تراژدي محمود عباس
تصوير دوره رهبري محمود عباس بر تشكيلات خودگردان فلسطين به شكل سايه روشن است. نشريه آتلانتيك همزمان با سفر عباس به اروپا مطلبي را در خصوص وي منتشر كرده كه عنوان آن را تراژدي محمود عباس ناميده است. مطلبي كه عنوان ميكند احتمالا در آخرين سال رهبري محمود عباس بر تشكيلات خودگردان فلسطيني او اشتباهات ياسر عرفات را يكبار ديگر تكرار خواهد كرد. اين مقاله ميافزايد: او از همه طرف در معرض تهديد قرار گرفته است. جوانان فلسطيني دل خوشي از او ندارند. او از سمت اسراييل، امريكا و حتي برادران خود ضربه ميخورد. ديگر مقامهاي تشكيلات خودگردان فلسطيني به اين نتيجه رسيدهاند فرد ديگري را جايگزين او كنند. عباس
82 ساله طي سخنراني خود در جلسه شوراي مركزي سازمان آزاديبخش فلسطين كه بيش از دوساعت به طول انجاميد، از اليور كرامول، ناپلئون بناپارت تا چرچيل را متهم به ايجاد اسراييل كرد و بارها عليه دونالد ترامپ، رييسجمهوري ايالات متحده سخن گفت. در حال حاضر نيز بيش از 10 سال از حكومت عباس بر تشكيلات خودگردان ميگذرد و هرروز حمايت فلسطينيها نيز از وي كمتر ميشود. اين در حالي است كه وقتي عباس كار خود را در كرانه باختري آغاز كرد غربيها نميتوانستند تصور كنند رهبري ايده آلتر از او را در فلسطين سركار بيايد. محمود عباس هيچگاه دوست نداشت در فلسطين ياسر عرفات باشد و شيوه متفاوتي نسبت به او در پيش گرفت. او سنگ بناي شناسايي بينالمللي فلسطين را گذاشت. اما واقعيت اين است كه عباس محبوبيت گذشته را ندارد. سالهاست كه اكثريت فلسطينيها خواستار استعفاي او هستند. در فلسطين مخالفان فضاي او را محدود كردهاند. در حال حاضر نيز جنبش فتح رقبايي دارد كه حكومت آن را به چالش كشيدهاند.
از طرفي نيز در روزهايي كه فلسطينيها به عملكرد عباس نقد داشتند و اعتراض كردند وي به آنها بيتوجهي كرد. آنها همان افرادي بودند كه به مسجدالاقصي رفتند تا نسبت به نصب دوربين و ايست بازرسيها و فلزيابهايي كه رژيم صهيونيستي در ورودي اين مسجد گذاشته بود اعتراض كردند. در آن زمان اما عباس مكررا از اين اعتراضها حمايت كرد و اخيرا نيز به اعتراضهاي مردمي حداقل سه بار اشاره كرد اما همواره اعتراضهاي مردمي عليه خود را نديده است. در سالهاي اخير اعتراض به سياستهاي تشكيلات خودگردان در خصوص حقوق معلمان و پرداختهاي عمومي در رامالله برگزار شده است. اكنون نيز كه او قصد دارد يك استراتژي جديد راهاندازي كند اكثر مردم به آساني او را نميپذيرند كه تغييرات او درست است. اين تراژدي عباس است. جهان شاهد يك فرد اصلاحطلب و يك رهبر بود كه ميتوانست فلسطينيها را به ميز مذاكره و يك راهحل برساند. اما او در نهايت تبديل به يك فرد بروكراتيك در خانه تبديل شده و او حكومت خود را با مردم بيگانه كرده است.