گروه فرهنگ و هنر
راحله فاضلي يكي از مترجمان جوان كشور به شمار ميرود كه تاكنون آثار متعددي را از زبانهاي فرانسه و انگليسي ترجمه كرده است. ترجمه رمانهايي چون «سال غريب» اثر «بريژيت ژيرو»، «در پناه هيچ» و «من خوبم، نگران نباش» نوشته «اليويه آدام» و «صومعه كوچك» نوشته «پير پژو» از فرانسه به فارسي از جمله اين آثار است. همچنين ترجمه مجموعه افسانههاي تاجيكي «رستم جان و آفتاب خان» با همكاري «سعيد فاضلي» و كتابهايي در حوزه اقتصاد از جمله «برندها و برندسازي» دركارنامه كاري فاضلي به چشم ميخورد. از ميان آثار اين مترجم، 9 عنوان كتاب ويژه كودكان از مجموعه بهترين داستانهاي تصويري جزو ترجمههاي موفق فاضلي است. «هتي پك»، «نخستين تابستان كاب» و «نخستين زمستان كاب» از اين مجموعه با دريافت چهار نشان لاكپشت پرنده و «الاغ كوچولوي خاكستري» و «روباههاي پر سر و صدا» با سه لاكپشت پرنده جزو آثار قابل اعتناي ترجمه شده براي كودكان به شمار ميروند. «اعتماد» با فاضلي درباره وضعيت كنوني انتشار آثار ويژه كودكان و نوجوانان گپ زده است.
شما در حوزه ترجمه تجربههاي مختلفي داشتهايد. از ترجمه رمانهاي فرانسوي براي بزرگسالان تا آثاري براي كودكان و كتابهايي در حوزه اقتصاد عمومي. از اين ميان ترجمه 9 اثر براي كودكان چه ويژگيهايي داشت؟
من بنا به دلايل مختلف به ادبيات كودك علاقه جدي دارم. زماني كه در رشته كتابداري دانشجو بودم يكي از درسهاي رشته ما درباره حوزه كودك و نوجوان بود و بايد ميرفتيم به كتابخانههاي كودك و نوجوان و نحوه مواجهه با كودكان و نوجوانان را ميآموختيم. يكي ديگر از كارهايمان اين بود كه داستانهاي كودك و نوجوان را ترجمه كنيم. مدتي در پروژه «تاريخ شفاهي ادبيات كودك و نوجوان» كمي كار پژوهشي كرده بودم و از طرف ديگر در زمان همكاري با نشريه «كتاب هفته» به كار در حوزه ادبيات كودك و نوجوان علاقهمند بودم. اين زمينه باعث شد كه با انتشارات شهر قلم
صحبت كنم.
بعد از ترجمه يكي از آثار و رضايت ناشر به همكاري ادامه داديم و در نهايت 9 اثر از يك مجموعه 10 تايي را ترجمه كردم. مجموعه «بهترين داستانهاي تصويري» شامل كتابهايي است كه در قالب قصه و تصوير مفاهيم آموزشي مختلفي را براي كودكان روايت ميكند. آميخته شدن داستان و تصوير در اين آثار موجب تقويت مهارتهاي ديدن، خواندن و قدرت تخيل در كودكان ميشود. ترجمه اين آثار براي من لذتبخش بود. يكي از دلايل اين لذتبخش بودن به سختگيري و دقت ناشر مربوط است. معتقدم دقت نظر و انضباط كاري ناشر براي نظارت بر كيفيت نهايي ترجمه در موفقيت اين آثار اثرگذار بود.
با اين توصيف چرا ترجمه در حوزه ادبيات كودك و نوجوان را ادامه نداديد و رفتيد سراغ تجربههاي ديگر؟
تجربه كردن ترجمه در حوزههاي ديگر باعث نشده ترجمه براي كودكان را رها كنم. اتفاقا چهار كتاب را با وسواس خيلي زياد انتخاب و ترجمه كردهام اما هنوز انتشار آنها را به هيچ ناشري نسپردهام. فعلا فضاي انتشار كتابهاي حوزه كودك و نوجوان دچار آشفتگي است و براي بسياري از ناشران، كيفيت مهم نيست.
اين آشفتگي ناشي از چيست. ميبينيم كه با وجود انتشار انبوهي كتاب در حوزه كودك و نوجوان هنوز هم درباره كيفيت بسياري از اين آثار ترديدهاي جدي وجود دارد؟
دلايل مختلفي دارد. اول بايد حوزه ترجمه را از تاليف جدا كنيم. يكي از ضعفهاي جدي ما در حوزه ادبيات نوجوانان به كمبود آثار تاليفي مربوط است. ما در حوزه نوجوان ضعف جدي داريم. متاسفانه محدوديتهايي براي پرداختن به مسائل نوجوانان وجود دارد كه موجب شده دست نويسندهها بسته باشد. اگر نويسنده احساس آزادي نكند خودسانسوري ميكند. آنها نميتوانند به راحتي به مباحثي كه يك نوجوان درگير آن است، بپردازند. البته ما نويسندههاي خوبي داريم كه هم خوب مينويسند و هم جوايز جهاني ميگيرند اما تعدادشان نسبت به تقاضاي نوجوانان اندك است.
چه ضعفهايي؟
خب مثلا خيلي از اين آثار به دليل تفاوتهاي فرهنگي ترجمههاي دقيقي ندارند. يا نوجوانان ما به دليل تجربه زيسته خودشان اصلا نميتوانند با شخصيتهاي اين آثار ارتباط برقرار كنند. براي همين هم ميبينيم برخي نوجوانان ميروند سراغ رمان بزرگسال كه ممكن است با دنيايشان فاصله داشته باشد. آنهايي هم كه گرفتار مطالعه ترجمههاي ضعيف ميشوند، ممكن است انگيزههاي كتابخواني را از دست بدهند. براي همين معتقدم كه در حوزه نوجوانان بايد آثار با كيفيت بيشتري چه در بخش تاليف و چه ترجمه منتشر شود. يكي از كارهايي كه بايد اتفاق بيفتد، توجه علميتر ناشران به نياز كودكان و نوجوانان است. به نظرم سنجش دقيق اين نيازها ميتواند براي آنها هم راهگشا باشد.
البته كيفيت پايين برخي آثار در حوزه كودكان هم موجب سردرگمي پدر و مادرها شده است؟
بله در حوزه كودك هم وضع خراب است. براي مثال در حوزه شعر كودك آشفتگي زياد است. آثاري منتشر ميشوند كه در آنها يك سري واژه به عنوان شعر كنار هم چيده شدهاند. با وجود حساسيتهايي كه براي نظارت بر محتواي كتابهاي كودكان وجود دارد گاهي متعجب ميشوم كه چطور محتواي برخي آثار اينقدر ضعيف است. انگيزههاي برخي ناشران براي كسب سود بيشتر موجب شده استفاده از آثار تصويرگران كتابهاي كودك كمتر شود. تعداد تصويرگران خيلي خوب در كشور كم نيست. اما خيلي وقتها ناشر نميخواهد هزينه كند براي همين ميرود سراغ آثار ترجمه كه پول تصويرگري ندهد. در حالي كه ميدانيم زبان تصوير، زبان مشترك همه كودكان است. از طرف ديگر همه والدين هم درباره مشخصههاي آثار با كيفيت اطلاعات ندارند و اين باعث شده سردرگمي آنها تشديد شود. به نظر من بايد درباره شاخصهاي كتابهاي با كيفيت و مناسب گروههاي سني مختلف اطلاعرساني پررنگتري صورت بگيرد.
به كمبود كتابهاي با كيفيت ويژه گروه سني نوجوانان اشاره كرديد. خود شما سراغ ترجمه در اين حوزه نرفتهايد؟
تا الان اين فرصت مهيا نشده كه كتابي براي نوجوانان ترجمه كنم. اما اين حوزه را خيلي دوست دارم. در اين فكر هستم كه سراغ ترجمه آثار ويژه نوجوانان بروم. هر چند كه ميدانم با توجه به شرايطي كه توضيح دادم كار براي نوجوانان وسواس لازم خودش را ميطلبد. يكي از لذتهاي من اين است كه بچهها خودشان كتاب را برايم بخوانند براي همين هم كه شده با وجود مشكلات موجود هميشه انگيزه دارم در حوزه كودك و نوجوان كار كنم.