«انقلاب 57 كار انگليسها بود»، «وضع آزادي از زمان طاغوت بدتر شده است» و... جملاتي است كه با جستوجوي آنها تنها به يك نام برخواهيم خورد، «محمود احمدينژاد.» اين بار موضوع از يك پايگاه خبري اصولگرا آغاز شد سپس با تاييد يك پايگاه خبري اصلاحطلب به نقل از يكي از نزديكان سابق احمدينژاد ختم شد. بصيرت از زبان احمدينژاد پيروزي انقلاب را به انگليسها نسبت داد و انصاف اين حكايت را از زبان عباس اميريفر، رييس شوراي فرهنگي و مشاور فرهنگي نهاد رياستجمهوري؛ روحانياي كه سابقه بازداشت در سال 90 براي تهيه مستندي كه در آن رييسجمهوري سابق را به «شعيب ابن صالح» از نزديكان امام دوازدهم شيعيان تشبيه كرده را در كارنامه دارد، تاييد كرد. حالا عبدالرضا داوري كه امروز از نزديكترين افراد به ساكنان ساختمان ولنجك محسوب ميشود اما در گفتوگو با «اعتماد» اظهارات امينيفر را به طور كامل تكذيب كرده و با انكار برگزاري چنين جلسهاي تاكيد ميكند كه امينيفر بيش از 3 سال است در جلسات احمدينژاد حضور نداشته و در نتيجه مدعياتش، بيبهره از حقيقت!
امروز نقلقولي از آقاي اميريفر منتشر شد كه آقاي احمدينژاد گفتهاند «انقلاب 57 كار انگليسها بوده است»؛ شما در آن جلسه مورد اشاره حضور داشتيد؟!
ماجرا مثل اين است كه ملانصرالدين به دروغ به مردم گفت كه فلان جا آش ميدهند ولي خودش هم اين دروغ را باورش شد و دويد به آن سمت تا آش بگيرد! واقعيت اين است كه يك خبر كذبي را سايت وابسته به سپاه بصيرت منتشر كرد و آقاي جوانفكر آن خبر را تكذيب كرد. حالا آقاي امينيفر ميگويد كه من در آن جلسه حضور داشتهام ولي اگر شما به خبر سايت بصيرت مراجعه كنيد، آنجا گفته شده كه اخيرا چنين حرفي زده شده كه از اساس دروغ است. آقاي امينيفر امروز بيشتر از 3 سال است كه هيچ ترددي به دفتر آقاي احمدينژاد ندارند.
يعني ايشان بيشتر از 3 سال است كه به ولنجك نيامدهاند؟
بله دقيقا! قبل از اين زمان هم ايشان به صورت خيلي محدود در دفتر حضور پيدا ميكردند و گپوگفتي با دوستان داشتند.
ولي به هر حال آقاي امينيفر از نزديكان آقاي احمدينژاد محسوب ميشوند و مدتي هم در دولت ايشان امام جماعت نهاد رياستجمهوري بودند.
خير! هرگز ايشان از نزديكان نبودند. مگر امام جماعت نهاد رياستجمهوري مهم است؟ مگر الان امام جماعت مسجد سلمان فارسي نهاد رياستجمهوري به آقاي روحاني نزديك است؟ اصلا مگر آقاي روحاني آنجا نماز ميخواند؟
تفاوت اينجاست كه آقاي امينيفر بابت دست داشتن در ساخت مستند «ظهور نزديك است» بازداشت شدند.
نه! اين موارد بيشتر فضاسازي رسانهاي است و ايشان تمام نكاتي كه گفتهاند، كذب محض است و حتي ارزش پاسخ دادن هم ندارد. اين موضوع اهميتي هم ندارد كه از ايشان بخواهد شكايتي مطرح شود. شما اين نكته را بايد در نظر بگيريد كه تمام دفتر آقاي احمدينژاد و تمام نكاتي كه مطرح ميشود يقينا از طرف نهادهاي امنيتي شنود ميشود.
پس شما مدعي شنود كامل دفتر ولنجك هستيد؟
قطعا شنود ميشود، شك نكنيد! قطعا نهادهاي امنيتي هم منابع خودشان را دارند و هم دفتر را تجهيز كردهاند. اصلا چنين چيزي امكان ندارد كه آقاي احمدينژاد چنين حرفي را بزند و بعد يك فردي آن را نقل كند.
شما ميگوييد سايت منتشركننده اين اظهارات وابسته به سپاه است و بعد ميگوييد دفتر به صورت كامل از سوي نهادهاي امنيتي شنود ميشود، يعني بين اين مسائل ارتباطي ميبينيد؟
يادتان باشد كه آنها شنودهاي خود را در سايت بصيرت منتشر نميكنند، آنها شنودهايشان را در بولتنهايي كه بعضا به دست مقامات عالي ميرسد، قرار ميدهند نه اين سايت. اتفاقا اين مطلب آقاي امينيفر با توجه به اينكه ايشان اصرار دارد كه در آن جلسه حضور دارد، نشان داد كه منبع خبر سايت بصيرت خود آقاي امينيفر است. يعني من فكر ميكنم كه ايشان يك خبر كذبي را به اين سايت داده و بعد اين خبر تكذيب شده است ولي حالا ايشان تلاش ميكند كه به نوعي براي آن خبر مبنا و صحت ايجاد كند. مواضع آقاي احمدينژاد مواضع دوگانهاي ندارد كه در جلسات خصوص يك مدل حرف بزند و در مواضع بيروني طور ديگري سخن بگويد. حداقل آقاي احمدينژاد در عمل نشان داده كه شجاعت ايستادگي بر مواضع خود را دارد.
قبول داريد كه كف جامعه اين استدلال شما را نميپذيرد و عملا به اين نتيجه رسيده كه احمدينژاد امروز با احمدينژاد دوران رياستجمهوري تفاوتهاي مشخصي دارد.
نكته اينجاست كه جايگاه رياستجمهوري، جايگاهي نيست كه افراد آنجا وارد مجادلات سياسي يا تحليلهاي تئوريك شوند. جايگاه رياستجمهوري بسياري از ظرفيتها را براي طرح بسياري از موضوعات ندارد. فردي كه رييسجمهور ميشود در قبال كل ملت نقشي واحد دارد و در بسياري از حوزهها نميتواند آن موضعي كه الزاما در ذهن دارد را اعلام كند چراكه موضع رييسجمهوري يك موضع ملي و حتي فراملي است. طبيعتا در آن موضع گفتن بسياري از حرفها با محدوديت مواجه است.
اما در همين ياداشت آقاي امينيفر آمده كه آقاي احمدينژاد بعد از رد صلاحيت در انتخابات رياستجمهوري از «رهبري و نظام كينه به دل گرفته است».
ايشان كه اصلا در آنجا نبوده كه اين حرف را زده! آقاي امينيفر كلا به دفتر نميآمدند پس چطوري اطلاع دارند كه آقاي احمدينژاد چه گفته؟! ايشان در واقع فكر ميكرد كه در آن انتخابات ميآيد و ميتواند كمك كند به جامعه كه اين فضا براي ايشان فراهم نشد و اين بار از دوش او برداشته شد كه فبهالمراد! واقعا اين طور كه ميگويند، نيست! ما از آقاي امينيفر خيلي توقعي نداريم ولي از رسانهها توقع داريم. اصلا براي او اهميتي نداشت. ايشان احساس مسووليت ميكرد كه بيايد و در صحنه حضور پيدا كند تا بتواند به جامعه كمك كند كه اين فضا فراهم نشد.
برگزاري آن جلسه كه آقاي امينيفر مدعي هستند كه آقاي احمدينژاد آن حرفها را در آن زده را تاييد ميكنيد يا از اساس برگزاري جلسه را هم تكذيب ميكنيد؟
اين محتوا از اساس كذب است.
آخرين جلسه آقاي احمدينژاد در ولنجك چه زماني بوده است؟
آقاي احمدينژاد جلسات مختلفي دارند. جلسات كارشناسيهاي مختلفي را برگزار ميكنند. جلسات كارشناسي با كارشناسان اقتصادي و علوم اجتماعي همواره برگزار ميشود ولي آن جلسه كه آقايان با آن محتوا گفتند، كذب است. از طرف ديگر يك فردي هم آمده گفته كه در آن جلسه حضور داشته كه بيشتر از 3 سال است ترددي به آنجا ندارد.
آخرين حضور آقاي امينيفر در ولنجك چه زماني بوده؟
من اگر بخواهم نمونهاش را به شما بگويم، اين است كه آقاي امينيفر آخرين بار در شهريور 95 مطالبي را عليه آقاي احمدينژاد مطرح كردند كه بعد از آن ديگر در جلسات شركت نكردند. قبل از اين هم ماهها بود كه ايشان به دفتر نميآمدند. يعني از ابتداي سال 95 به بعد ديگر آقاي امينيفر به آنجا نيامد. دقيقا 3 سال است! با اين حساب ايشان چطور ميتواند منبع چنين اخباري باشد؟
شما بگوييد.
مشخص است كه كسي به ايشان ماموريت داده است. هر زمان كه دولت آقاي روحاني در يك بحران قرار ميگيرد و از طرف ديگر مشخص ميشود كه آمار آقاي احمدينژاد در نظرسنجيها روبهرشد است، اين اتفاق ميافتد.
مگر باز هم نظرسنجي برگزار شده؟
بله! همين الان براساس آخرين نظرسنجي اسفند ماه كه توسط يكي از مراكزي كه نزديك به دولت است، انجام شده، نشان ميدهد كه آقاي احمدينژاد در مراكز استاني 73 درصد اقبال دارد.
آمار برگرفته از تحقيقات كدام مركز نظرسنجي است؟
نميتوانم بگويم! چون منبع من با اين شرط(نگفتن نام) اطلاعات را در اختيار من قرار داده است. از ابتداي عيد اين كار را ميكنند. يك روز آمدند و گفتند آقاي احمدينژاد بازداشت شده است. يك روز گفتند كه آقاي احمدينژاد گفته مسوولان نظام فلان و فلاناند و انقلاب فلان طور بوده و اين حرفها. آنها را تصحيح كرديم حالا يك آدم ديگري پيدا شده و ميگويد كه من در آن جلسه بودهام. واقعا اگر آقاي امينيفر به عنوان فردي كه بيشتر از 3 سال است پايش را به دفتر احمدينژاد نگذاشته، ميتواند سند ارايه دهد كه آن جلسه و حرفها بوده، ارايه كند. من حرفم اين است فردي بايد چنين ادعايي كند كه حداقل در جلسات اخير حضور داشته باشد ولي ايشان نبودهاند بنابراين افرادي ميآيند و ماموريت ميدهند به يكسري افراد ديگر تا با ايجاد حاشيههايي باعث فراموشي مسائل ديگر شوند ولي به نظر من اين حرفها ريشهاش جاي ديگري است.
به نظر شما، ريشهاش كجاست؟
ريشهاش يكي آنجاست كه محبوبيت آقاي احمدينژاد در افكار عمومي حتي بين طبقات متوسط و تحصيلكرده با رشد چشمگيري بالا ميرود و از طرف ديگر ناكارآمدي دولت مردم را دچار ياس كرده است.
برخي معتقدند كه اين سكوت آقاي احمدينژاد در برابر برخي مسائل مثل تروريستي خوانده شدن سپاه توسط امريكا يا بحث سيل اخير به اين موارد دامن ميزند.
اين اقدام كاخ سفيد عليه سپاه را كه آقاي احمدينژاد حتي در توييتر هم محكوم كرد. با اطلاعات كامل بايد با هم حرف بزنيم. مثل همين نامه آقاي امينيفر. كسي كه با آقاي احمدينژاد مراوده داشته، ميداند كه اين ادبيات، ادبيات آقاي احمدينژاد نيست. ضمنا آقاي احمدينژاد در مطلبي در كانال تلگرامي واكنش نشان داده است. فارغ از اين بحث، آقاي امينيفر اين مساله را گفتهاند و خودشان ميدانند اين كار كه انجام ميدهند هم خلاف مروت و هم خلاف اخلاق است و هم اينكه دروغگويي است. در واقع به طور كلي اخلاق خوبي نيست به ويژه براي كسي كه در كسوت روحانيت است. ايشان حتي در نامهاي كه براي انصافنيوز نوشتهاند كه گفته ردهام، رده سرلشكري است پس چنين آدمي كه نبايد دروغ بگويد.
درباره سيل هم انتظار وجود داشت كه آقاي احمدينژاد علاوه بر پيام اقدامي انجام دهند.
نميدانم شما چقدر با مسائل امدادي آشنا هستيد. سيل و زلزله با يكديگر تفاوت دارد. زلزله يك واقعا آني است در حالي كه سيل يك اتفاق مستمر است و ممكن است دو يا سه هفته اين موضوع طول بكشد.
اما گويا برخي افراد توجيهاتي كرده بودند كه آقاي احمدينژاد سمتي ندارد به همين دليل به مناطق سيلزده نرفته است.
آن بحث، بحث ديگري است. شما بدانيد كساني بايد به مناطق سيلزده بروند كه ابزاري براي كمك داشته باشند. شما مثلا در نظر بگيريد كه برخي افراد براي كمك به اين مناطق بروند ولي وقتي ابزار نداشته باشند، خودشان تبديل به يك بار براي منطقه ميشوند.
ولي اگر اين مساله را كنار همان ادعاي شما كه احمدينژاد در مراكز استانها محبوبيت 73 درصدي دارد، بگذاريم به اين نتيجه ميرسيم كه اين حضور ميتوانست باعث روحيهدهي به مردم شود.
چرا! درست است! قطعا هم آقاي احمدينژاد به مناطق سيلزده خواهد رفت كمااينكه در زلزله سرپل ذهاب بعد از اينكه منطقه آرام شد به آنجا رفت.
يعني برنامه داريد؟
بله! قطعا ولي الان آنجا منطقه بحران است و فقط كساني بايد به آنجا بروند كه ميتوانند كمك كنند.
به هر حال آقاي احمدينژاد چندان دستوپا بسته نيستند و به هر حال عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام هستند.
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام بودن كه به معناي عضويت در يك نهاد مشورتي است و ايشان اختياري ندارد. منظور من از سمت اين است كه شما بتوانيد امكانات براي كمك داشته باشيد. حالا نكته اينجاست كه اگر بروند يك چيز ميگويند و نروند هم باز يك چيز ميگويند. الان اگر احمدينژاد به آنجا ميرفت، ميگفتند رفته آنجا و با گرفتاري مردم عكس ميگيرد و شوآف ميكنند ولي حالا كه نرفته، ميگويند كه چرا نرفته و با مردم همدردي نكرده است. يعني ميخواهم بگويم كه ما هم در يك موقعيت پارادوكسيكال قرار گرفتهايم.
و سوال آخر اينكه تكليف مصاحبه احمدينژاد با خبرگزاري فارس چه شد.
اين مساله را بايد از آقاي جوانفكر بپرسيد چون من خيلي درگير جزييات آن نيستم. در آن منطقه يك بحثي بود كه به نظرم دوستان فارس در آن مصاحبه، رفتارشان چندان رفتار حرفهاي نبود. بعد از آن مصاحبه هم آمدند و بدون اجازه فرد مصاحبه شونده متني را به عنوان متن مصاحبه منتشر كردند كه كار غيراخلاقي بود چون بخش مهمي از آن متن كذب بود. من احساس ميكنم در اين روند آن اعتماد متقابل از بين رفت.