• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4056 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۱۵ فروردين

دردسرهاي عقلانيت

امير پوريا

با گذشت دو هفته از شروع سال و حدود سه هفته از اكران فيلم‌هاي نوروزي به نظر مي‌رسد كه برآيند پسند مخاطبان سينماي ايران در اين اكران مشخص شده باشد: يك كمدي نمونه‌اي رضا عطاران با شخصيت‌هاي آشناي او يعني «آدم ساده در موقعيت پيش‌بيني نشده» در صدر فروش است. در «مصادره» كه نخستين فيلم مهران احمدي روي صندلي كارگرداني است، البته منهاي اينكه گفتيم، كليشه‌زدايي از شخصيت هميشگي ساواكي در سينماي سال‌هاي بعد از انقلاب و معرفي و بازنمايي او در جايگاه يك انسان با تمام ندانم‌كاري‌هاي احتمالي و طبيعي‌اش مي‌تواند دليل ديگر اين استقبال باشد. دو فيلم پرحاشيه جشنواره فجر تازه گذشته يعني «لاتاري» و «به وقت شام» ميزان متوسطي مخاطب دارند و دو كمدي بسيار بي‌شباهت به يكديگر يعني «لونه زنبور» و «خرگيوش» سرشان بي‌كلاه مانده كه اين ميان، دومي به زودي بابت افت فروش، از اكران بركنار خواهد شد. فيلم اول ماني باغباني منتقد و فيلمنامه‌نويس با وجود بازيگراني چون سيامك انصاري و جواد عزتي كه تصويرشان براي مخاطب كمدي دوست ما آشناست و با حضور بابك حميديان و مينا ساداتي در يكي از معدود تجربه‌هاي حضورشان در يك كمدي (كه خود مي‌تواند كنجكاوي برانگيز باشد) به نزديكي‌هاي فروش مورد انتظار از يك كمدي هم نرسيده است. آيا دليل‌اش را بايد لزوما عدم موفقيت فيلم دانست؟ مانند بسياري فيلم‌هايي كه بابت «تمايز» با هنجارهاي رايج و جاري اين سينما از كانون توجه مخاطب انبوه دور مانده‌اند اينجا هم گمان مي‌كنم اين اقبال نه چندان بلند نبايد نتيجه ضعف خود فيلم تلقي شود. توضيح خواهم داد.

چه اهالي سينماي ايران و چه مخاطبان فيلم بين يا بالقوه آن مدام اين گلايه را تكرار مي‌كنند كه «سوژه‌هاي فيلم‌ها تكراري است» و «فيلم‌ها شبيه همديگرند». منهاي كلي‌گويي‌هاي مخاطبان عام مي‌توان به اين انتقاد آشناي سال‌هاي اخير مخاطبان مدعي خاص بودن هم اشاره كرد كه مي‌گويند «اغلب فيلم‌ها الگوبرداري از فيلم‌هاي اصغر فرهادي است.» يا تركيب تكرارشونده «آپارتماني» را در نكوهش فيلم‌ها به كار مي‌برند. به عبارت بهتر، مردم ما خواهان فيلم‌هايي با فضا و مناسبات تازه و ديگرگونه هستند. يكي از جلوه‌هاي اين خواسته به طور طبيعي مي‌تواند تمايل به فيلم‌هايي دور از واقعيت زدگي مكرر اين سينما باشد. اگر اندكي از اين تعابير فراتر رويم مي‌توان گفت كه مخاطب كنوني سينماي ايران با اندكي وسعت دامنه نگاه قاعدتا بايد از جلوه‌هاي گوناگون خيال‌پردازي يا حتي تمايز ساختاري نسبت به ساختارهاي بي‌جان و رمقي كه زياد ديده و مي‌بيند، استقبال كند. بي‌آنكه قصد قياس يا حتي امكان تشبيه وجود داشته باشد، مي‌شود در سينماي همين سال‌ها از اين فيلم‌ها به عنوان نمونه‌هايي كه ساختار روايي نامتعارف دارند يا نوعي گرايش به فانتزي يا خلق دنيايي ويژه و جدا از واقعيات عيني و روزمره در آنهاست نام برد: «اژدها وارد مي‌شود»، «نگار»، «تيك‌آف»، «مادر قلب اتمي» و همين «خرگيوش». اما همان مخاطبان دلزده از فيلم‌هاي همانند، در رويارويي با اين فيلم‌ها هم روي چندان خوشي نشان نداده‌اند! روايت نزديك به «مستند جعلي/ mockumentary » ماني باغباني با تمام كنجكاوي برانگيزي‌اش تنها به گيشه‌اي «قابل قبول» دست يافت و تريلر ديوانه‌وار و كم و بيش پست‌مدرن رامبد جوان با وجود خوش‌ساختي‌اش قرباني «توقع» برآورده نشده مخاطب شد كه گويا از او انتظار يك كمدي ديگر را داشت. بازي عجيب گلزار و همراهي ترانه عليدوستي و پگاه آهنگراني و مهرداد صديقيان در «مادر قلب اتمي» و حضور مهتاب كرامتي در جايگاه تهيه‌كننده و مصطفي زماني و پگاه آهنگراني و رضا يزداني در بين بازيگران «تيك‌آف» هيچ كدام نتوانستند سطح توجه مخاطب به اين تجربه‌هاي هرچند ناكامل اما دست كم اهل «جسارت ساختاري» در سينماي ايران را به شكل قابل ملاحظه‌اي ارتقا ببخشند.

حالا و در «خرگيوش» كه مي‌توان گفت بيش از هر تجربه ديگر سينماي هپروتي (معادل پيشنهادي نگارنده براي عبارت/جريان hallucination movies) به بار نشسته همچنان درگير همان «عقلانيت‌زدگي» مخاطب نمونه‌اي اين سينما شده‌ايم: همه مي‌گويند كه فيلم‌هاي متفاوتي را طلب مي‌كنند اما در عمل از سر و شكل فيلمي كه شبيه دنياهاي آشنا و مكرر هميشگي را برابر چشم‌هاي‌شان خلق نكرده و در عوض كوشيده ديوانگي‌ها و ديوانه بازي‌هاي بسيار ملموس آدم‌هايي از جنس مردمان طبقه متوسط فرهنگي امروز اين جامعه را در روندي هدفمند و منجر به پاياني بامعنا به نمايش بگذارد براي‌شان ثقيل است. مي‌توان گفت متفاوت طلبي نزد مخاطبان سينماي ايران شباهتي عيني به ادعاي «من متفاوتم» در پوشش و ظاهر بسياري از مردم ما دارد: همه مي‌گويند متفاوتيم اما از طرف ديگر در نوع انتخاب پوشش به‌شدت دنباله روي «مد» روز هستند. بي‌آنكه توجه كنند كه پيروي از مد همه را شبيه هم و ادعاي تمايز را به كلي ناكار مي‌كند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون