آموزش و پرورش در دولت دوازدهم
سيدكاظم اكرمي
دولت آقاي روحاني در مدتي كه مسووليت اداره كشور را به عهده گرفته است سعي در بهبود كار همه وزارتخانه‌ها و از جمله آموزش و پرورش كرده است. انتخاب آقايان دكتر فاني و دكتر دانش‌آشتياني و آقاي بطحايي كه همه سابقه آشنايي خوب با كار وزارت آموزش و پرورش داشته‌اند و همه در حد خود منشا خدمات خوبي بودند، نشان اهتمام دولت به وزارت آموزش و پرورش است. اما در اين چند ماه اخير گاهي از بنده سوال مي‌شود كه اكنون وضع چطور است. با توجه به اطلاعاتي كه از افراد گوناگون دست‌اندركار گرفته‌ام عرض مي‌كنم كه مجموعا كار جناب آقاي بطحايي خوب ارزيابي مي‌شود. دلايل بنده براي اين ارزيابي عبارتند از:
1- ارتباط خوب وزير محترم با گروه‌هاي گوناگون دست‌اندركار آموزش و پرورش و درخواست نقدو نظر و پيشنهاد و راه‌حل از آنان.
2- طراحي نظام بخش صلاحيت حرفه‌اي مديران مدارس و مناطق و انتخاب و انتصاب آنها توسط معلمان. بنده اميدوارم اين طرح هر چه زودتر اجرايي و مشاركت معلمان در اداره امور محقق شود و بعضي مشكلاتي كه گاهي برخي از نمايندگان محترم مجلس در كار مديران ايجاد مي‌كنند، از بين برود.
3- بخشنامه وزير در به كارگيري خانم‌ها در ادارات كه سبب توجه به نيمي از معلمان كشور خواهد شد.
4- راه‌اندازي مدارس خريدخدمتي در مناطق محروم و پذيرش حدود 300 هزار دانش‌آموز جديد و ايجاد فرصت شغلي براي 10 هزار نفر (ناگفته نگذارم كه بنده به لحاظ تربيتي با اين كار موافق نيستم و دولت بايد براي جذب افراد بازمانده از تحصيل راه‌حل اساسي به كار گيرد.)
5- راه‌اندازي مركزي براي كنترل سفرهاي گوناگون دانش‌آموزان كه سبب رفع نگراني خانواده‌ها مي‌شود. اميدوارم اين مركز هر روز بهتر و كارآمدتر شود.
6- حضور به موقع وزير محترم در مناطق حادثه‌ديده در زلزله اخير كرمانشاه؛ وزير هم حضور يافته و هم دستورالعمل‌هاي ضربتي براي حل مشكل دانش‌آموزان صادر نكرده است.
7- توجه به اتباع فرزندان خارجي و رشد بازده درصدي ثبت نام آنها، به ويژه فرزندان مردم كشور همسايه و مسلمان افغانستان كه تاثيرات مثبت فرهنگي و سياسي دارد.
مجموعا در بحث‌هاي مربوط به آموزش و پرورش در بين معلمان و مردم نگاه به وزارتخانه‌ها و وزير محترم مثبت است البته دو انتصاب اخير مورد نقد و انتقاد جمعي از دانشجويان و استادان و معلمان؛
اين همه گفتيم ليك اندر بسيج
بي‌عنايات خدا هيچيم هيچ
بعد از عنايات الهي اين شعر را از اين جهت آوردم كه بگويم بدون كمك و پشتيباني دولت انتظار تحول اساسي و آموزش و پرورش نمي‌توان داشت. تا دولت و مجلس بودجه‌هاي دستگاه‌هاي فرهنگي عريض و طويل با كار موازي را كاهش اساسي ندهند و از كاهش به داد آموزش و پرورش به ويژه معلمان بازنشسته كه عمري به مردمان اين مرز و بوم خدمت كرده‌اند نرسند، كار اساسي‌اي انجام نشده است. اولويت بود براي آموزش و پرورش باشد اگر مسوولان (در تمام رده‌ها) به كشورهايي مانند آفريقاي جنوبي و مالزي و... كه 30، 40 سال پيش وضعي مشابه ما داشتند و امروزه به واسطه اولويت دادن به آموزش و پرورش در مسير توسعه قرار گرفته و تحول اساسي در زندگي ايجاد كرده‌اند ننگرند، ما در مسير تحول اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و اخلاقي قرار نگرفته‌ايم. خدا مي‌داند مردم اهل مطالعه هم مي‌دانند وضع آموزش و پرورش با اين بودجه خوب نيست و حل مشكلات، حركتي اساسي و كاري ديگرگون‌ساز مي‌خواهد.
در كنار نكات مثبتي كه گفته شد جا دارد به مشكلات معلمان حق‌التدريس و خريد خدمت در تماس‌هاي مكرر با بنده از گوشه و كنار كشور مورد اعتراض قرار گرفته نيز اشاره‌اي داشته باشم به ويژه اينكه در زمينه بازنشستگي اين عزيزان ودستورالعملي كه به اطلاع آنان رسانده نشده است و تقاضاي مبالغ چند ميليوني براي بازنشستگي و اختلاس‌هايي كه گفته مي‌شود در صندوق بازنشستگي روي داده است به‌شدت همكاران فرهنگي معترض و گله‌مند هستند.