روياهاي ماندني
محمد زينالي اناري
يكي از روياهاي زيباي مردم، ديدن تاريخي است كه بر نمادهاي زنده زندگي قابل مشاهده است. امروز ميتوان تاريخ را در نماي خانهها، بافت خيابان و حتي طرحهاي پوشاك مشاهده كرد، البته آن بخش كه يادگاري از گذشته باشند. خانههاي قديمي، خيابانهايي كه امروز به صورت تاريخي از ساير فضاها تفكيك شدهاند و طرحهاي پوشاكي كه اغلب در نقش مايههاي هنري ميتوان يافت. به اين صورت، تاريخ خود را به شكل نمادهاي تفكيك شده در متن زندگي امروزي خود را نشان داده و ما را به جستوجوي راز و رمز خود ميكشد. اما نكته قابل توجه اين بخش از تاريخ زيبا و تماشايي آن است كه قسمت زيادي از آن بازمانده مردمي است كه نقش زيادي در پيشرفت جامعه يا در اموال و فضاهاي ارزشمند داشته است. بديهي است كه اين گروه، شامل افراد توانمند و به قول قديميها متمول بوده و شايد بتوان گفت كه تاريخ هيچ نمادي از مردم ضعيف و بيچيز به يادگار نگذاشته است. به اين صورت، ميتوان تاريخ نمادين شده در زندگي امروز كه به شكل موزهها و فضاهاي آراسته و پارچههاي تمجيد شده در مقالات و ديوارهاي اعيان، بازمانده فرادستان تاريخ است. خانههاي ساده، نقشهاي ساده و كوچههاي تاريك و معمولي در تاريخ مغفول هستند و امروز حتي اگر كتابهاي تاريخي را نيز ورق بزنيم، اغلب قافيه جنگها و مراودههاي افراد مشهور و شاهان عيالوار است. كسي از زندگي فقرا، سبك خانههاي آنها و دعواهاي بدون قشون آنها سراغي ندارد. چون سبك زندگي آنها ساده و بيپيرايه بوده و براي امروزيها جز گمنامي چيزي به يادگار نگذاشتهاند. آن مردم فرودست از ياد رفته، حتي ميراث نوشته زيادي هم ندارند، چراكه آنها اغلب بيسواد بوده و شعرها و رنجهاي خود را نيز ننوشتهاند كه بماند.