يكي ميخواد باهات حرف بزنه
اميرحسين صمدي
يكي ميخواد باهات حرف بزنه –منوچهر هادي-1390
معرفي كارگردان: منوچهر هادي را با تلهفيلم «چشمهايش» ميشناسيم كه با موضوع چهارشنبه سوري ساخته شده بود. همين طور با سريال «خداحافظ بچه» كه ماه رمضان از شبكه سوم سيما پخش شده و به دليل فيلمنامه آشفتهاش با حواشي زيادي همراه بوده است. در كارنامه تلويزيوني هادي همكاري با بهروز افخمي در كارگرداني سريال عمليات 125هم ديده ميشود. او در سال 86 فيلم «قرنطينه» را با بازي حميد گودرزي و رضا عطاران به عنوان نخستين اثر سينمايياش ساخت كه نه مورد توجه منتقدان قرار گرفت ونه به فروش قابل توجهي دست يافت. در ادامه با ساخت فيلمهاي «يكي ميخواد باهات حرف بزنه» و «زندگي جاي ديگريست» توانست به توفيق تازهاي در عرصه سينما دست يابد و نام خود را بيش از پيش مطرح كند.
معرفي فيلم: دومين ساخته سينمايي منوچهر هادي فيلم خوش ساخت و قابل تاملي است كه نشان از پيشرفت و ورزيدگي كارگردان جوانش دارد. او در اين فيلم به استانداردهاي تازهاي دست پيدا كرده كه با فيلم اولش قرنطينه تفاوت اساسي دارد و ميتواند نقطه آغاز يك مسير باشد كه البته در فيلم «زندگي جاي ديگريست» هم اين تكامل را شاهد هستيم. «يكي ميخوادباهات حرف بزنه» درامي پراحساس دارد و به يك قصه پر مايه متكي است كه كشش و انرژياش را تا پايان حفظ ميكند. فراز و فرودهاي فيلم به خوبي روي ذهن و احساس مخاطب تاثير ميگذارد و اجازه نميدهد كه تماشاگر نسبت به شخصيتهاي فيلم بيتفاوت باشد. اما مهمتر از اين امتيازهاي كلي قابليت فيلم در روايت داستان هدفدار است. بدون گير افتادن در لابيرنت شعارزدگي و انتقال پيام. اساسا هر فيلمي كه به انتقال يك پيام خاص محدود باشد با اين خطر مواجه است كه در چارچوب اقتضاي انتقال پيام گير بيفتد واصالت داستان و وجوه سينمايي آن، تحت تاثير اولويت انتقال پيام قرار گيرد. «يكي ميخواد باهات حرف بزنه» با اين هدف اوليه ساخته شده كه اهداي عضو را تشويق كند اما در اين سطح متوقف نميماند. كارگردان به جزييات فيلمنامه اهميت داده و شخصيتها را نه به عنوان ابزاري براي روايت داستاني درباره اهداي عضو، كه در مقام آدمهايي زنده و چندوجهي كه فيلم روايتگر تنهايي و درماندگي آنهاست در نظر گرفته است. به همين دليل است كه شخصيت زن كرماني فقير و رنج ديده (با بازي عالي يكتا ناصر و نه فقط به واسطه مهارت و اثرگذاري بازيگرش) با اينكه از ميانههاي فيلم وارد قصه ميشود چنين تاثير عميقي ميگذارد و تماشاگر را به همراهي با خود واميدارد.
معرفي شخصيت: هنگامه (يكتا ناصر) و اما يكتا ناصر بعد از چندين سال كمكاري و ظاهر شدن در نقشهاي فرعي، در اين فيلم نقشي موثر و جذاب بر عهده گرفت كه جاي كار زيادي داشت و با وجود مكمل بودن زير سايه نقش اصلي قرار نداشت. هنگامه با روايت سطحي و غمبارش از زلزله و مرگ اعضاي خانوادهاش همدردي بيننده را ميطلبد و آن را به دست ميآورد. شايد چون نميخواهد به سبب خواسته فرصتطلبانهاش در ذهن مخاطب مواخذه شود. هنگامه آدم بدي نيست و براي داشتن يك زندگي خيلي معمولي تلاش ميكند و ما نميتوانيم بابت راه نادرستي كه پيشنهاد ميكند از او بيزار باشيم. بيشك سيمرغ نقش مكمل جشنواره فجر حق ناصر بود. گرچه بسيار براي اين نقش تلاش كرده و حتي لهجه خود را تغيير داده بود اما اعتقاد دارم چنين نقشهاي چند وجهي براي هر بازيگر و هر بينندهاي قابل توجه است و بابت اين آفرينش بايد بيشتر به نويسنده تبريك گفت. شخصيتپردازي عميق و با جزييات اين نقش موجب حضور چشمگير در عين كم ديده شدن ميشود.