مرد سينماي ملي
كيوان كثيريان
نام علي حاتمي كه به ميان ميآيد، همه ياد عبارت سينماي ملي ميافتند؛ عبارتي البته نهچندان روشن و تعبيري نهچندان مشخص. اما مشخصا آنچه همراه نام علي حاتمي ميشود دريافت، يك سينماي شاعرانه، پر از جزييات و ظرافتهاي شكلي و مضموني، متكي به ادبيات، با وسواس فراوان روي لباس و صحنه و گريم، مبتني بر مولفههاي كاملا بومي و ايراني، با نگاهي پررنگ به فراز و فرودهاي تاريخي اين سرزمين و همراه با استفاده آگاهانه از فرهنگ و فولكلور ايران است. گاه توجه به گوشههاي كمتر ديده شده و گاه روايت مجدد نقاط برجسته تاريخ معاصر در فيلمهاي حاتمي به چشم ميآيند ولي تنها در حد دستمايه اوليه درام. آنچه اما جوهر فيلمهاي حاتمي را شكل ميدهد، تخيل فيلمساز و روايت شخصي او از اين حكايات است.
حاتمي آنقدر با فرهنگ و رسوم و عادات مرسوم ايرانيان آشنا بود كه در جاي جاي فيلمهايش رنگ و بوي ايراني به مشام ميرسد.
شايد يادكرد از حاتمي به مناسبت سالروز تولدش تنها از اين جهت مهم باشد كه علاوه بر حسرت از غيبت فيزيكياش، حسرت چيزهايي را بخوريم كه در سينماي او بود و حالا در سينماي امروز ايران به كلي غايب است؛ سينمايي كه بعد از گذشت قريب به ۷۵ سال از تولد حاتمي و ۲۳ سال از درگذشتش آنچنان از فرهنگ ايراني دور افتاده است كه شايد حاتمي با آن دايره وسيع تخيل، به مخيلهاش هم خطور نميكرد.