صلح ايراني و چندجانبهگرايي
حسين ضيايي
يكي از ويژگيهاي ممتاز محور چندجانبه گرايان در محيط بينالملل «صلحگرايي مبتني بر عدالت» است. در اين ميان ايرانيها همواره از ديرپاترين عناصر صلح طلب در تاريخ تعاملات جهاني به شمار ميآيند. «طرح گفتوگوي تمدنهاي خاتمي و طرح صلح هرمز روحاني» عمدتا متكي بر فرهنگ و تاريخ ديرينه ايرانيان و ذات صلحطلب «روح ايراني» شكل گرفته اند. بديهي است زمانيكه اين مشي سياسي و ديپلماتيك ايران با حمايت محور چندجانبهگرايان روبرو ميشود از قدرت اثربخشي و موفقيت بيشتري برخوردار خواهد شد. چين، روسيه، ايران واتحاديه اروپا با «تابلوي صلحطلبي» و مبارزه با يكجانبهگرايي افسار گسيخته امريكا تاكنون به موفقيتهاي مهمي در مهار «ترامپيسم هرج و مرجطلب» دست يافته اند. اين در حالي است كه از سوي ديگر رهبري جهان غرب بر جامعه جهاني با وجود رياستجمهوري دونالد ترامپ با شتاب و سرعتي باورنكردني رو به پايان و فروپاشي است. هم اينك گروه چهارجانبهگرايان متشكل از چين به عنوان قطب نيرومند اقتصاد جهاني، روسيه به عنوان قطب اصلي قدرت نظامي، اتحاديه اروپا به عنوان محور ديپلماسي مرتبط با افكار عمومي جهاني و ايران به عنوان كانون امنيت و انرژي عناصر چهارگانه پايداري در برابر يكجانبهگرايي ترامپي و مهار آن به شمار ميآيند. اگرچه اين گروه فاقد يكپارچگي ايدئولوژيك در عرصههاي مختلف سياست داخلي وخارجي هستند اما ايستادگي در برابر يكجانبهگرايي از آنان گروهي متحد و كارآمد در برابر «ترامپيسم ولنگار» ساخته است؛ امري كه در صورت تكروي و فقدان حمايت از يكديگر در اين گروه ميتواند موجبات موفقيت ترامپ در بازگرداندن دوباره امريكا به دوران برتريطلبي سلطهجويانه را باعث شود.