دو نگاه به شفافيت
شفافيت حق مردم است. اين پولها مال مردم است و بانك امين مردم است و بايد صريحا و به صورت شفاف نشان دهد كه پول را كجا و چگونه خرج ميكند؟ مديراني كه مخالف اين شفافيت هستند به طور قطع ميخواهند كاري كنند كه ديگران از آن مطلع نباشند. البته بايد پذيرفت كه شفافيت را نميتوان فقط از يك بانك درخواست كرد، بلكه بايد همه بانكها شامل حال اين شفافيت شوند.
تا هنگامي كه شفافيت نيست، بدبيني به عملكردها در اوج است. نگاه اداري و دفتري به پرداخت وام و اينكه حتما همه مديران درست تصميم ميگيرند، به كلي نادرست است. نگاه اجتماعي بسيار مهم است. به هر حال بدهكاران بانكي بايد بگويند وام را چگونه دريافت كردهاند؟ وثايق آن چگونه و چقدر بوده؟ در چه زمينهاي خرج كردهاند؟ و چرا در موعد مقرر بازپرداخت نكردهاند؟ بانك هم بايد به دو سوال اول پاسخ دهد و سپس درباره نظارت خودشان بر طرح و علت عدم بازپرداخت وام توضيح دهند. به طور قطع اگر شفافيت نباشد، بخش مهمي از اين وامها حداقل در يكي از مراحل فوق فاسد است و بخشي نيز در تمام مراحل فاسد است.