فرياد رييس فراكسيون كارگري پس از قرائت نامه كارگران هفتتپه در صحن علني مجلس
زندهباد كارگر
گروه سياسي
فرياد «زندهباد كارگر» در صحن علني مجلس پيچيد، وقتي عليرضا محجوب، نماينده مردم تهران در مجلس پس از آنكه در اقدامي نمادين بهجاي ايراد نطق سالانه خود، نامه چندي قبل جمعي از كارگران شركت نيشكر هفتتپه را كه به او در مقام رياست فراكسيون كارگري مجلس نوشته بودند، قرائت كرد و در پايان فرياد زد: «زندهباد كارگر!»
فرياد «زندهباد كارگر» محجوب را در صحن سبز بهارستان البته ميتوان تعبير و تفسير متفاوتي كرد، اما لازم است كه به ياد بياوريم در همين يكي، دو روز گذشته خبرهايي «عجيب و غريب» به گوشمان رسيده مبني بر اينكه وقتي، شامگاه يكشنبه هفته جاري، تعدادي از همين كارگران به دعوت كميسيون اجتماعي و فراكسيون كارگري پارلمان راهي پايتخت بودند، در مسير در پاسگاهي در خرمآباد بازداشت شدهاند تا نتوانند قدم به «خانه ملت» بگذارند. موضوعي كه ازقضا انگيزه فريادهاي محجوب، رييس فراكسيون كارگري بود، علي ساري، نايبرييس اصلاحطلب كميسيون اجتماعي مجلس را نيز بر آن داشت تا در گفتوگوي روز گذشته خود با «اعتماد»، با انتقاد شديد نسبت به آنچه رويه «غيرقابل قبول» اما «در حال باب شدنِ ممانعت از حضور شهروندان در خانه خود، يعني مجلس شوراي اسلامي» خوانده بود، بگويد: «كساني كه جلوي كارگران را گرفته تا مانع از ورودشان به «خانه ملت» شوند، بايد بدانند كه ما در خانه اين كارگران حاضر شده و از نزديك پاي صحبتهايشان خواهيم نشست.»
حالا عليرضا محجوب نيز احتمالا بهدليل عصبانيت از اين اتفاق نامتعارف، ناچار شده مشي هميشگي خود در پيگيري امور شهروندان و بهويژه كارگران كه مشي و روشي مبتني بر تعامل و رايزنيهاي عمدتا غيرعلني و پشتپرده است، كنار بگذارد و اينطور به ميانه ميدان آمده، فرياد «زندهباد» سر بدهد.
اين نماينده اصلاحطلب مجلس ديروز و در جريان ايراد نطق مياندستور خود، ضمن اهداي سلام به كارگران و ۱۶ هزار شهيد كارگري گفت: «قصد داشتم نطقي را كه نوشته بودم، اينجا بخوانم اما بهجاي نطقم نامه كارگران نيشكر هفتتپه را ارايه ميكنم.» او يادآور شد: «اين برادران نتوانستند در مجلس حضور يابند و اين مطالبه را از مجلس داشته باشند، درنتيجه بنده اينجا ميخواهم از آنها عذرخواهي كنم و گلهمندي خود را از كساني كه جلوي حضور اين عزيزان را گرفتند، ابراز كنم.»
نماينده مردم تهران در مجلس گفت: «آزادي بيان در مجلس بايد اساس كار ما باشد. نبايد به آزادي بيان، خدشه وارد شود؛ هر كارگري با هر ايده و تفكري حق دارد، بايد در مجلس نظرات خود را مطرح كند و من خواهان رسيدگي هياترييسه و قوه قضاييه به اين موضوع هستم، حتي اگر حرف اين كارگران را قبول نداريم، بايد بگذاريم حرفشان را بزنند.»
محجوب چنانكه گفتيم، در ادامه از بيان ديگر نكاتي كه احتمالا پيشاپيش مدنظر داشت، صرفنظر كرد و بخشهايي از نامه كارگران هفتتپه كه چندي قبل خطاب به او به عنوان رييس فراكسيون كارگري مجلس تدوين شده بود، قرائت كرد.
او با اشاره به بخشي از اين نامه كه بيانگر گوشهاي از مشكلات كارگران شركت نيشكر هفتتپه در 14 محور بود، از «واگذاري فسادآلود شركت كشت و صنعت نيشكر هفتتپه» در مخالفت با اصل ۴۴ قانون اساسي كشور گفت كه بنابر نامه كارگران، «مصداق بارز تاراج اموال عمومي به دو شخص حقيقي» بوده و در 4 سال گذشته، «هر كدام از طرفين كارفرما نحوي از مديريت و عزل و نصبها را در پيش گرفته بودند كه عامل بينظمي و ناهماهنگي شديد در صدر شركت گرديده و در حال حاضر هردوي آنها، مديرعامل و رييس هياتمديره تحت پيگرد قانوني هستند.»
محجوب در ادامه بندهاي دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم اين نامه را نيز قرائت كرد كه بهترتيب به «ناكارآمدي و عدم تخصص كارفرما در امور صنعت كشاورزي»، «ورود ناامني در منطقه با ورود بخش خصوصي به شركت»، «ايجاد جو امنيتي با بهكارگيري باديگارد توسط كارفرما در مناطق مسكوني كارگران شركت و گماشتن افراد سابقهدار در پستهاي مختلف»، «عدم توجه به مطالبات صنفي كارگران من جمله عدم واريز بهموقع حق بيمه كارگري» و «بهكارگيري فردي بدنام و داراي سوءشهرت فراوان در بخش خصوصي شركت با مفاسد اخلاقي آشكار» اشاره داشت.
او در ادامه بند هفتم را نيز كه به بدهيهاي اين شركت اختصاص داشت، از رو خواند و همچنين با اشاره به بندهاي هشتم و نهم، از «پروندهسازي و شكايت مكرر و جلوگيري كارفرما از فعاليت نمايندگان كارگران شوراي اسلامي كار كه پيگير مطالبات صنفي و قانوني خود هستند و مصداق بارز ماده ۱۷۸ قانون كار است» به عنوان دهمين بند اين نامه ياد كرد.
رييس فراكسيون كارگري مجلس همچنين از «عدم پرداخت معوقات و مطالبات مجري و غيرمجري كارگري»، «عدم تهيه لوازم ايمني كار براي كارگران»، «عدم پرداخت جيره دهه مبارك فجر و ماه رمضان به محض ورود بخش خصوصي» و «دريافت ارزهاي كلان با نرخ دولتي به بهانه تاسيس كارخانههاي توليدي» به عنوان بندهاي پاياني اين نامه گفت و درنهايت چنانكه گفتيم، فرياد زد: «زنده باد كارگر.»