3 نكته درباره توسعه سيستان و بلوچستان
راه نجات از تله فقر
امين شولسيرجاني
1- وقتي از سيستان و بلوچستان حرف ميزنيم از كجا حرف ميزنيم؟ با شنيدن نام اين استان چه تصويري در ذهن ما نقش ميبندد؟ در گذشته به درست يا غلط آنچه درباره اين استان در رسانهها برجسته شده بود؛ چيزي نبود جز تصوير فقر مطلق، ناامنيهاي گاه و بيگاه و قاچاق مواد مخدر و البته خشكسالي. در سالهاي اخير اما اين تصوير دستخوش تغيير زيادي شده است. هم جوانهاي بلوچ و سيستان در رسانهها به ميدان آمدهاند و هم قرائتهاي رسمي و خطكشي شده ما به «ديگري» دستخوش تغيير شده است. در نتيجه حالا با چهرهاي واقعيتر از سيستان و بلوچستان روبهرو هستيم. حالا مدتهاست كه اگر از نبود آب و خشكسالي حرف زده ميشود از سوزندوزي بيبديل زنان بلوچ هم سخن به ميان ميآيد. اگر از دشواريهاي زندگي تنگدستانه حرفي به ميان ميآيد، كساني هم هستند كه به ويژگيهاي منحصر به فرد اين استان گوشه چشمي نشان بدهند و يادآوري كنند كه رهايي از تله فقر با برنامه عاقلانه ممكن است و نه تكيه بر روشهاي صدقهاي و موقت. حالا خيليها همت بلند «عبدالحكيم بهار» را در روستاي رمين چابهار هم در رسانهها ميبينند كه چگونه بيادعا كتابخانهاي كوچك بر پا كرده تا دختران و پسران روستا انس بگيرند؛ كوششي كه حالا به روستاهاي ديگر آن منطقه هم تسري يافته و جوانهاي ديگري هم به ميدان آمدهاند و كتابخانههاي ديگري بر پا كردهاند. اگر در آن خطه بر اثر جبر جغرافيايي، سياستهاي نامتوازن توسعه و دهها دليل ديگر تلخي زياد است، شيريني و تصوير بكر و لذتبخش هم كم نيست.
2- در يك سال اخير 3 بار به استان سيستان و بلوچستان سفر كردهام و شهرها و روستاهاي استان را از شمال تا جنوب آن ديدهام و با مردم و مسوولان گفتوگو كردهام. خشكسالي و از بين رفتن معيشتهاي مبتني بر آب مانند صيادي و كشاورزي موجب شده، جمعيت قابل توجهي از مردم هم در سيستان و هم در بلوچستان تنها محل درآمدشان دريافت يارانه باشد. همان 45هزار و 500 تومان معروف. بنابر اعلام مديركل كميته امداد اين استان 22 درصد كل خانوارهاي ساكن سيستان و بلوچستان كه جمعيتي بيش از ۳۶ هزار نفر را شامل ميشود؛ تحت پوشش اين نهاد حمايتي قرار دارند. نكته قابل توجه اين است كه بيش از 50 درصد افراد تحت پوشش به تازگي زير حمايت كميته امداد قرار گرفتهاند. اين خبر هم خوب است و هم بد. خوب از اين جهت كه يك نهاد حمايتي چترش را گستردهتر كرده تا از عميقتر شدن بحران جلوگيري كند و بد از اين منظر كه اگر براي توسعه بومي و واقعبينانه استان اتفاقي نيفتد، افراد بيشتري از جمعيت استان در تله فقر گرفتار ميشوند و مگر كميته امداد چقدر ميتواند افراد بيشتري را تحت پوشش بگيرد؟ سالهاي سال است دولتهايي كه بر سر كار ميآيند، وعده رسيدگي به استانهاي كم برخوردار را ميدهند. بودجههايي اختصاص مييابد. يك دولت بر افزايش خانههاي بهداشت تمركز ميكند، دولت ديگر بر ساخت خانههاي كوچك براي روستاييها و دولتي ديگر بر آبرساني به زمينهاي كشاورزي به وسيله لوله تا آب كمتري تبخير شود و معيشت مردم كمتر به خطر بيفتد. خيريههاي زيادي هم از تهران و شهرهاي ديگر در روستاهاي استان فعالاند. اما آنچه در سيستان و بلوچستان بيش از همه خودش را نشان ميدهد؛ شلختگي و آشفتگي و كوتاهمدت بودن برنامههاست. انگار كه هر سازمان و تشكيلاتي ميخواهد با بيشترين سرعت و در كمترين زمان كاري بكند. كارهايي كه بيشتر به مثابه يك «مسكن» عمل ميكنند و فقط درد را تسكين ميدهند اما زخم از داخل عميقتر ميشود.
3- چه بايد كرد؟ پاسخ به اين سوال دشوار است و از حوصله يك يادداشت خارج است. قبل از هر چيز تجربه نشان داده كه توسعه استان سيستان و بلوچستان به رعايت دو پيششرط نياز دارد. براي پيدا كردن راه نجات از تله فقر بايد كه اول: دولتمردان از برنامهنويسيهاي بيحاصل از بالا به پايين كه نتيجهبخش نبودهاند، پرهيز كنند.
دوم: توانايي جامعه محلي و ويژگيهاي جغرافيايي و فرهنگي منطقه به عنوان بستر طراحي برنامههاي توسعه مورد توجه قرار گيرد. يكي از اين ويژگيها كه در دو، سه سال اخير بر سر زبانها افتاده، وجود مناطق بكر خصوصا در منطقه بلوچستان است كه ميتواند زمينهساز توسعه صنعت گردشگري قرار گيرد. چابهار ميتواند يكي از آن شهرهايي باشد كه حقيقتا مغفول مانده است. اين شهر و ساحل امن و آرام آن ميتواند، پذيراي گردشگران پرشماري باشد كه در پي پيدا كردن جايي هستند براي تفريح و خريد. رسيدن به چنين موقعيتي دهها اما هم دارد. يكياش اين است كه برنامهريزي گردشگري در اين شهر به آفت سهلانگاري و نگاه كوتاهمدت آلوده نشود. اگر قرار باشد كه گردشگري يكي از محورهاي توسعه منطقه بلوچستان قرار بگيرد بايد برنامه توسعه آن از دل جامعه محلي بيرون بيايد و برنامهنويسان غيربومي صرفا نقش تسهيلگر و آموزشدهنده را ايفا كنند و نه بيشتر. در اين صورت ميتوان دستكم اميدوار بود در يك برنامه بلندمدت و منطقي مردم اين منطقه از اقتصاد گردشگري بهرهمند شوند.