مدتي خيره ماندند و سپس فرياد زدند: اِ محيط زيست. مردمي كه در دشت ياري بلوچستان بنده را مورد لطف قرار دادند و گفتند: تو با مطالعه پرندگان ما به بلوچستان خدمت ميكني. به آن هموطن بوشهري كه در آفتاب شديد ظهر من را سوار ترك موتورش كرد، به منزلش برد و هندوانه برايم شكست. به آن ايراني پاكسرشت روستاهاي باغ جوزاي اصطهبان فارس كه با ديدن من از الاغش پياده شد و فرمود: «درود بر ايران»...
آنچه من كردهام و خواهم كرد لياقت اين همه اظهار محبت هموطنانم را ندارد و اين بزرگواري و قدرشناسي هموطنانم را نشان ميدهد كه چطور قدردان كوچكترين خدمت ايرانيها هستند. آري در مقابل اين همه اظهار محبت مديونم كه به آنها بگويم كه شكاربان آنها طي چهار دهه گذشته به چه كار مشغول بوده و در سراسر ايران بزرگ و عزيز چه كرده و آنچه انجام داده لايق و سزاوار محبتهاي بيشائبه آنان بوده يا نه؟
روشن شدن فعاليتهاي يك زيستشناس صحرايي، به خصوص در اين زمان كه شائبههايي در مورد فعاليتهاي برخي از اين زيستشناسان مطرح شده است شايد موجب آشنايي با فعاليت كساني باشد كه عمر و جان خود را براي مطالعه و نجات جانداران گوناگون از انقراض سودا ميكنند.
از همان روزهاي نخست كار در طبيعت ايران دريافتيم كه كار روي جانداران در طبيعت پاك ايران، فعاليتي است كه در عين پنهاني و انزوا صورت ميگيرد. يقين در دل طبيعت در يك گوشه انزوا، شما هستيد و جانوران و رابط بين شما يك دوربين است. خيلي زود فهميدم كه جانوران وحشي نسبت به ايجاد سر و صدا فوقالعاده حساس هستند و نه تنها با همكار خود نميتوانيد صحبت كنيد بلكه حتي كوچكترين سر و صدايي موجب فرار جانوران ميشود. بنابراين كار با حيوانات بايد در انزوا و سكوت كامل انجام شود. علاوه بر آن هر لباسي را نميتوانيد به تن كنيد، لباسهايي كه در طبيعت شاخص هستند و به راحتي ديده ميشوند با رنگهاي تند و يا لباسهاي چرمي كه بوي خاصي توليد ميكنند موجب جلب، جذب و يا دفع انواع جانوران ميشوند بنابراين بايد خود را مطابق ميل طبيعت بياراييد و جزيي از طبيعت باشيد تا مقبول واقع شويد!
وسايلي كه با خود به دل طبيعت ميبرديم ساده و موثر بودند. انواع دوربينها و تلسكوپ، وسايل اصلي بودند و هستند. يك نوع دوربين كه براي جانوران انسانگريز و باهوش به كار ميرود، (مثل يوزپلنگ) و در يك نقطه مناسب كار گذاشته ميشود تا حدود 50 متر ديد دارد.
اگر جانوري در اين فاصله حركت كند دوربين به طور اتوماتيك به كار انداخته ميشود و فيلمبرداري ميكند. بعدها فيلم مورد ارزيابي قرار ميگيرد. نوع ديگر دوربين چشمي است كه با زيستشناسي حمل ميشود و بالاخره فواصل بعيد با تلسكوپ رصد ميشود.
ايران كشور پهناوري است و در دل طبيعت حد و مرز مشخصي وجود ندارد. ولي گاه ما ندانسته به مناطقي نزديك ميشويم كه حق ورود به آن را نداريم. اشكال در آن است كه وقتي ما دوربينها و تلسكوپ و وسايل عكسبرداري و فيلمبرداري را برپا ميكنيم به خصوص اگر دو، سه نفر باشيم از دور خيلي پيچيده و حرفهاي به نظر ميآييم و نظر نيروهاي نظامي جلب ميشود.
بارها در كوير مركزي، در سيستان و بلوچستان يا نقاط ديگر از ورود جيپ ما به منطقه جلوگيري كردند چون منطقه نظامي بود و يا يك مانور در جريان بود كه البته از ورود به منطقه خودداري كرديم، يك بار هم در كرانه جنوبي ارس برجهاي مرزي ايران از ما خواستند كه منطقه را ترك كنيم. برجهاي مرزي شمالي از همكاران ايراني خود خواستند از ما بخواهند ساحل را ترك كنيم آنها هم با ديدن وسايل و دوربينها و سهپايههاي ما وحشت كرده بودند.
همه جاي دنيا سايتهاي حساسي وجود دارند كه بايد از آنها اجتناب كرد.
بنا بر تجربه بنده، مردم ايران زيستشناسان صحرايي خود را دوست دارند و به آنها احترام ميگذارند. مردم حافظان طبيعت و علاقهمندان محيط زيست را فرزندان خود ميشمارند. نگراني من از دستگيريها و اتهامهايي كه به طبيعيدانها زده ميشود آن است كه خداي ناكرده اعتماد مردم نسبت به ما دچار تزلزل شود.
در اين شغل، اعتماد و احترام مردم باارزشترين سرمايه و پشتوانه رواني زيستشناس است. بارها من از پشتبام خانه هموطنان براي رصد استفاده كردهام!
مردم ايران بزرگترين مشوقهاي متخصصين محيط زيست هستند. بنده قطعا اميدوارم با رفع ابهام، متخصصين محيط زيست لياقت و سزاواري خود را براي اعتماد همگاني مردم عزيز ايران به اثبات برسانند.
جاي فرزندان طبيعتگرد ايران در طبيعت بكر ايران و پشت ميزهايشان خالي است.