هانري كربن به روايت مصطفي ملكيان و نجفقلي حبيبي
تخيل خلاقانه و باطني گرايي
مصطفي ملكيان طي سخناني با اشاره به هانري كربن، فيلسوف و مستشرق فرانسوي گفت: اكنون شيفتگي سابق را به كربن ندارم اگرچه مباحث بسياري از او ياد گرفتهام اما تلاش ميكنم تا اكنون نگاه نقادانهاي به افكار كربن داشته باشم. او باطنگراي بسيار جدي است و تلاش كرده در تمام عمر خود به زبان ساده بهدنبال يافتن معنويت و عمق در هستي باشد، مساله كربن اين بوده و براي كاهش درد و رنج به سوي باطنيگرايي روي آورده است. از سوي ديگر از آنجا كه كربن در جستوجوي معنا و عمق در هستي بوده، تنها آن را در باطنيگرايي پيدا كرده است. نشست «بررسي زندگي و آثار هانري كربن» با حضور مصطفي ملكيان، حسن سيدعرب و نجفقلي حبيبي عصر روز شنبه گذشته در سراي كتاب موسسه خانه كتاب برگزار شد كه گزيدهاي از گزارش آن را ميتوانيد در زير بخوانيد.
ملكيان در اين نشست با اشاره به اينكه كربن تلاش كرده نوعي آگاهي مجدد در مخاطبانش بهويژه شرقيان ايجاد كند، افزود: او بيان ميكند كه ميخواهد شرقيان، بهويژه ايرانيان مسلمان را از نو شرقي كند و از اين جهت براي خود رسالت روشنفكري تعريف ميكند تا درد و رنج بشر را از اين راه كاهش دهد. به همين دليل است كه كربن دوست ندارد كتابهايش تنها براي اهل فن قابل مطالعه باشد. بلكه ميخواهد مخاطب عام نيز به آثار او توجه كند.
ملكيان: كربن به دنبال تشيع ايراني است
ملكيان با بيان اينكه كربن به دنبال تشيع ايراني است، گفت: به اعتقاد كربن دو قوم مستقر در شبهقاره هند و ايران وجود دارند كه تنها با تخيل خلاقانه قادر هستند به سوي باطنيگرايي حركت كنند البته او ايرانيان را باز در اين جهت متمايزتر ميداند و از تعبيري به نام جان ايراني نام ميبرد كه اسلام را ميتواند تفسير عرفاني و فلسفي كند. كربن پيشفرضي دارد مبني بر اينكه در ذهنيت انسان امروز بايد الهيات، فلسفه و عرفان با يكديگر باشند. فلسفه مستند به عقل، الهيات مستند به مرزها، متون و شخصيتهاي ديني و عرفان مستند به كشف و شهود است. از دوره دكارت به بعد اين سه حوزه در فرهنگ مسلط امروزي تفكيك شدند اما به اعتقاد كربن نبايد اين مرزها بين الهيات، عقل و عرفان وجود داشته باشند و هر فرد در استدلالهايش بايد اين مرزها را در هم بياميزد. چراكه اين سه حوزه بايد با يكديگر تغذيه متقابل داشته باشند. به گفته اين پژوهشگر حوزه اخلاق، از همين جهت است كه كربن براي آنكه به تشيعگرايي برسد ميگويد نيازي به پديده كتاب مقدس و شخص زندهاي داريم كه با نبي هم چهرهگري كند. به همين دليل در مذاهب مختلف اديان و اسلام به سراغ اسلام شيعي و از جمله شيخيه ميرود كه چنين شاخصهاي را درون تفكرش دارد. ملكيان با بيان اينكه كربن براي پيگيري اين انديشه در آثارش به ۶ مفهوم ميپردازد عنوان كرد: او بحثهاي فراواني را درباره فلسفه اسلامي مطرح ميكند همچنين توجه ويژه به تشيع اسماعيلي دارد و از سوي ديگر به تصوف توجه بيشتري ميكند. به دنبال اين سهشاخصه به ويژه روي شيخ اشراق، اسلام ايراني و فتوت و جوانمردي در جهان اسلام مطالعه ميكند. وي ادامه داد: كربن در آثار خود از تعبير فلسفه اسلامي استفاده ميكند و اوج آن را در حكمت شيعي اصفهان عهد صفويه ميداند و معتقد است فلسفه اسلامي با ابنرشد تمام نشده و فرآوردههاي بسياري داشته كه يكي از آنها حكمت شيعي است براي اين كار نيز ميرداماد، ميرفندرسكي، صدراي شيرازي و قاضي سعيد قمي را نماينده حكمت شيعي ميداند اما معتقد است سرشاخه اصلي حكمت شيعي شيخ اشراق است. كربن معتقد است در فلسفه اسلامي عقلانيت، وحي و كشف با يكديگر جمع شدند اما وقتي آن را گزارش ميكند عنصري از عقلانيت در آن مشاهده نميشود بدين معني كه گويي هيچ استدلال فلسفي به سود فيلسوفان اسلامي در آثار او نيست.
نجفقلي حبيبي
نجفقلي حبيبي ديگر سخنران اين مراسم نيز با بيان اينكه كربن براي ما ايرانيان مهم است اما حقش را ادا نكرديم، گفت: او در فلسفه تجزيه و تحليل معنا پيدا كرده و ترجمه آثارش نيز در ايران انجام شده است. يكي از مهمترين كارهاي او اين است كه سهروردي را براي ما ايرانيان شرح داده است. اگرچه طبيعيات سهروردي در امريكا تدريس ميشود اما در فلسفه اسلامي در ايران مورد غفلت واقع شده است. وي با اشاره به اينكه در نوشتههاي كربن دغدغه قوي براي فلسفه ايراني- اسلامي وجود دارد، افزود: ايران تنها كشوري است كه يك فيلسوف مستقل داشته و كربن سهروردي را به گونهاي معرفي كرده كه گويي در فلسفه غرب كه آن را تشبيه به جنگل سياه ميكنند، فلسفه سهروردي شرقي قدسي است. كربن يك اثر عميق در فلسفه جهان باقي گذاشته و تلاش كرده براي الهيات معنوي و فرشتهشناسي اسلامي منابع موثقي را تهيه كند.