خالوبندي
«خالوبندي» مجموعه‌شعر طنز تازه «راشد انصاري» شاعر طنزپرداز اهل بندرعباس و از همراهان صفحه «غير قابل اعتماد» است. اين كتاب كه به‌تازگي به كوشش حوزه هنري استان هرمزگان و با همكاري نشر امينان منتشر شده، گزيده‌اي از شعرهاي طنز «خالو راشد» را در بر گرفته است. بيشتر اين شعرها كه در قالب‌هاي غزل، مثنوي، رباعي، دوبيتي و... سروده شده‌اند، پيش‌تر در نشريات كثيرالانتشار و محلي انتشار يافته‌اند. «خالوبندي» با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه و قيمت ۱۳هزار تومان ناقابل، به پيشخوان كتاب‌فروشي‌ها رسيده است.
مرباعيات خالو
«مرباعيات خالو» عنوان كتاب ديگري از «راشد انصاري» شاعر و طنزپرداز است كه آن هم به‌تازگي منتشر شده. اين كتاب، مجموعه‌اي از رباعي‌ها و دوبيتي‌هاي طنز اين طنزپرداز جنوبي است كه از سوي نشر شاني به بازار كتاب رسيده است. شعرهاي «مرباعيات خالو»، گزيده‌اي است از رباعيات و دوبيتي‌هاي شاعر كه در مجموعه‌هاي قبلي او منتشر شده‌اند، همراه با تعدادي شعر تازه البته.
تا به «مرباعيات خالو» برسيد و بخريد، فعلاً چند رباعي از اين كتاب بخوانيد.
در باب كنگره‌هاي شعر:
او سكه كنار لوح تقدير گذاشت
در نقد همه، كلاس تفسير گذاشت
من بودم و هنگامه و الناز، لذا
اين كنگره روي ما كه تاثير گذاشت!
٭
در باب‌هاي ديگر:
يا پاسخِ اين حرف حسابم بدهيد
يا مثل گذشته قرص خوابم بدهيد
ماشين و زمين و غيره، ارزاني‌تان
من منتظرم بُنِ كتابم بدهيد
٭
از جنس بشر خدا جدا كرد مرا
آن‌گاه به حال خود رها كرد مرا
فهميد كه من شاعرم و بي‌كله
در بدو ورود، كله‌پا كرد مرا!
٭
مثل غزلي كه تازه از بر شده‌اي
تكرار كه نه، قند مكرر شده‌اي
هم گرمي و هم جاذبه‌ات بسيار است
امسال شبيه ليگ برتر شده‌اي!
شاخنامه
«شاخنامه»، بر وزن شاهنامه، مجموعه‌شعر طنز «مسلم حسن شاهي راويز»، شاعر و طنزپرداز رفسنجاني و از همراهان صفحه «غير قابل اعتماد» است كه به‌تازگي منتشر شده است. اين كتاب، شامل ۳۱ غزل طنز اوست كه در ۶۴ صفحه اين مجموعه آمده‌اند. انتشارات فصل پنجم، «شاخنامه» را با شمارگان هزار نسخه و با قيمت 8هزار تومان به پيشخوان كتاب‌فروشي‌ها رسانده است. تا به كتاب‌فروشي‌ها مي‌رسيد، علي‌الحساب اين غزل طنز را از كتاب «شاخنامه» بخوانيد:
تا لحظه‌اي كه پا به ثريا گذاشتيد
بر شانه‌هاي چند نفر پا گذاشتيد؟
از لطف‌تان كمال تشكر، كه لااقل
خلق گرسنه را به خدا واگذاشتيد
در شهر مصر، پيرهن هركه پاره بود
انگشت روي شخصِ زليخا گذاشتيد!
بابا شبيهِ «آ»ي بدون كلاه شد
از بس كلاه بر سرِ بابا گذاشتيد!
فعلا كه زنده‌ايم ولي فكر مي‌كنم
ما را براي روز مبادا گذاشتيد
«باشد كه از خزانه غيبم دوا كنند»
ديگر مگر خزانه شما جا گذاشتيد؟
تهران، دنيا، تمام‌وقت
كتاب «تهران، دنيا، تمام‌وقت» اثر «حسين يعقوبي» است كه به‌تازگي از سوي نشر چشمه منتشر شده است.
او درباره كتاب تازه خود گفته است: «اين كتاب، يك اثر معمايي- جنايي و طنز است، درحقيقت رمان طنز است با موضوع آدمي كه احساس مي‌كند درگير يك ماجراي جاسوسي شده است كه به چند قتل منتهي مي‌شود. اين كتاب، هم يك‌جور اثر كارآگاهي- جنايي است و هم تحليل جامعه از اتفاقاتي است كه در سطح فردي، جمعي و ملي جريان دارند.»
در بخشي از اين كتاب مي‌خوانيم: «در نور كم سالن به كتاب نگاه مي‌كنم. روي جلدش نوشته: ديو؛ از افسانه تا واقعيت. گيج مي‌پرسم: تشكيلات شما اين كتاب رو چاپ كرده؟ - نه، ديدم شك داري، فقط خواستم بدوني وقتي يه موجودي مثل ديو مي‌تونه واقعيت داشته باشه، تشكيلات ما هم مي‌تونه واقعي باشه... حرفش به نظرم منطقي بود، اما... ».
داستان از اين قرار است كه اميررضا، جواني ناكام در عشق، با مرد مرموزي ملاقات مي‌كند كه نماينده يك تشكيلات مخفي بين‌المللي است. مرد ناشناس به اميررضا پيشنهاد انجام ماموريتي فوق‌سري مي‌دهد، اما... ».
كتاب «تهران، دنيا، تمام وقت»، را نشر چشمه در 158 صفحه به پيشخوان كتاب‌فروشي‌ها فرستاده است.