چهل و هفت
سروش صحت
راننده تاكسي نگاهم كرد و پرسيد: «اين هفته درباره چي ميخواي بنويسي؟» گفتم: «نميدونم، بايد ببينم توي تاكسي حرف چي پيش ميياد... شايد درباره جشنواره فيلم بنويسم، شايد هم درباره كسايي كه سيمرغ بردن يا درباره شب اختتاميه.» بعد كمي فكر كردم و گفتم: «شايد هم درباره برنامه نود و حرفهاي علي كريمي و آقاي ساكت بنويسم.» راننده بيآنكه چيزي بگويد، راديو را روشن كرد. گوينده راديو داشت ميگفت كه «ميزان ذرات معلق در هواي شهر اهواز بيشتر از چهلوهفت برابر حد مجاز شده است، به همين دليل آموزش و پرورش...» راننده راديو را خاموش كرد و گفت: «چهلوهفت برابر بيشتر از حد مجاز ميدوني يعني چي؟» گفتم: «باورم نميشه. مگه ميشه؟» راننده گفت: «از يك تا چهلوهفت بشمار.» گفتم: «يك، دو، سه، چهار، پنج، شش، هفت، هشت، نه، ده، يازده، دوازده، سيزده، چهارده، پانزده، شانزده، هفده، هجده، نوزده، بيست، بيستويك، بيستودو، بيستوسه، بيستوچهار، بيستوپنج، بيستوشش، بيستوهفت، بيستوهشت، بيستونه، سي، سيويك، سيودو، سيوسه، سيوچهار، سيوپنج، سيوشش، سيوهفت، سيوهشت، سيونه، چهل، چهلويك، چهلودو، چهلوسه، چهلوچهار، چهلوپنج، چهلوشش، چهلوهفت.» راننده گفت: «چهلوهفت برابر بيشتر از حد مجاز، ميفهمي؟» بعد گفت: «من اهل اهوازم.»