چهار اصل زنده ماندن روزنامه
منصور بيطرف
اصل اول: وقتي صحبت از «زنده بودن» چيزي ميكنيم، منظور از بيان و هدف ما از اين گفتار «داشتن روح» است. حال اين «چيز» يا «شيء» ميخواهد چيزي باشد. حتي يك جامدي مانند روزنامه باشد. بنابراين زماني كه از زنده بودن روزنامه سخن ميگوييم، بايد اين را به عنوان يك پيشفرض قبول كرده باشيم كه روزنامه مورد بحث ما بايد «روح يا جان» داشته باشد يعني به قول كانت «اصولي را در ذهن و فكر به حركت در آورد.» اصل دوم: براي داشتن روح يا براي به حركت در آوردن آن اصل يا اصول، روزنامه بايد قادر باشد و اين توانايي را داشته باشد كه مخاطب خود را به واكنش وا دارد. اين واكنش ميتواند از چند طريق روي دهد، يا او را هيجان زده كند، يا به پرسشهاي ذهني او پاسخ دهد يا در نهايت بتواند در ذهن مخاطب سوال ايجاد كند. در غير اين صورت ورقپارههاي بيجاني هستند كه هيچ هويتي ندارند. اصل سوم: حال كه صحبت از هويت شد، ميتوان گفت كه يكي از شروط يا اصول زنده بودن روزنامه «داشتن هويت» است، به آن معنا كه بداند «چه چيزي را ميخواهد و چه چيزي را بايد بگويد»؛ آرمانهاي آن چيست و داراي چه مواضعي است. درست مانند يك فرد، كه براي زندگي خودش برنامه دارد و اهدافي را تعيين ميكند و با اين عمل «هويت» خودش را بنيان مينهد، روزنامه هم براي شكلدهي به هويت خودش اين مواضع را بايد بنيان نهد به عبارت ديگر به آن «اعتبار» دهد. در واقع اصل چهارم همان «اعتبار» است. «اعتبار» تاج همه آن اصول است. سه اصل اوليه جمع ميشوند تا به اين مرحله كه غايت «زنده بودن» روزنامه است برسند. زيرا در حال حاضر با توجه به توسعه شبكههاي مجازي همه دسترسي به خبر دارند؛ به قول يك خبرنگار رويترز همه خبرنگار شدهاند اما آنچه اين خبرنگارهاي مجازي ندارند همان «اعتبار» است. روزنامه بايد به خبر يا گزارش «اعتبار» دهد و اين همان «زنده» بودن است. درواقع با تركيب اين چهار اصل ميتوان روزنامه را زنده نگه داشت. اين چهار اصل در واقع در خود بدنه تحريريه شكل ميگيرد. در خبرنگاران، دبيران و سردبيران. «روح»، «هويت» و «آرمان»ها ابزارهايي هستند كه با آنها ميتوان روزنامه را متعالي كرد و به آن استغنا و «اعتبار» بخشيد اما اين مهم هم فقط در صورتي رخ ميدهد كه بدنه تحريريه كفايت لازم را براي آن داشته باشد كه لازمه به دست آوردن اين كفايت هم مطالعه كردن، «خواندن» و ديگر آنكه دانستن زبان انگليسي وساير زبانهاي زنده دنيا و «بهروز» بودن است.
سردبير روزنامه تعادل