• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3980 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۹ آذر

خودآرايي

سيد اكبر ميرجعفري

خيره شده بودم به موهاي طلايي دخترك پنج‌ شش ساله فال‌فروش؛ طلايي طلايي هم نبود. طلايي پررنگ؟ حنايي كمرنگ؟ خلاصه هرچه بود خوشرنگي‌اش وقتي بيشتر خودنمايي مي‌كرد كه ژوليده و درهم ريخته شده بودند روي گونه‌هاي سبزه‌اش. گونه‌هايش ولي واقعا سبزه بودند. موي طلايي و چهره‌اي سبزه، زيبايي‌اش را «ويژه» كرده بود. به اين فكر مي‌كردم كه آيا تا به حال كسي به او گفته است: «چه موهاي خوشگلي داري؟»  اين هم از خوش‌سليقگي دخترك بود كه از ميان انبوه ماشين‌هاي پشت چراغ قرمز، يكراست رفت سراغ يك لكسوس مشكي رنگ شاسي بلند. دخترك در چند قدمي آن ماشين بود كه راننده كلافه شيشه ماشينش را بالا كشيد. حتما نمي‌خواست فال بخرد؛ نمي‌خواست با يك دستفروش همكلام شود. شيشه‌هاي ماشين تيره رنگ بود و داخل ماشين ديده نمي‌شد. و همين كنجكاوي دختر را بيشتر مي‌كرد. او خودش را به ماشين نزديك كرده بود و مي‌خواست داخل آن را تماشا كند. كوشش‌هايش بيهوده بود؛ اما ناگهان حالت دخترك عوض شد. دست برد لاي موهايش و با پنجه‌هايش شروع كرد به شانه كردن آنها. دقيق‌تر شدم؛ انعكاس تصوير دخترك را در بدنه ماشين ديدم. دخترك آينه‌اي پيدا كرده بود تا كمي به خودش برسد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون