• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3975 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۲۳ آذر

شعر طنز

بخور بخور

سعيد   بيابانكي

 

همان قدر خون جگر خورده باشد
هر آن‌كس كه نان هنر خورده باشد
يقيناً كه او مي‌شود طنزپرداز
اگر شاعري مغز خر خورده باشد
به آغل فقط مي‌رود چشم‌بسته
همان خر اگر چوب‌تر خورده باشد
رود از طويله به آغوش قصاب
اگر بره‌اي ضربدر خورده باشد
همانقدر از بره‌ها فحش خورده است
هر اندازه انسان جگر خورده باشد
نيازش به قرص قمر اضطراري است
مريضي كه قرص كمر خورده باشد!
بدانيد حالش خراب است هركس
به پست امير قطر خورده باشد
بر او مي‌زنند از قفا حد شرعي
اگر يك‌نفر «اينقدر» خورده باشد
نمي‌دانم آيا كه حكمش چگونه است
اگر يك‌نفر «آنقدر» خورده باشد. !
عزيزم! بدان طنزپرداز بايد
نمك خورده باشد، شكر خورده باشد
حقوقش زياد است قطعا هر آن‌كس
كه نان حقوق بشر خورده باشد
در آينده خواننده‌اي مي‌شود توپ
هر آن‌كس كه مرغ سحر خورده باشد!
رفيق تبردار بوده است بي‌شك
درختي كه خيلي تبر خورده باشد
به دنبال اموال ملت نگرديد
اگر يك‌نفر معتبر خورده باشد
مديري نمونه است قطعا كسي كه
ز هفتاد ميليون نفر خورده باشد... !

 

پُز دادي

راشد انصاري

 

ساليانِ مديد پز دادي
هرچه زورت رسيد پز دادي
ذره‌ ‌ذره قَميش وِل كردي
اندك‌ اندك شديد پُز دادي
هم به نسلِ قديم خنديدي
هم به نسلِ جديد پز دادي
بعدِ عمري فشار و زوريدن!
با دو شعر سپيد، پز دادي
بر سرِ سفره همسرت تا گفت
از برنج حميد، پز دادي!
در شب قدر با دوتا قطره
كه ز چشمت چكيد، پز دادي
تا به كارت سريع‌تر برسند
پس به نام شهيد پز دادي
به رفيقِ قديمي خود كه،
روي هر تپه ديد! پز دادي...
چون اميدت به مالِ مردم بود
به منِ نااميد پز دادي...


 به دشمن چه حاجت است؟

سيداكبر ميرجعفري

 

... در كوچه‌اي كه نام جديدش عدالت است
نام فروشگاه بزرگش صداقت است
اجناس آن به قيمت روز است و از قضا
جنسي كه هيچ‌وقت ندارد، خجالت است
از اين فروشگاه كلاهي خريده‌ام
روي سرم كلاه گشادم چه راحت است!
بر سردرش نوشته: تمام فروشگاه
مال شما، نه مال منِ بي‌بضاعت است
البته گفته‌اند رييس عزيز آن
از مجريان طرح سهام عدالت است
بيگانه با سواد و كتاب است و گفته است:
در زندگي مطالعه دل غنيمت است!
حتي كتاب هديه نگيرد، چراكه او
طبعي كريم دارد و اهل مناعت است
سگ نه، شغال بوده و ما گربه ديده‌ايم
زيرا كه اصل در ده ما بر برائت است
آن‌كس كه مي‌دود پي يك لقمه حلال
انگار قهرمان دوي استقامت است
اهل تلاش باش كه البته نسبي است
چيزي كه مطلق است فقط استراحت است
بگذار دوستان، پدر از ما درآورند
وقتي رفيق هست، به دشمن چه حاجت است؟
گفتم: چقدر منتظر يار بوده‌اي؟
ناليد و گفت: چار الي پنج ساعت است
آرام مثل بچه آدم نشسته‌ايم
غوغا چرا؟ عزيز من! اينجا صدا   قط (ع) است

 


يك دقيقه‌اي

سيدعلي    ميرافضلي

بس كه كار ما زياد و وقت ما كم است
هرچه هست و نيست
ظرف يك دقيقه روبه‌راه مي‌شود:

كسب و كار، يك دقيقه‌اي
خواندن كتاب و خوردن ناهار
خواب و خلوت شبانه، يك دقيقه‌اي است.

از طلوع تا غروب
هرچه هست و نيست
در اداره و ميان كوچه و حياط خانه، يك دقيقه‌اي است.

شعر و داستان و سينما كه جاي خود
عشق هم در اين زمانه يك دقيقه‌اي است.

راز خوشبختي
ليلا، جنون نداشت
مجنون، فنون آه كشيدن بلد نبود
آن دو كنار هم
تا سال‌هاي سال
خوشبخت  زيستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون