آيت الله مصباحيزدي:
بزرگترين هدف مسوولان لغو تحريمها شده است
گروه سياسي/آيتالله مصباحيزدي گفت: درحالي كه در وصيتنامه شهدا چيزي غير از سفارش به حفظ اسلام، اجراي احكام اسلام و پيروي از رهبر ديده نميشد، متاسفانه امروز آخرين و بلندترين اهداف ما برداشتن تحريمها شده است و در سخنان مسوولان كشور، صحبتي از دين نيست و ميگويند: مردم بيخود دغدغه آخرت دارند! به گزارش «انتخاب»، گزيده اظهارات مصباحيزدي به شرح زير است :
در طول تاريخ كساني بودند كه غالبا به بركت انبيا صلواتالله عليهم اجمعين راه صحيح زندگي را شناختند و قدمهايي هم در آن راه برداشتند ولي در ادامه كوتاه آمدند يا باز ماندند و از مسير صحيح خارج شدند و حتي كارشان به جايي رسيد كه درست در نقطه مقابل انبيا قرار گرفتند.
آنچه مهم است اين است كه ما بفهميم چرا چنين اتفاقي ميافتد و چه ميشود كه آدميزاد روزي مسالهاي را دنبال، با فكر، استدلال و تحقيق راهي را انتخاب ميكند، اكثر عمرش را در آن راه صرف و يك مرتبه در اواخر عمرش عقبگرد ميكند و كاملا در نقطه مقابل قرار ميگيرد.
اين حالت عجيبي است كه در كسي پيدا ميشود كه حاضر است پول و ثروت خدادادياش را خرج كند، از زندگي راحتش صرفنظر كند، حتي با زن و بچهاش مخالفت كند، براي اينكه يكدار و دستهاي پيدا كند و اينها تابع او باشند. اين يك جنوني است كه در بعضي پيدا ميشود و درنتيجه آن، حتي حاضر است زهد داشته باشد، اظهار تقوا و وارستگي كند تا در كنارش جلبتوجه و تبعيت ديگران را داشته باشد.
اين جنون از اينجا شروع ميشود كه كسي بگويد مثلا مردم اين شهر تابع من هستند، يا فلان حادثه را من ايجاد كردم، تا اينكه مثلا كسي در ذهنش اين باشد كه اين انقلاب را من ايجاد كردم يا كمي بالاتر، اينكه اصلا امام را من امام كردم و امام تابع من بود تا برسد به انا ربكم الاعلي؛ اين مسير به آنجا ميرسد كه ادعا ميكند: اصلا من خداي بزرگ شما هستم!
تبليغات در حق جلوه دادن باطل تاثيرگذار است، بنده در قم شاهد بودم گروهي يك روز براي امام شعار ميدادند و دو روز بعد در همان خيابان براي شاه شعار ميدادند يا عدهاي روز قبل از كودتاي 28 مرداد، به طرفداري از دكتر مصدق شعار ميدادند و روز بعدش جاويد شاه ميگفتند.
تبليغات و پول روي تودههاي مردم زود اثر ميگذارد اما خواص به اين زوديها تحت تاثير واقع نميشوند البته خواص جزو كساني هستند كه خودشان ابتكار عمل دارند و گاهي عموم مردم به دام آنها ميافتند و اگر بخواهيم جزو هيچ يك از اين دو دسته نباشيم، راهي جز اين وجود ندارد كه معرفتمان را نسبت به راهي كه انتخاب ميكنيم، تقويت كنيم و راه صحيح را بشناسيم .
اگر ميخواهيم گول نخوريم بايد سعي كنيم، معرفتمان را نسبت به اسلام تقويت كنيم، البته تنها همين نيست زيرا كساني بودند كه بهترين معرفتها را نسبت به اسلام داشتند ولي بالاترين خيانتها را هم كردند لذا اگر ما بخواهيم مبتلا نشويم، اول بايد معرفت صحيح داشته باشيم و دوم از جواني خودسازي و خودمان را تربيت كنيم .
اما امروز اوضاع چيست و كجا در سخنان مسوولان كشور، صحبت از دين است؟ متاسفانه آخرين و بلندترين اهداف ما برداشتن تحريمها شده است!
انقلاب ما براي چيز ديگري بود. ما دنبال اسلام بوديم، جان، مال و بچههايمان را فداي دين ميكرديم اما الان اصلا از دين صحبتي نيست و ميگويند: بيخود مردم دغدغه آخرت دارند، نگران آخرت نباشيد! آيا ما همان آدمها هستيم و اينها همان انقلابيون هستند؟!