تندروي در حفاظت نكنيم
رضا گلجاني
كمتر از 10 هزار نفر يا 20 هزار نفر هستيم كه تمام حيات وحش ايران را براي خودمان ميخواهيم و اگر احدي بخواهد به شيوهاي به غير از ما از آن بهره ببرد سريع محكومش ميكنيم. بعد اسم حيات وحش را ميگذاريم سرمايه ملي! اين روزها در برخي گروهها شاهديم انتقادات جدي به باغ وحشهاي خصوصي وارد شده. از وضعيت مديريت اين باغ وحش اطلاعاتي ندارم اما توجه شما را به چند نكته جلب ميكنم. در اين بحران اقتصادي كه حفاظت از حيات وحش ميتواند آخرين اولويت باشد، اشخاصي وجود دارند كه مايل هستند در امور مربوط به حيات وحش سرمايهگذاري كنند. طبيعتا هر سرمايهگذاري ميخواهد بازگشت سرمايه و سود داشته باشد تا سرمايهگذارياش توجيهپذير باشد اگر چه ممكن است اين فرآيند كند و پرريسك باشد. از اين رو در مواجهه با اين افراد، بايد بيشتر از اينكه رويكرد مچگيري داشت، بايد روحيه راهنمايي و هدايت را در پيش بگيريم. بايد راهكارهايي را پيدا كرد كه بتوان بازدهي اين سرمايهگذاريها را براي حفاظت از حيات وحش افزايش داد. متوقف كردن فعاليتهاي اين سرمايهگذارها شايد موجب آسيب نديدن چند فرد حيات وحش شود اما هدايت اصولي آنها ميتواند سبب كمك به جمعيتهاي حيات وحش و ترغيب سرمايهگذاران به ورود در اين حوزه شود. توجه داشته باشيم كه حيات وحش ايران نياز به جلب سرمايه دارد.
اگر اين مركز يا ساير مراكز بتوانند با جلب گردشگر و استخدام كارشناس و نيرو به چرخه اقتصادي محلي كمك بكنند، آنگاه حداقل نقش خود را در حفاظت از حيات وحش ايفا كردهاند چون به عنوان يك حلقه واسط براي تبديل ارزشهاي بالقوه اقتصادي حيات وحش به بالفعل عمل كردهاند. اگر چنين حلقهاي بتواند حلقه واسط آموزشي و جلب توجه سرمايههاي خرد و كلان هم شود، نقش مثبتش دو چندان ميشود. يادمان نرود هنوز مناطق چهارگانه ما زيرساختهاي لازم براي جلب گردشگري پايدار را ندارند و چنين مراكزي ميتوانند در كوتاهمدت و ميان مدت وظيفه مناطق چهارگانه را در جلب گردشگر و تبديل ارزشهاي اقتصادي و تفرجي طبيعت از بالفعل به بالقوه ايفا كنند. كاملا درست است كه قانونگريزي در همه جا ميتواند بروز كند و بايد با آن برخورد كرد؛ اما اينكه به بهانه چند تخلف بخواهيم در يك جا تخته شود، شيوهاي مانند فيلتر كردن تلگرام و اينستاگرام به بهانه تخلف عدهاي محدود است. يادمان نرود زماني عدهاي ميخواستند تمام باغ وحشها از جمله باغ وحش ارم، بهواسطه تخلف چند باغ وحش بسته شود، اگر ما هم مدام به دنبال بستن يك فضا باشيم تفاوتمان با تندروها در حوزه حيات وحش در چيست؟ كنترل لازم است تا اين مراكز به بيراهه نروند. اين مراكز بايد كارشناس استخدام كنند و توقع نظارت جدي داشته باشند اما نبايد از كاري كه ميكنند، مايوس شوند.هنر ما بايد اين باشد كه كاركرد اين باغ وحشها را از اين حد حداقلي بالاتر ببريم. اينكه باغ وحش ارم و كلينيكهاي دامپزشكي تهران منحصرا تنها مراكز استاندارد كشور هستند زيبنده كشوري مثل ايران نيست. بهتر نيست چند ارم داشته باشيم و چند كلينيك تخصصي حيات وحش؟ تا ديگر مجبور نبود هر حيوان زخمي و مريضي را به تهران منتقل كرد؟ كارآفريني انجام داد و اين باغ وحشها هزينههاي خود را خود تامين كنند نه دولت؟ روزي را تصور كنيد كه باغ وحش ارم يگانه مركز استاندارد نگهداري و مراقبت از حيات وحش نيست. روزي كه نبايد يك خرس يا پلنگ زخمي از ياسوج به تهران منتقل شود چرا كه يك مركز خوب در غرب وجود دارد. و روزي كه فارغالتحصيلان براي پيدا كردن كار نبايد به تهران مهاجرت كنند.