نكوداشت منوچهر انور در خانه هنرمندان برگزار ميشود
نامي چندوجهي در فرهنگ و هنر ايران
سودابه فضايلي
چند روز ديگر نشستي پيرامون هفتاد سال فعاليت فرهنگي و هنري منوچهر انور در خانه هنرمندان برگزار خواهد شد و بناست من هم يكي از كساني باشم كه در اين ارتباط حرف خواهند زد.
من در سال 45 يا 46 بود كه از طريق فريدون رهنما و كامران شيردل با منوچهر انور آشنا شدم. بعد از اينكه از ايران رفتم و بعد برگشتم، آشنايي بيشتري با ايشان پيدا كردم. اولا با دومينيك انور، همسر ايشان كه يك خانم فرانسوي هستند، دوستي پيدا كرديم و بعد بيشتر ديدمشان. همسرم، محمدرضا اصلاني هم كه از دوستان قديم منوچهر انور هستند. در نشستي كه براي نكوداشت منوچهر انور برگزار خواهد شد، من از وجه ادبي كار او خواهم گفت و اينكه او آغازگر موضوع ويراستاري (editing) در ايران هستند. ضمن اينكه در حوزه ترجمه، كارهايي انجام داده كه بايد توجه خاصي به آن بشود. كارهايي كه ايشان از ايبسن ترجمه كرده، به خصوص در زمينه ترجمه ديالوگ بسيار شاخص است. منوچهر انور تحصيلكرده رشته تئاتر است. در ايران هم ابتدا كار تئاتر كرد و با كساني چون سركيسيان، جوانمرد و گروه تئاتر ايران همكاري داشت. اين همكاري البته نتوانست ادامه پيدا كند و آنها نتوانستند با هم كار كنند. چون منوچهر انور نگاهي بسيار جدي به تئاتر داشت و اين موضوع اختلافهايي بين او و ديگران به وجود آورد و مانع از ادامه همكاري شد. در سينما هم اولين فيلم مهم مستند را او ساخت. فيلم «نيشدارو» كه نشر نقره سال گذشته كتابي درباره اين فيلم منتشر كرد؛ حاوي سلسله مقالاتي است كه دوستان درباره فيلم نوشتند و همينطور خود فيلم كه ضميمه كتاب شده بود. يكي ديگر از فعاليتهاي منوچهر انور صداپيشگي است. او در زمينه گويندگي تدريس هم كرده و گويندگان بسيار خوبي را تربيت كرده است. خيلي از گويندگان شناخته شدهاي كه بعدها مطرح شدند، كار گويندگي را نزد منوچهر انور فرا گرفتند. منوچهر انور به دليل علاقه خاصش به حافظ، مولانا و به طور كلي شعر قديم، يكي از باارزشترين و درستترين قرائتها از شعر اين شاعران قدمايي را دارد. آنچه از صداي او در قرائت اين شعرها مانده، اين را گواهي ميدهد. منوچهر انور يك آدم چندوجهي است كه كارهايش از ابعاد مختلف اهميت دارد. از اين نظر در آستانه 91 سالگي شايان نكوداشت بود. اگر بخواهم در ميان وجوه مختلف فعاليت او بهطور مشخص بگويم كه كدام وجه غالبتر و كدام كمتر برجسته است، بايد بگويم كه او اگرچه دانشآموخته تئاتر بود اما هرگز كارگرداني تئاتر نكرد. در نتيجه در اين زمينه نميتوان چيزي گفت. به نظرم مهمترين كاري كه او در حوزه تئاتر انجام داد، همان ترجمه ديالوگهاي تئاتري از انگليسي به فارسي بود.
دليلش هم اين بود كه انگليسي را بسيار خوب ميدانست. او در اين زمينه خيلي كار كرده و كارهاي خوبي هم به جا گذاشته و پيشنهادهاي مهم و راهگشايي در ترجمه ديالوگهاي نمايشنامههاي انگليسي به ويژه نمايشنامههاي كلاسيك به فارسي دارد. در مورد وجه فيلمسازي او هم «نيشدارو» خلاقيت او را نشان ميدهد. اي كاش بيشتر در حوزه سينما كار كرده بود. انور تنها به ساختن فيلمهاي صنعتي اكتفا كرد و البته مستند. يك فيلم داستاني هم دارد كه از تئاتر «شهر قصه» بيژن مفيد ساخته است. به نظرم وجه مهم كار او –همانطور كه اشاره كردم- همان ويراستاري (editing) بود. او شروعكننده اين كار ويراستاري در ترجمه بود. در زماني كه او شروع به اين كار كرد، كار ترجمه خيلي انجام نميشد و افرادي هم كه اين كار را انجام ميدادند، خيلي به زبان مبدا آشنا نبودند. ميتوان در كنار منوچهر انور از كساني چون نجف دريابندري و سيروس پرهام به عنوان ديگر افرادي نام برد كه آغازگر راه ويراستاري در انتشارات فرانكلين بودند. اميدوارم نشستي كه عصر 21 مهرماه پيرامون هفتاد سال فعاليت فرهنگي و هنري منوچهر انور در خانه هنرمندان برگزار ميشود، بتواند بخشي از اهميت منوچهر انور در فرهنگ و هنر ايران را بازتاب دهد.