ادامه از صفحه اول
اكتفا به حداقل يا تمناي حداكثر
خدا خيرشان بدهد. اما اين حداقل را بخواهيد به حداكثر تبديل كنيد هم كار دست مردم ميدهيد هم دست خودتان. نديدهايد ضد انقلاب چه تلاش گستردهاي ميكند براي غائله درست كردن سر حجاب تا مردم را به جان هم بيندازد و دولت را در اين ميان ضايع كند؟ توپخانههاي رسانهايشان را نشانه رفتهاند سمت دخترهاي ايراني كه به آنها القا كنند كه حجاب زور است و بايد جلوي زور ايستاد و... به جاي اينكه تلاش كنيد، نقشه شوم وزارت خارجه امريكا را خنثي كنيد آب به آسيابشان ميريزيد و دختران را به نام زشت ميخوانيد؟ در اين باره حرف زياد دارم بلكه يك سينه سخن دارم و دلم خون است از ادبيات نامناسب تبليغ دين و از منزجر كردن مردم از تبليغات و ادبيات ديني و از موضع بالا سخن گفتن با عيالالله و... فعلا حكايت شب هجران فرو گذاشته به. آن حرفها را ميگذارم براي وقت ديگر. اما حالا كه بحثش پيش آمده بايد بگويم كه كسي در اين موقعيت حساس تاريخي حق ندارد به مردم توهين كند. حتي به بيحجابها هم نبايد توهين كرد. اين مردم پاي اين انقلاب ايستادهاند، شهيد دادهاند، هزينه دادهاند، حتي اينها كه به ظاهر با نمونههاي ايدهآل شما فرق دارند، سرجمع بزرگوارند و شايسته تكريم. به چشم شما بيحجابها ميآيند اما در عالم واقع اينها جزو مردم عزيز ايرانند كه وطنشان را دوست دارند و با وجود بياعتقاديشان به حجاب، دعوت وزارت خارجه امريكا و شبكه فلان را لبيك نگفتهاند و بيحجابي و شل حجابيشان را به نماد سياسي تبديل نكردهاند. جاي دولت بودم اينها را عليحده تكريم ميكردم كه بندگان خدا با تمام اختلاف عقيده و سليقهشان با حكومت، تن به پروژه دختران انقلاب ندادند و در تنش و دعواي حجاب نقشي ايفا نكردند. سهل است، تا آنجا كه مقدور بود از چنين غائلههايي دوري كردند. حالا به جاي دستتان درد نكند، آمدهايد جلوي جمع خوار و خفيفشان ميكنيد كه... حرف دلم را بگويم و سرتان را درد نياورم. خدا اگر ميخواست ميتوانست همه را يك شكل بيافريند. با يك شكل و يك عقيده و يك مرام. اين اختلافات لازمه خلقت است و بايد به آنها احترام گذاشت. گاهي اوقات چيزي كه در چشم ما بد و ناپسند است در چشم ديگري نيست، يا برعكس. گاهي من و شما كارهايي ميكنيم و حرفهايي ميزنيم كه به قول شاعر «مي غلام است آنرا». فلذا عيب كسان منگر و احسان خويش/ ديده فرو بر به گريبان خويش. يك چيز ديگر هم هست. نه فقط حجاب كه در باقي امور هم ملت قرار نيست شبيه به ما يا شبيه به آن نمونه ذهني و ايدهآل ما شوند. بنابراين بهتر اين است كه به حداقلها قناعت كنيم و انرژيمان را براي به حداكثر رساندن اين حداقلها هدر ندهيم. اگر نشده معنياش اين است كه نشدني است.
در چارچوب مدارا و مهرباني
چنانكه زنان و دختران جامعه در عرصه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و ورزشي با رعايت پوشش و حجاب مناسب و درخور شأن و منزلت ظاهر ميشوند و در عرصههاي بينالمللي نيز خوش ميدرخشند. بر اثر گستره و امكان سريع ارتباطات به ويژه در شبكههاي ديداري و شنيداري كه در جاي خود ميمون و مبارك است، متاسفانه هستند افراد مغرضي كه از اين فرصت براي تبليغ اهداف شيطاني و غيرانساني خود سوءاستفاده كرده و با گفتار و رفتار مغرضانه، ديگران را نيز تشويق به رفتارهاي غيراخلاقي، هنجارشكنانه و ضد ارزشهاي منطبق بر فطرت پاك انساني ميكنند تا سلامت عمومي جامعه را با خطر روبهرو كنند. در اين ميان، وظيفه اين است كه همگي با شناخت صحيح از سوءنيت پليد مغرضان اجتماعي با شكيبايي و پرهيز از افراط، تفريط، خشونت و تندروي، با ارايه برنامههاي فرهنگي، روشنگرانه و مشفقانه، به تنوير اذهان در مسير پيشرو بپردازيم و پايههاي اعتقادي و بينش را نسبت به اين موضوع، محكم كنيم تا با نهادينهسازي باورهاي درست و فرهنگسازي دقيق، اقدامات مغرضان خنثي شود، چراكه براي ايجاد فرهنگ حجاب، عفاف و پوشش مناسب در جامعه، اعم از زن و مرد، رفتارهاي توام با خشونت برابر تجربه به دست آمده در اين ساليان، كارساز نيست و جز كاشت كينه و جري كردن افراد، نتيجهاي ديگر نخواهد داشت. لذا با تأسي از فرهنگ ايراني و اسلامي كه مبتني بر شفقت، مدارا و مهرباني است بايد با كساني كه ناآگاهانه و تحت تاثير برخي بدخواهان هنجارها و ارزشهاي فطري و ايراني و اسلامي را زير پا ميگذارند، رفتار كرد تا ضمن كاهش ناهنجاريها، از دوقطبي شدن اجتماعي جامعه پرهيز و همچنين مكر، كيد و خدعه خناسان را خنثي كرد تا شهد شيرين گسترش ارزشهاي اسلامي - ايراني بر روح و روان سرزمينمان ايران، اين گهواره تمدن بشري بنشيند.
جاذبه داشته باشيم نه دافعه
به هر حال آن زمينههايي در جامعه فراهم نشود كه زنان ما مجبور شوند خودشان را بپوشانند و بخواهند از اينكه به آنها دستدرازي شود، خودشان را مصون و محفوظ نگه دارند. كار فرهنگي كه ما بايد بكنيم، اين است والا اگر هي به زنان بگوييم سيم خاردار دور خودشان بكشند، سوال ميپرسند كه مگر در جامعه چه خبر است كه همه ما بايد سيم خاردار دور خودمان بكشيم؟ ما بايد از اين جهت در مساله حجاب كار كنيم كه چرا دزد عفت در جامعه زياد است؟ چه عواملي باعث ميشود كه اين دزدان عفت و پاكدامني در جامعه زياد شوند؟ بايد روي اينها كار شود. به نظر من كار اساسي و كار عميق فرهنگي اين است. اين نكتهاي است كه در مساله حجاب كمتر به آن پرداخته شده است. همان مقداري كه در مورد حجاب به خانمها توصيه ميشود بايد به آقايان هم در مورد عفت، پاكدامني، عفت چشم و نگاه و دوري از هوسراني توصيه شود و زمينههايش در جامعه فراهم شود.