتي صورت مي‌گرفت جز جنگ و ويراني و ريختن خون جوانان دو طرف نتيجه ديگري در پي نداشت و شعله‌هاي جنگي شعله‌ور مي‌شد كه ممكن بود سال‌ها منطقه را دچار آشوب كند. از سوي ديگر، مسعود بارزاني با اصرار بر برگزاري رفراندوم تمام نيروهاي منطقه‌اي را عليه خود بسيج كرد و حتي امريكا نيز در اين مساله اعلام بي‌طرفي كرد. او مي‌توانست با قبول پروژه‌هاي جايگزيني كه قبل از رفراندوم ارايه شد، مساله را از راه گفت‌وگو و به شكلي مسالمت‌آميز به پيش ببرد و تمام دستاوردهاي قبلي را به آساني از كف ندهد و وضعيت روحي رواني جامعه كردستان را دچار اين شرايط بغرنج نكند. مسلما آنچه الان نيز اتفاق افتاده، بازگشت به شرايط قبل از ٢٠١٤ خواهد بود و نيروهاي كرد با همكاري عراقي‌ها اداره مشترك اين مناطق را برعهده خواهند گرفت، اما اشتباه استراتژيك رهبري اقليم ميزان هزينه‌ها را بالا برد، اعتماد حاكم ميان اقليم و مركز را تضعيف كرد و همچنين ميزان اعتماد بازيگران بين‌المللي و منطقه‌اي به كردها را كاهش داد. اما اميد مي‌رود با همفكري و تلاش نيروهاي دلسوز و تاثيرگذار از اين شرايط بحراني عبور كرد و اوضاع به سمت آرامش و همزيستي پيش برود. البته به شرطي كه كساني كه اين وضعيت را ايجاد كردند به اشتباهات خود پي برده و صحنه سياسي كردستان را به ديگران واگذار كنند.
نكته قابل توجه كه بيشتر به يك لطيفه سياسي مي‌ماند، اينكه فاضل ميراني، دبيركل پارت دموكرات كردستان، در آخرين مصاحبه خود، با تلويزيون الحدث عربي، اعلام كرده كه ما عراقي هستيم و به عراقي‌بودن خود افتخار مي‌كنيم، اين سوال مهم پيش مي‌آيد كه اگر چنين مي‌انديشيد پس چه دليلي داشت اين همه هزينه مادي و معنوي را بر سر برگزاري رفراندوم بر مردم كردستان و منطقه تحميل كنيد؟! مسلما اين سخن آقاي ميراني گوياي بسياري از واقعيت‌هاست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون