شورش بيدليل
سيدعبدالجواد موسوي
با هر متر و معياري كه فكر كنيد علي كريمي نبايد در برنامه نود حضور پيدا ميكرد. نبايد آينده زندگي فوتبالياش را به خطر ميانداخت و نبايد به حرف كساني كه احتمالا نفع شخصي از نزاع او و فدراسيون فوتبال ميبردند، گوش ميسپرد و خودش را گوشت جلوي توپ ميكرد. اما اين كار را كرد و احتمالا بيش از هركس ديگري رضايت خودش را جلب كرد. يعني وقتي پس از برنامه نود جلوي آينه رفت براي خودش صلوات فرستاد و زيرلبي گفت: تو معركهاي پسر! درست مثل رضا موتوري كه وقتي تصميم گرفت پولهاي دزدي را به پليس بدهد و با مخالفت مادرش روبهرو شد كه به طعنه گفت: ميخواي دختره خوشش بياد؟ گفت: نه ننه! ميخوام هفتاد سالِسياه كسي خوشش نياد، برعكس ميخوام همه بدشون بياد، اين منم كه باس خوشم بياد. خيليها پريشب تا حالا براي كريمي هورا كشيدهاند، خيليها هم كار او را نپسنديدند و حتي بعضيها به طعنه او را حاتميكياي فوتبال خطاب كردند اما علي كريمي بيپرواي ننگ و نام فقط كاري كرد كه خودش خوشش بيايد. اينكه حرفهاي كريمي چه تاثيري بر فوتبال ما ميگذارد يا نميگذارد اصلا مهم نيست. اينكه حضور او به عنوان منتقد، راه را براي ديگر منتقدان باز ميكند يا ميبندد هم مهم نيست. اينكه چه كساني از سادگي و صفاي باطن علي كريمي سوءاستفاده ميكنند و ميخواهند از گرده او براي رسيدن به قدرت بالا بروند هم مهم نيست. مهم اين است در زمانهاي كه همه ميخواهند كلاهشان را سفت بچسبند تا باد نبردش و حتي غيرت و عدالت هم رانتي و باسمهاي و فيك شده، سر و كله يك شورشي بيكله پيدا ميشود تا به ما يادآور شود هنوز هم ميتوان بدون انگيزههاي پلشت سياسي و منفعت فردي، كافه را به هم ريخت. در اجاقي طمع شعله نميبندم و به اين خردك شرر دلخوشم تا چراغ بعدي را كدام قلندر روشن كند.