ويلموتس را كيروش نكنيم
علي كربلايي
مارك ويلموتس به صورت رسمي سرمربي تيم ملي ايران شده و رسانههاي بلژيكي اعلام كردهاند مبلغ قرارداد او با فدراسيون فوتبال ايران يك ميليون و دويست هزار دلار است. مارك ويلموتس با قبول هدايت تيم ملي فوتبال ايران، نفر اول نيمكتي خواهد شد كه شايد داغترين نيمكت آسيا باشد. ويلموتس هر كاري بكند با كيروش مقايسه خواهد شد و اين قياس تا آخرين روز كارياش در ايران او را رها نخواهد كرد. سال آخر حضور كيروش در ايران سالي پر از جنجال بود و فوتبال ايران تحت تاثير حرفهاي سرمربي وقت تيم ملي بود. دوگانه كيروش - برانكو چند ماهي بحث اول رسانهها و هواداران شده بود و اين تنشها در نهايت با ناكامي تيم ملي در امارات مقابل ژاپن به پايان رسيد. قصه كيروش و فدراسيون درسهاي زيادي براي فوتبال ما داشت و اين اميدواري وجود دارد كه با توجه به تجربه اخيري كه پشت سر گذاشتهايم، اشتباهاتي كه در برخورد با كيروش مرتكب شده بوديم را با ويلموتس تكرار نكنيم. كيروش خيلي زود فهميد كه نسبت به رييس فدراسيون و كارفرمايانش دست بالا را دارد و همواره برخورد از بالا را در دستور كارش قرار ميداد. او بارها با تهديد و استعفا امتيازاتي كه ميخواست را از فدراسيون گرفت. امتيازاتي كه البته گاه ابتداييترين نيازهاي او براي پياده كردن ايدههايش بودند. اما با پافشاريهاي كيروش امروز زيرساختهاي مناسبي در اختيار ويلموتس قرار گرفته است. اين انتظار از فدراسيون وجود دارد كه با انعقاد يك قرارداد حرفهاي و اصولي، شرايط را به سمتي ببرد كه مشكلات گذشته ديگر تكرار نشود. اما زماني كه مبلغ قرارداد ويلموتس توسط منابع بلژيكي افشا شد، اين پيام از طرف فدراسيون به رسانهها و فوتباليها مخابره شد كه منتظر شفافيت از طرف آنها نباشيم و حداقل در اين زمينه در بر همان پاشنه قبلي ميچرخد.
يكي از نگرانيهايي كه در مورد ويلموتس وجود دارد شيوه اداره تيم توسط اوست. در اين مورد، ويلموتس نقطه مقابل كيروش است. هرچهقدر كيروش سختگير بود و با ايجاد فضايي ايزوله اجازه نميداد بازيكنان بر خلاف ميل او رفتاري انجام دهند، ويلموتس آسانگير است. او در تيم ملي بلژيك براي راجا ناينگولان هميشه يك اتاق تراسدار ميگرفت و ميگفت: «اگر اجازه ندهم راجا چهار پنج نخ سيگارش را در روز بكشد، زمين و زمان را به هم ميريزد.» در واقع او تسليم پرخاشگري شاگردش شده بود. آيا چنين اختيار عملي در ايران براي بازيكنان مفيد است؟ با توجه به شناختي كه از بازيكنان ايراني وجود دارد و ضعفهايي كه در سبك زندگي حرفهاي دارند، چنين سادهگيريهايي ميتواند خاطرات تلخ تيم ملي را زنده كند. حواشي اردوهاي تيم ملي در گذشته كم نبود و شايد فقط در دوران كيروش بود كه ما مشكلي از اين بابت نداشتيم. ضمن اينكه در دوران حضور ويلموتس در تيم ملي بلژيك شاهد اين بوديم كه بازيكنان همدلي نداشتند و به عنوان مثال ادن آزار در تمام بازيهاي مهم ميخواست يك تنه بازي را به نفع تيمش تغيير بدهد و بلژيك هرگز در آن دوران به يك تيم متحد تبديل نشد.
مهدي تاج و ويلموتس در گذشته اشتباهاتي داشتهاند و اگر از آنها درس گرفته باشند، ميتوان چشمانداز خوبي براي تيم ملي متصور شد. اما اگر بخواهند به همان سياق گذشته كار كنند، روياهايمان به زودي تبديل به كابوس خواهند شد.