اروپا با پشت سرگذاشتن بحران مالي اكنون با چالش جدي از سوي رقباي خود روبهرو شده است. سياست تهاجمي تجاري و سرمايهگذاري خارجي چين در اروپا و ساير نقاط آسيا و آفريقا از يك سو و رويكرد حمايت از اقتصاد ملي protectionism دونالد ترامپ، رييسجمهور امريكا از سوي ديگر؛ دو ابرچالش براي صنايع اروپا به شمار ميروند. علاوه بر اين اتحاديه اروپا از درون نيز با چالشهايي روبهرو است: برگزيت (خروج بريتانيا از اتحاديه اروپا)، موج پوپوليسم در سراسر اين قاره و قدرتگيري احزاب ملي گرا، استقلالطلبي كاتالونيا از اسپانيا و لومباردي از ايتاليا و تقويت گرايش به حفظ منافع ملي از جمله آنها به شمار ميروند.
در چنين شرايطي هرچند بسياري از كارشناسان و تصميمگيران اروپايي معتقدند اروپا بهشدت نيازمند يك سياست كلان براي حفاظت از صنايع استراتژيك خود است اما در عمل اين كار را بسيار دشوار ميدانند زيرا اروپا فاقد ابزارهاي قوي و كارآمد براي حفاظت از منافع خود است.
براي اين كار ابتدا بايد اروپا تعريفي از صنايع استراتژيك خود ارايه كند و همين جا نقطهاي است كه ممكن است كشورها در مسير سياستهاي حمايتي اقتصادي protectionism سقوط كنند. نيروگاهها، شبكه انتقال برق، بنادر، جادهها و امثال آن در بعضي كشورها صنايع غذايي و زنجيره توليد و عرضه آن همه ميتوانند بخشهاي استراتژيك به شمار آيند. اما امروزه در يك اقتصاد دانشبنيان، نيروي انساني روز به روز ارزش بيشتري پيدا ميكند و در چنين وضعيتي است كه حفاظت از يك مهندس نرمافزار اروپايي در مقابل پيشنهادات جذاب گوگل معنا و مفهوم پيدا ميكند.
در اقتصاد و تجارت امروز كه رقابت و حوزه سايبري اهميت حياتي پيدا كردهاند، ضروري است كه شركتهاي اروپايي از خود حفاظت كنند. درحال حاضر چين در تعدادي از كشورهاي اروپايي در بخشهاي استراتژيك مثل انرژي، بنادر، فرودگاهها و زيرساختها سرمايهگذاري كرده است. يك شركت چيني به تنهايي كنترل 27/23 درصد از شبكه برق پرتغال را دراختيار دارد و شركت كشتيراني COSCO چين كنترل بندر پيرائوس كه از بنادر اصلي يونان به شمار ميرود را در دست دارد. علاوه براين چين بطور فعالانه صنايع اروپايي را از طريق ادغام جذب ميكند. حضور چين در چنين ابعادي در اقتصاد اروپا، بحثهاي جدي در داخل كشورهاي اروپايي برانگيخته است. به همين دليل ژان كلود يونكر، رييس كميسيون اروپا در سخنراني سالانه خود تاكيد كرد كه اعضاي اتحاديه بايد جزييات مربوط به تصاحب صنايع اروپايي توسط چين را به كميسيون اطلاع دهند اين امر شامل برنامههاي بزرگ اروپا در حوزه تحقيقات، حمل و نقل، انرژي و برنامه فضايي گاليله نيز ميشود.
در مقابل اظهارات يونكر، فدراسيون صنايع آلمان معتقد است هرگونه كنترلي بر سرمايهگذاري سرانجام كاركرد اقتصاد بازار محور را تحت تاثير قرار ميدهد. فروش شركت از جمله حقوق اصلي كارآفرينان و صاحبان صنايع به شمار ميرود لذا محدود كردن اين حق تنها در شرايطي ممكن و مشروع است كه منفعت مهمتري از جامعه تامين شود. حفاظت از صنايع استراتژيك براي تامين منافع عموم جامعه درست است اما سوال اين است كه آيا كنترل سرمايهگذاري ابزار درستي براي اين هدف است؟ آيا صنايع استراتژيك آلمان بيشتر از ناحيه سرمايهگذاري شركتهاي متوسط چيني در معرض تهديد قرار دارند يا از طريق شركتهاي تحقيق و توسعه و شركتهاي تهيه و ذخيرسازي اطلاعات data storage چيني؟ تا چندي پيش صنايع فولاد جزو صنايع استراتژيك تعريف ميشد اما امروز شركتهاي پردازش اطلاعات استراتژيك هستند. در دهه 1980 هيچ كس تصور نميكرد كه روزي تلفنهاي موبايل بخش استراتژيك تلقي شوند.
چارهجويي اروپا: كنترل سرمايهگذاري، ارتقاي صنايع استراتژيك
براي حفاظت از صنايع استراتژيك تاكنون دو راهكار پيشنهاد شده است:
1- كنترل تصاحب شركتها و سرمايهگذاري خارجي: امريكا، چين و روسيه در حفاظت از صنايع استراتژيك هيچ گونه ترديدي به خود راه نميدهند لذا اقدام مشابه از سوي اروپا يعني جلوگيري از تصاحب صنايع استراتژيك از سوي خارجيها يا سرمايهگذاري خارجي در اين صنايع كاملا مشروع است. اما تعيين اينكه كدام بخش يا صنعت استراتژيك به شمار ميرود يا در مقابل چه كسي حفاظت شود، كار دشواري است. در فرانسه به موجب يك فرمان دولتي تصاحب شركتها در 30 بخش شامل آب، انرژي، حمل و نقل، سلامت، IT، قمار و شرط بنديها، ارتباطات نيازمند تاييد دولت است. كارشناسان معتقدند كه بايد سرمايهگذاريهاي خارجي بر مبناي منافع ملي مورد ارزيابي قرار گيرد. وابستگي انحصاري اروپا به گاز روسيه نشان داد كه رهايي از اين نوع وابستگيها نيازمند تلاش زيادي است. ملاحظات زيادي در رابطه با وابستگي صنايع استراتژيك به خارج به خصوص به شركتهاي دولتي خارجي وجود دارد. شركت هواوي بهطور اسمي يك شركت خصوصي چيني است. امريكاييها به دليل سوءظن به اين شركت، بسياري از پيشنهادات اين شركت در امريكا را مسدود كردند اما برعكس، اروپاييها به راحتي اجازه دادند كه اين شركت وارد شبكههاي سراسر اروپا بشود. كميته سرمايهگذاري ايالات متحده امريكا CFIUS از 1975 كار خود را شروع كرد و 16 سازمان در آن عضويت دارند اما اروپا در اين زمينه حتي ديركرد هم دارد. ايجاد يك مكانيزم نظارت بر سرمايهگذاري خارجي به معناي آن نيست كه اروپا بلافاصله به سوي سياستهاي حمايتي اقتصادي روي ميآورد. اروپا بايد سازوكاري براي نظارت بر سرمايهگذاري خارجي ايجاد كند. اما ايجاد اين سازوكار نبايد موجب شود كه شركت دنون لبنيات فرانسه كه خارجيها زماني به آن چشم دوخته بودند توسط قانونگذاري فرانسوي به عنوان صنايع استراتژيك معرفي شود! به هرحال حتي با ايجاد سازوكار كنترل سرمايهگذاري خارجي همچنان اروپا نخستين مقصد سرمايهگذاري خارجي FDI است.
2- ارتقاي صنايع استراتژيك: عدهاي معتقدند جذب سرمايهگذاري خارجي امري اجتناب ناپذير است به همين دليل اروپا به جاي حفاظت از صنايع استراتژيك خود بايد آنها را ارتقا دهد. از كشتيسازي تا قطارهاي باسرعت بالا، اتومبيلهاي برقي و صنايع هوافضاي اروپايي در نوآوري همواره پيشگام بودهاند. اما اكنون با رقباي جديدي روبهرو شدهاند. مثلا چين در زمينه كشتيسازي، قطار و هوافضا؛ هند در اكتشاف فضا و بيوتكنولوژي؛ برزيل، كانادا و روسيه در زمينه ساخت هواپيماهاي كوچك، رقباي جدي اروپا هستند.
فضاي رقابتي جديد موجب شده است كه شركتهاي اروپايي تصميمات مهمي اتخاذ كنند. براي مثال آلمان و فرانسه تصميم گرفتند كه شركتهاي زيمنس و آلستوم توليدكننده قطارهاي پرسرعت را در هم ادغام كنند. يا ادغام شركتهاي توليدكننده كشتي فرانسه و ايتاليا و نيز شركت اروپايي ايرباس تصميم گرفته است كه كارخانه توليد هواپيما در چين و امريكا تاسيس كند.
منع كردن خارجيها از سرمايهگذاري در بعضي از بخشهاي صنعتي اروپا در درازمدت مشكلاتي ايجاد خواهد كرد. براي رفع اين مشكل اروپا اقداماتي در پيش گرفته است از جمله: حفاظت از برندها و ماركهاي اروپايي، تجميع شركتهاي اروپايي كه قبلا رقيب يكديگر بودند مثل ادغام اخير زيمنس و آلستوم و تشويق و ارتقاي مشترك محصولات اروپايي به جاي رقابتهاي محلي با يكديگر.
كارشناس ارشد روابط بينالملل