نگاهي به رمان «ارتشِ تك نفره»
بسط خشونت دراماتيك
احسان صارمي
زماني كه از خشونت دراماتيك سخن ميگوييم ناخودآگاه به ياد سينماي هاليوود ميافتيم كه عنوان خشونت و سكس با آن گره خورده است و كتابها و مقالات بسياري در باب رابطه اين دو و جهان سينماي امريكا نگاشته شده است. خشونت هاليوودي با تمام قوارههايش اين روزها به ديگر نقاط جهان سرايت كرده است و براي رسيدن به مخاطب بيشتر، خشونت هاليوودي بسط يافته است. اما درباره تئاتر و به خصوص تئاتر ايران قضيه كاملاً متفاوت است. اين روزها تئاتر ايران در حال بسط نوعي خشونت دراماتيك است كه به هيچ عنوان نشانگاني از نمونه هاليوودياش ندارد. خشونت دراماتيك تئاتر ايران كاملا برآمده از شرايط اجتماعي كشور با تمام ابعادش است. كافي است نگاهي به سه نمايش روي صحنه اين روزهاي تئاتر ايران داشته باشيم. پارسا پيروزفر پس از اجراي چند كمدي با انگارههاي ابزورد به سراغ فردريش دورنمات رفته است. هر چند دورنمات را هم در جرگه ابزوردنويسان قرار ميدهند؛ اما جهان دورنمات نوعي سياهي و تباهي در خود دارد كه در آثار يونسكو و بكت و ديگران يافت نميشود. در نمايش «ملاقات» اگرچه پيروزفر خشونت را به تصوير نميكشد؛ اما تلنگري دارد به رابطه فقر و خشونت، البته جايي در اروپا. در مقابل كهبد تاراج در تجربه تازهاش با عنوان «غلامرضا لبخندي» نقبي به زندگي خفاش شب تهران ميزند. غلامرضا خوشرو كه درگير يك رفيق شرور خيالي است 9 زن را در تهران در فاصله كوتاه به قتل ميرساند و پس از كش و قوسهاي بسيار دستگير ميشود. تاراج در نمايش خود تلاش ميكند قضاوتي از غلامرضا به تصوير كشد. او كه پدرش با نذر و نياز در بارگاه ضامن آهو حياتبخشيده بود، ناگهان دست به عملي ميزند كه تا آن زمان براي مردم ايران شوكهكننده و هراسآور بود. او آرامآرام به درون خود ميخزد و تمام خشونتهاي اطرافش را در مواجهه با چند زن تخليه ميكند. نمايش كهبد تاراج تلاش ميكند خشونت را به تصوير كشد؛ اما هنوز محافظهكار است. در سوي ديگر تهران، مجيد فرهاد براساس متني از افشين هاشمي، نمايش «هديه جشن سالگرد» را روي صحنه برده است. نمايش با بازي مهدي كوشكي، آشپزي را به تصوير ميكشد كه از جنوب تهران آمده و به سبب آنچه فاصله طبقاتي – تفاوت فرهنگي - معرفي ميشود، همسر بالاشهري خود را به قتل رسانده است و در حال پختن اوست. در اين ميان او به چنين انرژي از خشونت دست يافته است كه همدست خود را هم به قتل ميرساند تا شايد فرآيند پخت و پزش ادامه يابد.
«هديه جشن سالگرد» نسبت به دو اثر ديگر فرآيند خشونتآميز بيشتري دارد و بيش از دو اثر ديگر در تعريف رابطه فقر و خشونت صراحت دارد. مهدي كوشكي نشان ميدهد خشونت برايش جايگاه ويژهاي يافته است. بازي ميان آرامش و خشونت او جايي است كه هشدار ميدهد جامعه ايران، در مسير فقير شدن، در مسير خشونتها قرار خواهد گرفت و البته آنچه به نظر ميرسد فقدان راهكارها و پيشگيري از اين موضوع است.