• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3962 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۵ آذر

همكاري ناگزير

بهرام اميراحمديان

گروه ديپلماسي

نشست روساي جمهوري ايران، روسيه و تركيه در سوچي، درست پس از آنكه آخرين شهر تحت تصرف داعش در سوريه آزاد شد، نشان از آمادگي سه بازيگر مهم بحران سوريه براي تصميم‌گيري در مورد آينده اين كشور داشت. بعد از اين نشست رجب طيب‌اردوغان، رييس‌جمهور تركيه كه طي 6 سال گذشته همواره هوادار سرنگوني دولت بشار اسد در سوريه بود، در گفت‌وگو با خبرنگاران سيگنال‌هايي مبني بر آمادگي براي گفت‌وگو با دولت دمشق فرستاد. در عين حال همكاري‌هاي اخير ميان ايران، تركيه و روسيه، ممكن است براي امريكا به عنوان ديگر بازيگر مهم در سوريه، خوشايند نباشد. روز شنبه، دولت امريكا اعلام كرد تسليح كردهاي سوريه را متوقف خواهد كرد، امري كه از اصلي‌ترين اختلافات ميان امريكا با تركيه در مورد سوريه محسوب مي‌شد. بهرام امير احمديان، تحليلگر مسائل بين‌الملل معتقد است كه حركت امريكا به نوعي دلجويي از تركيه محسوب مي‌شود تا از نزديك‌شدن بيشتر اين كشور به روسيه و ايران جلوگيري كند، اما در نهايت باعث نمي‌شود مواضع تركيه كاملا به شرايط قبل بازگردد. به گفته اميراحمديان ايران، تركيه و روسيه طي سال‌هاي اخير دريافته‌اند كه همكاري براي منافع‌شان در سوريه امري ناگزير و اجتناب‌ناپذير است و در نتيجه اين همكاري‌ها ادامه خواهد يافت. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي روزنامه «اعتماد» با بهرام امير احمديان، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بين‌الملل را مطالعه مي‌كنيد:

نشست اخير رهبران ايران، تركيه و روسيه در سوچي در شرايط سوريه چه تاثيري مي‌تواند در آينده سوريه بگذارد؟

مساله امروز در سوريه اين است كه فتنه داعش تمام شده است و از ظاهر امر بر‌‌مي‌آيد كه قلمرويي ديگر در اختيار آنچه خلافت داعش خوانده مي‌شد، قرار ندارد. با از بين رفتن توان نظامي داعش، اكنون مساله تقسيم قدرت مهم‌ترين مساله براي آينده اين كشور است. در اين چارچوب يك طرف حكومت بشار اسد قرار گرفته است. در كنار حكومت بشار اسد، ايران قرار دارد كه همكاري‌هاي نزديكي با دولت مركزي سوريه داشت. يكي از ويژگي‌هاي سوريه براي ايران، دسترسي از خاك اين كشور به متحدان منطقه‌اي ايران در لبنان و به خصوص لبنان بود. ايران زحمات زيادي براي سوريه كشيده است و از شرايط كنوني و از بين رفتن داعش هم منتفع مي‌شود. اما از جهت ديگر، تركيه نيز به عنوان يكي از همسايگان سوريه، از تحولات درون خاك اين كشور به‌شدت متاثر مي‌شود. در شرايطي كه ايران به عنوان يك قدرت منطقه‌اي و روسيه به عنوان يك قدرت جهاني در خاك سوريه فعال هستند، تركيه شرايط متفاوتي دارد، تركيه از يك‌سو بيش از 900 كيلومتر با سوريه مرز مشترك دارد و از سوي ديگر دغدغه وضعيت سياسي كردهاي شمال سوريه را دارد. در شرايط پس از داعش، هر يك از طرف‌هاي درگير در بحران سوريه، به نوعي خواهان سهم خود هستند؛ تركيه، گروه‌هاي معارضي كه از‌جمله تروريست‌ها نبودند، روسيه كه علاقه‌مند به حفظ پايگاه‌هاي نظامي خود در خاك سوريه است، همه به نوعي خواهان سهم هستند.

دولت امريكا اخيرا اعلام كرده است كه كمك‌هاي تسليحاتي به گروه‌هاي كرد در شمال سوريه را متوقف مي‌كند.

در دوره‌هايي حكومت مركزي بشار اسد، از اين جهت كه بتواند در واكنش به تركيه، ضرب‌شستي نشان دهد، كردها را در مناطق شمال شرقي خاك خود آزاد مي‌گذاشت تا اقداماتي عليه تركيه انجام بدهند. اما حالا شرايط نسبت به گذشته تغيير كرده است. كردها كه با كمك غرب و به خصوص امريكا، در راستاي عمليات مبارزه با داعش قدرت زيادي كسب كرده‌اند، مي‌توانند مسائل تازه‌اي را به وجود بياورند كه هم دولت تركيه و هم دولت مركزي سوريه را نگران مي‌كند. آنكارا علاقه‌مند است هيچ تصميمي در مورد مساله كردها در سوريه بدون در نظر گرفتن منافع دولت تركيه اتخاذ نشود. حمايت امريكا از كردها يكي از مهم‌ترين اختلافاتي بود كه در شرايط كنوني ميان آنكارا و واشنگتن وجود داشت. البته بدبيني اردوغان به تصميم‌هاي امريكا و غرب، مدتي است كه ادامه دارد، در واقع آغاز تيرگي رابطه تركيه با غرب و به خصوص امريكا پس از آن آغاز شد كه جنگنده روسي در مرز تركيه و سوريه سرنگون شد. در آن دوران آنكارا انتظار داشت ناتو به صورت تمام عيار از تركيه در برابر روسيه حمايت كند. بعد از اينكه آنكارا احساس كرد پشتش از سوي ناتو كاملا خالي شده است، به سمت روسيه بازگشت و بعد از عذرخواهي، دوره جديدي در روابط آنكارا و مسكو آغاز شد. پس از اين اتفاقات روابط روسيه و تركيه رشد بسيار زيادي يافت و اخيرا شاهد بوديم كه دو‌طرف براي فروش سامانه دفاع موشكي اس400 به تركيه موافقت كرده‌اند. با اين حال متحدان غربي امريكا در ناتو، علاقه‌اي ندارند تركيه را از دست بدهند. تركيه هنوز عنصر ارزشمند و كليدي در ناتو محسوب مي‌شود. به گمان من، تحولات اخير از جمله اعلام پايان حمايت تسليحاتي امريكايي‌ها از كردهاي سوريه به اين دليل باشد كه قصد دارند از استمرار دوري آنكارا و غرب جلوگيري كنند. به همين دليل هم بود كه دولت ترامپ بعد از اينكه او جمعه شب تلفني با رجب طيب اردوغان گفت‌وگو كرد، اعلام كرد كه حمايت نظامي از كردهاي شمال سوريه را متوقف مي‌كند. اين در واقع نوعي دلجويي امريكا از تركيه است.

آيا اين دلجويي امريكا مي‌تواند باعث برگشتن مواضع آنكارا به گذشته و قطع همكاري‌هاي تركيه با ايران و روسيه در مورد سوريه شود؟

من فكر مي‌كنم كه سياستمداران تركيه به ويژه در حزب عدالت و توسعه به اين نتيجه رسيده‌باشند كه وجود يك دولت مقتدر در سوريه خيلي بهتر از نبود آن است. در صورت فروپاشي دولت مركزي سوريه، كردها بخشي از اين پازل فروپاشي خواهند بود كه در شرايط كنوني مي‌توانند اثرات بزرگ‌تري در امنيت و ثبات تركيه داشته‌باشند. نمونه همكاري‌هاي تهران و آنكارا را اخيرا در مساله همه‌پرسي استقلال اقليم كردستان عراق ديديم و مشاهده كرديم كه ايران و تركيه در مورد مقابله با اجرايي شدن نتايج اين همه‌پرسي هم‌راي بودند. اكنون دولت تركيه به اين نتيجه رسيده است كه گسترش همكاري با ايران در منطقه منافع بيشتري نسبت به ناديده گرفتن دولت سوريه و تلاش براي بركناري دولت مركزي سوريه دارد. وقايع 6 سال گذشته آنكارا را به اين نتيجه رسانده است كه وجود دولت مركزي مقتدر در دمشق، برگزاري انتخابات و روي كار آمدن يك دولت بادرايت مي‌تواند نقش مثبتي در منافع تركيه بازي كند.

من فكر نمي‌كنم تركيه ديگر به مواضع قبلي خود برگردد. در واقع اين بر عهده تركيه است كه بتواند مواضع اخير خود را با روابطش با غرب و ناتو هماهنگ كند. اشاره كردم كه تركيه همچنان عنصر كليدي براي ناتو محسوب مي‌شود و اهميت استراتژيك دارد. فقدان تركيه در ناتو مي‌تواند اثرات مهمي بر اين پيمان نظامي بگذارد، به هر حال اين كشور دومين ارتش بزرگ عضو اين پيمان است، وزنه تعادلي در منطقه است، روابط نزديك با تهران دارد و يكي از مهم‌ترين كشورهاي شرق اسلامي محسوب مي‌شود. تركيه را نمي‌توان از معادلات حذف كرد. امريكا هم كم‌كم به اين نتيجه رسيده كه به جاي افزايش فشار بر تركيه بايد روي متحدان ديگرش از جمله عربستان و كشورهاي حاشيه جنوبي خليج فارس و شمال آفريقا كار كند تا انعطاف بيشتري نشان بدهند. به اضافه اينكه نزديكي تركيه و روسيه باعث شده است كه معادلات غرب اندكي دگرگون شود. غرب به هيچ‌وجه پيش‌بيني نمي‌كرد كه روابط تركيه و روسيه تا اين حد پيش برود و اكنون در مقابل اين اتفاق مجبور به نرمش در برابر تركيه شده‌اند.

فكر مي‌كنيد همكاري‌ها و هماهنگي‌هاي نظامي ميان ايران و تركيه در سوريه ادامه پيدا كند؟ به خصوص كه اخيرا شاهد ديدارهاي متعدد ميان روساي ستاد مشترك نيروهاي مسلح دو كشور، چه به صورت دو‌جانبه و چه در قالب گفت‌وگوهاي سه‌جانبه با حضور روسيه هستيم.

ايران و تركيه به جهت پيوندهاي همه‌جانبه، هيچگاه در هيچ شرايطي روابط خودشان را قطع نكرده‌اند. در عين حال كه گاهي اوقات تنش‌هاي ميان دو كشور به نقطه جوش رسيده است، اما رابطه دوجانبه ميان آنها هيچگاه قطع نشده است. دو كشور داراي ويژگي‌هايي هستند كه آنها را به هم مربوط مي‌كند. ايران و تركيه دو قدرت مسلمان غيرعرب در منطقه هستند. هر يك از اين دو كشور داعيه قدرت در جهان اسلام دارند، يكي در جهان اهل تسنن و ديگري در جهان اهل تشيع. هر يك از اين دو كشور مركز قدرت و هسته (Core) منطقه خود‌شان محسوب مي‌شوند. اگر هرگاه اين دو كشور از هم فاصله بگيرند، يكي از دو گرايش اصلي جهان اسلام را از دست رفته خواهند يافت و نمي‌توانند جاي ديگري را پر كنند. نه ايران براي تركيه جايگزيني در روابط خارجي‌اش دارد و نه تركيه جايگزيني براي ايران. به همين سبب به نظر من در نهايت با وجود كل تنش‌هاي سياسي ميان دو طرف، عاقبت رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهور تركيه ناگزير مي‌شود كه به ايران سفر كرده و ايران نيز به نوعي از تركيه استمالت و دلجويي كند.

در شرايط كنوني هم تركيه و هم ايران نيازمند همكاري با يكديگر هستند. بخشي از اين همكاري‌ها دو جانبه است و بخشي ديگر بر مبناي مشاركت يك ضلع سوم در روابط دو كشور ايجاد شده است. روسيه از يك سو با ايران، از سوي ديگر با سوريه روابط نزديكي دارد و از اين جهت براي تركيه اهميت زيادي پيدا مي‌كند. در عين حال روابط مسكو با تل‌آويو هم گرم است و قصد دارد از يك طرف هم دولت سوريه را حفظ كند و هم پايگاه خود در خاورميانه را نگه دارد. در نتيجه روسيه تلاش مي‌كند كه نظر تركيه را براي حفظ دولت سوريه جلب كند. روابط نزديك دمشق با تهران باعث مي‌شود، روسيه به رابطه گرم با تهران هم نياز داشته‌باشد. بندر طرطوس به عنوان پايگاه نظامي نيروي دريايي روسيه در سواحل آب‌هاي گرم و همچنين پايگاه هوايي لاذقيه، باعث مي‌شود كه روسيه همه تلاش خود را براي حفظ اين پايگاه‌ها به كار ببرد. جايگزيني براي اين دو پايگاه براي روسيه وجود ندارد و اين باعث مي‌شود كه مسكو نياز داشته ‌باشد با موثرترين بازيگران در سوريه همكاري كند. در نهايت دو قدرت منطقه‌اي و يك قدرت جهاني براي آينده در مورد سوريه به يك نوع مصالحه با يكديگر رسيده‌اند. در نهايت سه قدرت منطقه‌اي به نوعي به مصالحه رسيده‌اند، آن هم در شرايطي كه هر سه اختلافات و ديدگاه‌هاي متفاوت زيادي در مورد منطقه دارند. براي مثال مسكو روابط حسنه‌اي با اسراييل دارد كه كاملا با ديدگاه‌هاي ايران مخالف است. رابطه مسكو با آنكارا متفاوت از رابطه مسكو با تهران است؛ رابطه تهران با آنكارا يك رابطه ناگزير است، اما با وجود همه اين ناهماهنگي‌ها اين سه كشور توانسته‌اند به اشتراك نظر برسند. امروز مي‌بينيم كه مقامات نظامي سه كشور هم با يكديگر نشست‌هاي هماهنگي برگزار مي‌كنند. اين نشان مي‌دهد كه شرايط منطقه، نيازهاي هر يك از سه كشور و منافع هر كدام، باعث شده است ضرورت نشست و گفت‌وگو براي حل مسائل را درك كنند. ضرورت مكاني و زماني باعث شد كه سه كشور ناگزير به همكاري شوند. دشمن مشترك سه كشور، يعني داعش، آنها را وادار به همكاري كرد. الان هم نمي‌توان گفت كه داعش از ميان رفته است، داعش قلمروي خود را از دست داده است، اما الان ممكن است حتي خطرات امنيتي بيشتري ايجاد كند. در دوره‌اي كه داعش سرزمين در اختيار داشت، ضرورت حفظ سرزمين و اداره خلافت باعث مي‌شد كه قدرت مانور كمتري داشته‌باشند، اما در شرايط كنوني ممكن است قدرت داعش به صورت يك گروه تروريستي زيرزميني، تهديدهاي تازه‌اي ايجاد كند. به هر حال تروريسم بين‌المللي هيچگاه از بين نمي‌رود و مبارزه با تروريسم بين‌المللي نيازمند همكاري‌هاي بين‌المللي است و سه كشور ايران، روسيه و تركيه هم به اين نتيجه رسيده‌اند كه براي حفظ امنيت و منافع خود ناگزير به همكاري هستند و حتي اگر هيچ اشتراك ايدئولوژيكي ميان سه كشور وجود نداشته ‌باشد باز هم مي‌توانند حتي به شكل نظامي با يكديگر همكاري كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون