كوتاه درباره محمدرضا شفيعي كدكني به مناسبت سالروز تولدش
مرد ناميرا
رسولآباديان
محمدرضا شفيعي كدكني بدون شك يكي از وزنههاي ادبيات امروز ايران است؛ چهرهاي كه هم در امر پرورش شاگرداني فهيم در محيط دانشگاهي مشهور است و هم درامر خلق آثاري در زمينههاي شعر و پژوهشهاي ادبي. خالق آثار ماندگاري چون «زمزمهها، شبخواني، از زبان برگ، در كوچهباغهاي نِشابور، بوي جوي موليان، هزاره دومآهوي كوهي و...» از آن جهت در ميان اغلب شعردوستان محبوب است كه تاكنون هرگز نگاهي يكسويه به اين گونه ادبي نداشته و سعي كرده با ديده انصاف به رويكردهاي مختلف در اين زمينه نگاه كند. طبعآزماييهاي موفق استاد در زمينه شعر سپيد و شعر نيمايي و غزل و غزلنو، نشان از تبحر و سختگيري به خود در امر سرودن است. كدكني كه شاگرداني بزرگ در زمينه شناخت واقعي ادبيات تربيت كرده، هميشه به شناخت درخشان گذشته ادبي ما تاكيد فراوان داشتهاست. راهي كه خودش با خلق آثاري بزرگ چون «تصحيح اسرارالتوحيد، مقدمه، تصحيح و تعليقات مختارنامه، مقدمه، تصحيح و تعليقات مصيبتنامه، مقدمه، تصحيح و تعليقات منطقالطير، مقدمه، تصحيح و تعليقات اسرارنامه، مقدمه، تصحيح و تعليقات الهينامه، مقدمه، تصحيح و تعليقات ديوان عطار، مقدمه، تصحيح و تعليقات تذكرهالاوليا، در دو جلد، مفلس كيميافروش درباره شعر انوري، زبور پارسي نگاهي به زندگي و غزلهاي عطار، تازيانههاي سلوك درباره قصايد سنايي و....» در آن پيشگام بوده. درباره ابعاد هنري و شخصيتي شفيعي كدكني خوانده و شنيدهايم كه او را بايد در زمره شاعران اجتماعي ارزيابي كرد. او در بعضي از اشعار خود تصويري از جامعه ايراني در دهه ۴۰ و ۵۰ خورشيدي را بازتاب ميدهد و با رمز و كنايه آن دوران را به خواننده مينماياند، عمق نگاه كدكني به مسائل زيربنايي ادبيات و همچنين نگاه جامع او به كاركردهاي ادبي در تاريخ ايران موردي است كه كمتر ميتوان شبيهش را در آينه اساتيد ديگر مشاهده كرد. او در مقدمه يكي از آثارش پيرامون پيوند عرفان و ادبيات با نگاهي تيزبينانه ميگويد: «نگاه هنري به الاهيات و دين ميتواند ويژگيهاي اسلوبي و سبكي خاص خود را داشته باشد كه همان سبكشناسي عرفاني است. در سراسر تاريخ فرهنگ و تمدن اسلامي، با دو گونه تصوف روبهرو هستيم كه يكي تصوف قبل از ابن عربي يا تصوف خراسانياست و ديگري تصوف بعد از ابن عربي و اين دو مكتب را روي مثلثي نشان ميدهد كه نقطه صعود يك ضلع آن مثنوي معنوي است و راس ضلع ديگر، ابن عربي است كه به مرور با نزديك شدن به عرفان قاجاري و قرن سيزدهم، با نزول همراه ميشود.» ريزبينيهايي از اين دست به همراه مطالعه شبانهروزي پيرامون عناصر تشكيلدهنده ادبيات ماندگار كلاسيك ما، از شفيعيكدكني مردي ناميرا ساخته كه گويي از ازل براي همين كار ساخته شده است. اخيرا نيز كتابي ارزنده به نام «تذكره الاوليا» عطار نيشابوري با مقدمه، تصحيح و تعليقات استاد منتشر شده كه در سطحي عالي مورد استقبال قرار گرفته است.