بهار سرلك
پاتريك ماير، كارشناس استفاده از تكنولوژيهاي جديد به منظور ارايه هشدارهاي اوليه و واكنشهاي بشردوستانه معتقد است رسانههاي سنتي اغلب اوقات نخستين آگاهيدهنده اطلاعات حياتي و نجاتبخشاند و افرادي كه در صحنه بروز بلاياي طبيعي و انساني مستقرند نبايد نقش اين رسانهها را ناديده بگيرند.
نقش رسانه در بحران
زماني كه بلاياي طبيعي كاشانه بسياري را ويران ميكند، تلويزيون نقشي اساسي را در اطلاعرساني ايفا ميكند. از انتشار خبرهاي لحظه به لحظه اين واقعه تا هشدارها و اطلاعرساني براي مقابله با اين بلاي طبيعي نبايد غافل شد.
پيش از سال تحويل شهر گنبد كاووس زير آب رفت. سيل شهر آققلاي استان گلستان در نخستين روزهاي سال 98 را بحرانزده كرد. اما رسانه ملي در سكوت كامل خبري به سر ميبرد. چند روزي زمان برد تا اين خبر به دست مسوولان صداوسيماي ايران رسيد و مخابرهاش كردند. سرانجام خبرنگار اعزامي صداوسيما روانه محل حادثه شد و بينندگان «شبكه خبر» با مضحكترين صحنه خبري روبهرو شدند.
گزارش يا بازنمايي
خبرنگار رسانه ملي براي گزارش سيل شهر آققلاي گلستان دست به اقدامي غيرحرفهاي زد. اين خبرنگار براي گزارش آخرين اخبار از حال و روز مردم سيلزده وارد آب شده بود تا شايد عمق آن را نشان دهد و با اين مردم همدردي كرده باشد. او براي گزارش ميزان آبگرفتگي اين شهر و دردسرهاي پيش روي مردم ميگويد:«خودتان مشاهده ميكنيد كه الان من در چه وضعيتي هستم.»
شايد بهتر بود اين خبرنگار پيش از اينكه داوطلب اعزام به شهري سيلزده شود ابتدا اهميت نقش خبرنگاري را در گزارش از مناطق بحراني مرور ميكرد. انريكو كوارانتلي، جامعهشناس امريكايي ميگويد:«مردم دانش خود درباره بلايا را از طريق رسانه به دست ميآورند. بنابراين نقش رسانه هنگام بروز وقايع را نميتوان به ابزاري محدود كرد كه براي انتقال و توصيف آنچه رخ داده به كار ميرود. پوشش خبري ميتواند سياست جلوگيري از حادثه و كاهش خطر را به مردم معرفي كند.» طبق اين گفتهها خبرنگار وظيفهاي در بازنمايي آنچه بلاي طبيعي به روز مردم ميآورد، ندارد. خبرنگار فردي بيطرف است كه براي گزارش از وضعيت موجود به منطقه بحرانزده اعزام ميشود در نتيجه همدردي او به اين شكل نه تنها اطلاعات را به نحوي نامناسب مخابره ميكند بلكه مانع از شكلگيري سياست جلوگيري از حادثه و كاهش خطرات احتمالي ميشود و به اين ترتيب به بروز حوادث بعدي نيز دامن ميزند.
نظارت يا تلخي
خبرنگار ناظر اتفاقات پيش آمده است. همدرد مردم آسيبديده نيست و لزومي ندارد در صحنه بروز حوادث حقيقي، نقشي را در گزارش نمايشياش ايفا كند. اما اگر اين نظارت به لحني آخرالزماني بدل شود، چه؟ مهران مديري در ويژه برنامه «دورهمي» كه به مناسبت مبعث پيامبر اكرم روي آنتن رفت، گلايههايي از دولت و سياستهاي آن كرد. گلايههايي كه شايد حرف دل برخي بود اما چرا مديري كه خود سالهاست نان و نمك رسانه ملي را خورده است، نقد و نظرهايش را به دولت در اين برنامه عنوان ميكند؟ چرا در شبي كه خانوادههاي ايراني پاي تماشاي ويژه برنامه او مينشينند بايد توي دلشان خالي شود كه اميدي به آينده نيست؟ اگر تلويزيون پذيراي چنين گلايههايي است چرا مختص عدهاي دردانه است و عدهاي بايد براي بيان ايدههايشان به شبكههاي اجتماعي پناه ببرند؟
مشكل كجاست؟
مهدي درستي، خبرنگار «خبرآنلاين» در گزارشي با عنوان «تير خلاص مهران مديري به خودش و اميد ايران داغدار» ميگويد عدم زمانشناسي، مهمترين ايراد ويژه برنامه «دورهمي» است. درستي معتقد است:«تمام كشور درگير سيل سهمگين است، دولت، هلال احمر و تمام نيروهاي مسلح در كنار مردم درگير بزرگترين حادثه طبيعي در دو دهه اخير كشورند، آن وقت يك نفر خيلي راحت تمام اين اركان گرفتار رنج مردم را مسخره ميكند و عدهاي هم به راحتي آنتن را برايش باز ميگذارند. اينكه او همسو با رسانههاي ضدانقلاب، اميد مردم را نااميد ميكند، پاسخش با مسوولان صدا و سيما اما اينكه سوءاستفاده مردم مظلوم گرفتار سيل براي خنداندن و تمسخر، نامش طنز و انتقاد نيست! هم جهل بر زمان شوخي كردن است و هم عدم فهم طنازي با سوژه مقدسي به نام مردم.» زاويه رسانه ملي در مقابل سيل مشخص نبود. هر زمان صحبت از اختصاص بودجه به سيلزدگان ميشد، سيل يك نعمت الهي خوانده ميشد اما به وقتش هم موضوعي براي تمسخر و طنز كمدينهاي كممايه. در برنامهاي با اجراي كيانوش گرامي او ميگويد، مسبب اين سيل خودمان و كموكاستيهايمان است و بروزش بيحكمت نيست.
هنرمندانِ ياريرسان
پس از زلزلهاي كه سر پل ذهاب را لرزاند، هنرمندان و سلبريتيها براي ياري به مردم بحرانزده به اين شهرها سفر كردند و هر كدام شماره حساب خود را براي كمك به مردم آسيب ديده اعلام كرد. اين اقدام با سودجوييها و منفعتطلبيهايي همراه بود و نقش ارگانها و نهادهاي تعريف شده را ناديده ميگرفت. اما در سيلهايي كه نوروز امسال نيمي از شهرهاي غربي و مركزي را زير آب برد، هنرمندان متحد با يكديگر و هماهنگ با هلال احمر به ياري سيلزدگان شتافتند. هديه تهراني، بازيگر سينما براي امدادرساني به سيلزدگان به استان گلستان سفر كرد و كمپين «من گلستانم» را به منظور توجه به وضعيت سيلزدگان بعد از فرونشست آب راه انداخت. او در اينستاگرام خود نوشت:«از آنجا كه خودم شخصا در گرگان مستقرم و امكان دسترسي و حضور مكرر در مناطق سيلزده را دارم به همراه تعدادي از دوستان در حال ايجاد كمپيني براي كمك به هموطنان آسيب ديده ناشي از اين حادثه هستيم چراكه پس از فرونشست آب، گل و لاي و رسوبات باقي ميماند و خانوادههاي خسارت ديده و مستأصل كه نياز به توجه و كمك جدي براي بازسازي زندگي خود دارند. بنابراين تمركز كمكهاي كمپين مورد نظر بر همراهي و همياري با اين خانوادههاست تا پس از فروكش كردن هيجانات رسانهاي در گذشت ايام به فراموشي سپرده نشوند.» پرويز پرستويي، بازيگر سينما و تئاتر و تلويزيون از روزهاي ابتدايي وقوع سيل در استانهاي شمالي حضور داشت. او در صفحه شخصياش در اينستاگرام به شرايط دشوار و بحراني سيلزدگان و نياز به ياريرساني مسوولان اشاره كرد و نوشت:«متاسفانه در آستانه سال نو تعداد زيادي از هموطنان ما در استانهاي شمالي كشور به ويژه مازندران و گلستان دچار سيل و آبگرفتگي شدند. اخبار رسيده حاكي از شرايط سخت و بحراني تعدادي از سيلزدهها دارند. اميدوارم مسوولان با اخذ تدابير لازم به سرعت به كمك هموطنان سيلزده بروند و از آسيبهاي بيشتر جلوگيري كنند.» اميرمهدي ژوله، فيلمنامهنويس در يكي از پستهاي اينستاگرامياش از مردم درخواست كرد از آخرين وضعيت مناطق سيلزده او را با خبر سازند. همچنين از مردم درخواست كرده بود راهي اين شهرها نشوند چراكه رفتن به اين مناطق جز ايجاد اختلال، كاري از پيش نميبرد. پريناز ايزديار از شيوه مديرت بحران و حضور نداشتن مسوولان استاني در زمان حادثه انتقاد كرد و به كمپين «من گلستانم» پيوست. شهاب حسيني نيز با حادثهديدگان اين بلاي طبيعي ابزار همدردي كرد و به خداوند پناه برد:«باز هم بلا. باز هم امتحاني دشوار. آيا حكمت آن را ميدانيم؟ نميدانم. تنها اندوه و درد دل را ميدانم. اين بار براي هموطنان گلستانيام كه آغاز سال نو، اينچنين برايشان رقم خورد. خدايا مردمم پناهي جز تو ندارند. ياريشان كن كه تنها ياورشان تويي.» عكسي از عادل فردوسيپور نيز در فضاي مجازي دست به دست ميچرخيد. اين تصوير مجري برنامه «نود» را در جمع مردم سيلزده گلستان نشان ميداد. علي زندوكيلي كه خود از هنرمندان شيرازي است در آخرين پست اينستاگرامي خود فيلمي از سيل در دروازه قرآن شيراز را منتشر كرد و ضمن درخواست از مسوولان براي رسيدگي به اوضاع اين منطقه با سيلزدگان مناطق مختلف ابراز همدردي كرد.
رضا كيانيان كه در اين سالها مشغول فعاليتهاي محيطزيستي بوده به وقايع طبيعي كه با سوءتدبير انسان به بلاي طبيعي تبديل ميشوند، اشاره كرد و نوشت:«مردم زير آب در روز جهاني آب؛ دوم فروردين ماه روز جهاني آب بود، روزي كه اهميت آب را به جهان يادآوري ميكند. اما در كشور ما در همين روز كشاورزاني از كمبود آب و ورشكستگي آبي گلهمندند و در سوي ديگر مردم دوست داشتني شمال كشور كه هر سال در اين فصل، ميزبان هموطنان ديگر هستند در معرض سيلي ويرانگر قرار گرفتهاند. چه در اين سو و چه در آن سو، ويرانگر اصلي نه خود طبيعت بلكه انسانهاي سودجويي هستند كه با تخريب طبيعت، مثل سدسازي بيرويه، تجاوز به حريم رودخانهها، شهرسازي بيضابطه، كوهخواري و جنگلخواري، رودخواري تجارت درختان و منابع طبيعي و ساختوسازهاي بيجا، سياستهاي نامناسب و برنامههاي توسعه اشتباه و ناپخته هموطنان خود را در سراسر ايران به خطر انداختهاند. كاش از خطاهايمان درس ميگرفتيم و كاش اين سيل آخرين قسمت كابوس آبي اين سرزمين بود.» پوران درخشنده با حادثهديدگان سيل ابراز همدردي كرد و كمك فوري مسوولان را درخواست كرد: «حادثه ناگوار سيل ويرانگر در استان گلستان و مازندران كه خسارات زيادي را به مردم ما در اين منطقه زد، حادثهاي ناباور و ناگهاني كه كمك فوري و سريعتر دولت و مسوولان را طلب ميكند و ما مردم با تمام قوا دركنار شما خواهيم بود...»
كمال تبريزي ضمن پيوستن به كمپين «من گلستانم» به وسايل مورد نياز سيلزدگان اشاره كرد و گفت:«توجه به حادثه سنگين سيل گلستان و ورود سامانه جديد بارشي و احتمال تخليه كامل شهر گميشان، اعلام نياز مبرم در كمكرساني به هلال احمر شده است. اقلامي مانند پتو، چادر اسكان، آب آشاميدني، انواع كنسرو، خرما، مواد غذايي خشك، شير خشك و نوار بهداشتي مورد نياز است ضمن اينكه نيازهاي عاجل روزانه نيز از طريق تماس با هلال احمر به اطلاع كمكرسانان عزيز خواهد رسيد، لطف همگي مستدام.»
تهمينه ميلاني در واكنش به سيل استان فارس و دروازه قرآن شيراز از برخورد انسان با منابع طبيعي و سوءاستفادهاش از آن نوشت:«شهر محبوبم، شيراز! هولناك، دردناك و غمانگيز. دوستان عزيزم چند روز به اينترنت دسترسي نداشتم تا با مردم مصيبت ديده تركمن صحرا همدلي كنم و حالا كه اينترنت دارم با مردم كل ايران همدردي ميكنم. واي واي واي بر ايران، با مسوولاني كه نه تنها جهت مقابله با حوادث طبيعي آماده نيستند بلكه با اجازه دادن به تخريب جنگلها، حفر چاهها و در كل عدم رعايت استاندارهاي ايمني، فجايع قابل پيشبيني را عمق ميبخشند. واي واي واي بر ما!»
نيكي كريمي هم نسبت به اين فاجعه طبيعي واكنش نشان داد و گفت:«هشدارها را جدي بگيريد و مسوولان فقط هشدار ندهند و جادههاي خطرناك را ببندند.»