دفن رديابي تجزيه خاورميانه
فكر ايجاد خاورميانه بزرگ سالها در محافل آكادميك و اطلاعاتي غرب مورد توجه بوده و از دوران حكومت جورج بوش به عنوان سياست مطرح شد. سالها پيش برنارد لوييس نقشه خاورميانه بزرگ را ترسيم كرد و هانتينگتون، كاتم، برژينسكي و ساير انديشمندان سياسي آن را تبديل به استراتژي و سياست دولت امريكا كردند. هدف تجزيه خاورميانه بر مبناي قوميت براي سلطه بر منابع انرژي و حكومت بر خاورميانه بود. سوريه محل دفن خاورميانه بزرگ شد و اين دستاورد بزرگي است. پس از براندازي وحشتناك قذافي اين باور در بين مراكز قدرت غربي ايجاد شده بود كه با سقوط حكومت بشار اسد، ايران متزلزل و با اندك فشاري حكومت سقوط خواهد كرد. ولي از همان آغاز شروع بحران در سوريه، ايران به خوبي از نيت غرب مطلع شد.
هشت سال مقاومت مردم سوريه، پاياني بر بهار عربي است. بهار عربي ساخته انديشمندان غربي و براي تغييرات نمايشي متناسب با اهداف آنها بود. بهار عربي انرژي ميليونها جوان بيكار و ناراضي و خشمگين عرب را رها كرد و اين انرژي در خدمت ايجاد صدها گروه تكفيري قرار گرفت. اين گروههاي تكفيري در جنگهاي نيابتي براي خدمت به غرب در عراق، ليبي و سوريه قرار گرفتند. بهار عربي سوريه يعني براندازي حكومت بشار اسد و روي كار آمدن گروههاي افراطي بود. در تحليل هشت سال حماسه مردم سوريه، هيچ چيزي بهتر از ناكامي امريكا، اسراييل و عربستان در منطقه نميتواند رشادتها و حماسههاي دفاع از سوريه را نشان بدهد.