كامبيز نوروزي، حقوقدان و فعال رسانهاي نگاه مثبتي نسبت به فراخوان جديد رييس قوه قضاييه دارد و معتقد است گرچه الان براي قضاوت و برآورد كردن زود است اما ميتوان از اين اقدام مثبت استقبال كرد. او همچنين تاكيد دارد اگر قوه قضاييه باب گفتوگو و تعامل را باز كردهاست پس بايد آداب آن را نيز رعايت كند؛ به اين معنا كه بعد از هر گفتوشنودي افراد و اشخاص با انگزني و اتهاماتي مواجه نشوند كه صرفا به دليل تفاوت در ديدگاه است. نوروزي البته معتقد است كه سالهاي متمادي انباشتي از مطالب در مورد اصلاح و بهبود عملكرد قوه قضاييه در رسانههاي مجازي و رسمي مطرح شده كه قابل توجه است. سيد ابراهيم رييسي، رييس قوه قضاييه طي فراخواني كه در شبكههاي مجازي منتشر شد در راستاي مشاركتجويي از مردم و نخبگان خواسته است كه نظرات خود را در مورد روند تحولات دستگاه قضايي با او در ميان بگذارند. به نظر ميرسد كه رييس جديد قوه قضاييه نگاه متفاوت و دور از فضاي رسمي و سنتي خشكي نسبت به اين موضوع دارد و گويي تلاش ميشود رابطه دستگاه قضايي با مردم در حوزه فضاي مجازي ترميم شود.
در ابتدا بفرماييد كه نظر شما در مورد اين فراخوان و استفاده از اين شيوه ارتباطي چيست؟ آيا اين اقدام را مثبت تلقي ميكنيد؟
اينطور كه پيدا است آقاي رييسي پيام خود را از طريق فضاي مجازي به مردم و نخبگان منتقل كرده است. اين بدين معنا است كه فضاي مجازي واقعا در ايران نهادينه شدهاست؛ كما اينكه پيش از اين هم ساير مسوولان كشوري از فضاي مجازي براي انتقال پيامهايشان به مخاطبان استفاده كردهاند. در بعضي موارد همچون استفاده آقاي ظريف، وزير امور خارجه استفاده از اين فضا وسيلهاي است براي انتقال پيامهاي ديپلماتيك. اينكه آقاي رييسي پيام خود را از طريق فضاي مجازي با مردم در ميان گذاشته است به معناي سادهتر يعني فضاي مجازي واقعيتي است كه در جامعه ايران به شكلي تثبيت شده كه حتي از بزرگان و مسوولان كشوري كه ميخواهند با مردم ارتباط برقرار كنند، ميبينند كه اين وسيله يا اين شبهرسانه براي گفتوگو و برقراري ارتباط مناسب و كارآمد است.
به هر حال در كشور ما سانسور رسانهها و فيلترينگ وجود دارد. براي مثال محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه نيز به عنوان نمونهاي كه شما يادآوري كرديد هم از شبكه مجازي فيلتر شده براي انتقال پيامهاي خود استفاده ميكند. سيد ابراهيم رييسي هم به نوع و شكلي ديگر و با كاناليزه كردن فضاي مجازي مورد استفاده، پيام خود را به مردم منتقل ميكند. اينكه رييس قوه قضاييه براي تعامل با مردم و نخبگان از طريق فضاي مجازي اقدام ميكند در حالي كه ما با فيلترينگ مواجه هستيم اتفاق يا اقدامي متناقض نيست؟
من اين اقدام رييسي را متناقض نميدانم. به هر حال بعضي از پيامرسانها يا نرمافزارها مثل توييتر تا تلگرام در ايران فيلتر است بعضي هم فيلتر نيست از جمله اينستاگرام و پيامرسانهاي داخلي اما نكته مهمي كه در اين ماجرا وجود دارد اين است كه در ايران سازمانهاي حكومتي همچنان اصرار دارند كه نهادينگي و استقرار فضاي مجازي را نپذيرند. در عين حال كه بخش بزرگي از مقامات كشوري هم از محيطهاي مختلف فضاي مجازي استفاده ميكنند اما نظام تصميمگيري كشور همچنان اصرار دارد كه اين واقعيت را نپذيرد كه «فيلترينگ» در ايران شكست خوردهاست. اتفاقا اين شيوه مواجهه حقوقي با امور واقعي باعث ناكارآمدي مقررات ميشود. وقتي فيلترينگ قابلاجرا نيست اصرار بر فيلترينگ فضاي بدون حقوقي درست ميكند كه در آن هيچ قاعده و قانوني وجود ندارد.
اينكه آقاي رييسي هم به درستي فضاي مجازي را براي گفتوگو با مخاطب خود انتخاب كرده، نشانه ديگري است از اين واقعيت كه فضاي مجازي و امكانات آن شبهرسانه قدرتمند را ايجاد كرده و براي گفتوگو با مخاطبان به صورت قدرتمندتري از رسانههاي رسمي ميتوان از آن استفاده كرد. منتها مهم اين است كه دستگاههاي تصميمگيرنده كشوري نيز اين واقعيت را بپذيرند و آنقدر به سياست شكستخوردهاي مثل فيلترينگ متوسل نشوند.
به نظر شما اگر رييس قوه قضاييه مانيفست مشخصي در مورد فيلترينگ و استفاده از فضاي مجازي طراحي كند نميتواند بيشتر از اين گونه فراخوانهاي در ارتباط با مردم و نخبگان موثر باشد چرا كه به نظر ميرسد اساسا در حاكميت مانيفست روشني براي مواجهه با فضاي مجازي وجود ندارد؟
سازمانهاي تصميمگيرنده كشور در مورد فضاي مجازي وضعيتي كاملا منفعل و بيبرنامه دارند و نميدانند چه بايد بكنند و چون درك واقعبينانهاي از تكنولوژي موجود و فضاي مجازي ندارند به همين دليل مدام تصميماتي ميگيرند كه تقريبا هيچكدام اجرايي نميشود. اين مشكل فقط به قوه قضاييه باز نميگردد، باقي دستگاهها هم اين مشكل را دارند. در واقع اين مشكلي است كه بايد از پايه حل شود يعني پذيرش واقعيت تكنولوژي موجود و اينترنت و تمام تبعاتي كه دارد كه يكي از آن هم همين پيامرسانها است. در واقع دستگاه قضايي يك بخش از دستگاههايي است كه بايد تكليف خود را با اين وضعيت روشن كند مثل شورايعالي انقلاب فرهنگي يا دستگاههاي امنيتي كشور و سازمانهاي ديگر كه يك بار و براي هميشه بايد با اين واقعيت روبهرو شوند.
اگر شما بخواهيد پاسخي به اين فراخوان بدهيد و عنوان مشخصي را مطرح كنيد كه لازم است قوه قضاييه به آن توجه ويژه داشتهباشد، بر چه موضوعي تاكيد داريد؟
موضوعات در اين زمينه بسيار و متعدد است. براي نمونه انتشار آمارهاي قضايي تقريبا متوقف شدهاست. تا چند سال پيش از اين ميتوانستيم از طريق مركز آمار به آمارهاي قضايي نيز دسترسي داشتهباشيم اما روند انتشار آن در مركز آمار متوقف شدهاست.
موضوع ديگر كيفيت بررسي پروندههايي است كه با حساسيت عمومي و اجتماعي مواجه هستند. مثلا آخرين مورد قتل يك زنداني جوان در زندان فشافويه.
همچنين بالا بردن قابليت انتقادپذيري در قوه قضاييه نيز از دغدغههاي مهم نخبگان و فعالان سياسي است. البته نميدانم اين شيوه انتخابي و تمسك به فضاي مجازي براي گفتوگو در اين زمينهها كفايت ميكند يا خير.
فكر ميكنيد گفتوگوي مجازي با مردم و نخبگان نتيجهبخش و مثبت باشد؟
الان خيلي قابل برآورد نيست اما نفس كار خوب است و همين كه رييس جديد قوه قضاييه تصميم گرفته از يك شيوه ارتباطي جديد براي تعامل و گفتوگو و اخذ نظرات استفاده كند به همان ميزان هم بايد تحمل مواجهه با نظرات و انتقاداتي كه در فضاي مجازي مطرح ميشود را بالا ببرند. ضمن اينكه الان هم مباحث زيادي در مورد قوه قضاييه در فضاي مجازي و رسانهاي مطرح است كه قابل استفاده است.
شما اشاره كرديد كه همين الان هم در فضاي مجازي و رسانهاي انتقادات و نظرات مختلفي در مورد دستگاه قضا ديده و شنيده ميشود. به خصوص جريان اصلاحطلب همواره در ادوار مختلف نقدهايي به برخي فرآيندهاي قضايي داشتهاند كه مطرح شدهاست اما در بعضي موارد حتي با عناوين اتهامي مواجه شدهاند. از اين جهت چطور ميتوان برآورد كرد اين فراخوان اثربخش و مثبت خواهد بود در حالي كه انباشتي از اين مسائل را پيش از اين در فضاي رسانهاي يا مجازي داشتهايم؟
ما ميتوانيم همواره اميدوار باشيم اما آنچه بايد به آن توجه كرد اين است كه تمايل به گفتوگو بايد همواره وجود داشتهباشد و گفتوگو هم آداب خاص خود را دارد. گفتوگو دستوربردار نيست، نيازمند سعه صدر است، نيازمند اين است كه اگر كسي حرف يا فكر متفاوتي مطرح كرد با انگ و انواع اتهامات مواجه نشود.
در اين سالها يكي از بيشترين مباحثي كه مورد توجه بوده، مباحث قضايي بودهاست. فعالان مدني، سياسي، حقوقي و... در اين سالها مسائل بسياري مطرح كرده و گاهي به همين دليل نتايج تلخي براي آنها به بار آمده است. پس اگر قرار است گفتوگويي انجام شود بايد آداب گفتوگو و تعامل نيز رعايت شود. در كل معتقدم حتي در اين شرايط نيز بايد گفتوگو اتفاق افتد چرا كه يكي از ابزارهاي ضروري و حياتي هر نظام اجتماعي است.