30 تير به روايت يرواند آبراهاميان
قيام آغاز شد
پس از پنج ماه كشمكشهاي پارلماني در 25 تيرماه 1331، مصدق به ناگاه با استفاده از حق قانوني نخستوزير در تعيين وزير جنگ، كشمكش را به يك بحران مهم ملي تبديل كرد. هنگامي كه شاه فرد مورد نظر مصدق را نپذيرفت، او بدون توجه به نمايندگان و با نوشتن استعفانامهاي مستقيما به مردم متوسل شد. مصدق در استعفانامه خود به اين موضوع اشاره كرده بود كه چون به وزير جنگ مورد اعتمادي نيازمند بود و شاه هم فرد مورد نظر را نپذيرفت، استعفا ميدهد تا اعليحضرت فرد مورد اعتماد و مجري سياستهايش را به نخستوزيري تعيين كند.
براي نخستينبار، يك نخستوزير آشكارا از شاه به دليل نقض قانون اساسي انتقاد و دربار را به دليل مقاومت در برابر مبارزه ملي محكوم و جسارت ميكرد تا مشكل قانون اساسي را مستقيما براي ملت مطرح كند.
اين عمل واكنش شديدي به دنبال داشت. نمايندگان سلطنتطلب و طرفدار انگليس با انتخاب قوام به نخستوزيري، اميد بيهودهاي داشتند كه او بتواند پشتيبان پيشين خود را از مصدق جدا كند، در حالي كه جبهه ملي- با حمايت حزب توده- از مردم خواست تا در پشتيباني از مصدق به اعتصابات عمومي و تظاهرات گسترده دست بزنند. كاشاني نيز با حالت شديداللحني، قوام را «دشمن دين، آزادي و استقلال ملي» خواند. شاه نخست تلاش كرد تا با توسل به ارتش بحران را آرام كند، اما پس از پنج روز تظاهرات گسترده، خونريزي و پيدايش نشانههايي از نافرماني در ارتش تسليم شد و از مصدق خواست تا دولتي جديد تشكيل دهد. بدين ترتيب مصدق پيروز شد و اين پيروزي با عنوان «سي تير» در تاريخ ايران به ثبت رسيد.
در جريان ناآراميهاي تيرماه اعتصابات گستردهاي در شهرهاي مهم برگزار شد و بيش از 250 تظاهركننده در تهران، همدان، اهواز، اصفهان و كرمانشاه كشته يا به شدت زخمي شدند. خشونتآميزترين برخوردها در تهران بود. بحران پايتخت همزمان با رسيدن خبر استعفاي مصدق به بازار آغاز شد. اصناف و بازاريان مغازهها و كارگاههاي خود را بسته، در ميدان مركزي بازار گرد آمدند و مردم را تشويق كردند تا روز بعد در اطراف مجلس تظاهرات كنند. صبح روز بعد جمعيت پرشماري از بازار به سوي مجلس حركت كردند؛ كارمندان دولتي، كاركنان راهآهن و رانندگان اتوبوس دست از كار كشيدند و جبهه ملي هم از همه مردم خواست تا در روز سي تير دست به اعتصاب بزنند. چند ساعت بعد حزب توده نيز مردم را به اعتصاب عمومي و راهپيمايي سراسري در روز 30 تير فراخواند. روز موعود با سكوت شومي آغاز شد، در حالي كه شهر- حتي بخش ثروتمندنشين شمال شهر- آرام بود. هنگامي كه تظاهركنندگاني كه به سوي مجلس ميرفتند با تانكهاي ارتش روبهرو شدند، قيام آغاز شد. اوضاع شهر طي پنج ساعت بعدي آشفته بود. در اين گيرودار حتي چيزي نمانده بود كه يكي از برادران شاه كشته شود، زيرا رانندهاش ندانسته ميخواست از بين تظاهركنندگان خشمگين بگذرد. يكي از نمايندگان هوادار مصدق هم كه ميكوشيد معترضان خشمگين را مطمئن كند كه ميتوان مساله را به صورتي صلحآميز حل كرد، با سنگ مورد حمله قرار گرفت. هنگامي كه ماموران انتظامي شهر يونيفرمهاي خود را از تن درآوردند و پنهان شدند، 600 نفر از كساني كه در تظاهرات چهار روز پيش بازداشت شده بودند از زندان فرار كردند. پس از 5 ساعت تيراندازي، فرماندهان نظامي كه از ميزان وفاداري نيروهايشان نگران بودند دستور دادند تا افراد به پادگانها بازگردند و شهر را در اختيار تظاهركنندگان قرار دهند. يك كميته پارلماني بررسيكننده حوادث سيتير، در آن هنگام اعلام كرد كه خونينترين برخوردها در چهار محله شهر روي داده است: بازار، به ويژه بازار فرشفروشان، عطاران و آهنگران كه مردم با فرياد «يا حسين» به شدت با ارتش درگير شده بودند؛ مناطق كارگرنشين شرق تهران به ويژه اطراف تاسيسات راهآهن و كارخانهها؛ مسير دانشگاه تا مجلس و ميدان بهارستان كه از قديم محل گردهمايي تظاهركنندگان بود. شغلهاي پانزده تن از بيست و نه تظاهركنندهاي كه در تهران كشته شده بودند بعدها منتشر شد؛ چهار كارگر، سه راننده، دو صنعتگر، دو شاگرد مغازه، يك دستفروش، يك خياط، يك دانشآموز و يك آرايشگر.
مصدق پيروزي خود را با حملههاي شديدي عليه شاه، ارتش، اشراف زميندار و مجالس سنا و شوراي ملي دنبال كرد. او سلطنتطلبان را از كابينه اخراج كرد، خودش كفيل وزارت جنگ شد؛ سي تير را روز قيام مقدس ملي و قربانيان اين روز را شهداي ملي اعلام كرد؛ زمينهاي رضاشاه را به دولت بازگرداند؛ بخشي از بودجه دربار را قطع كرد و به وزارت بهداري داد؛ بنيادهاي خيريه سلطنتي را در نظارت دولت درآورد؛ ابوالقاسم اميني را به وزارت دربار منصوب كرد؛ شاه را از برقراري ارتباط مستقيم با ديپلماتهاي خارجي ممنوع كرد؛ شاهزاده اشرف، خواهر دوقلوي شاه را كه فعاليت سياسي ميكرد وادار به ترك كشور كرد و از هر اقدامي عليه روزنامههاي تودهاي كه دربار را «مركز فساد، خيانت و جاسوسي» معرفي ميكردند، خودداري كرد.