نظام سراسربين
كار در بخش توليد صنعتي، بازرسي خاص مالياتي، لغو بيمههاي اجتماعي، محدود كردن اقامت اين افراد در هتلها و رستورانها، عدم صدور بليت هواپيما يا قطار يا ممنوعيت تحصيل فرزندانشان در مدارس خصوصي محروم ميشوند. دولت چين با اين اقدام مجازاتها را تعميم ميدهد. فردي كه مجازات نقدي يا زندان شده، بعدا نيز با كسب نمره پايين مجازات بدتر و از كار و فعاليت و حتي مزاياي بيمه و غيره و تحصيل فرزندان محروم ميشود. كمي تا قسمتي اين نوع مجازاتها شبيه به «مجازاتهاي نسل» در كره شمالي است. در اين نوع مجازات نهتنها فرد بلكه پدر و مادر و فرزندان فرد خاطي به زندان ميافتند يا جريمه ميشوند. وقتي اين همه دوربين شهروندان را در محل كار، در محل سكونت و در خيابانها مراقبت كنند، خود به خود اين مساله منجر به بروز نوعي رفتارهاي دوگانه و متظاهرانه در بين شهروندان ميشود. مردم در مقابل دوربينها يك شكل رفتار ميكنند و همين كه دوربين در بين نباشد طور ديگر بلكه آزادتر رفتار ميكنند. شايد هدف دولت چين از نصب اين همه دوربين برقراري نظم و امنيت تا حد ممكن است ولي اين دولت با چنين رويهاي جامعه را وارد روابط متفاوت اما پيچيده ميكند. اين عمل دولت چين بارها به عنوان برادر بزرگ اورول مورد نقد قرار گرفته است. پروژه ناسا در امريكا در زمينه كنترل رفتار اجتماعي از طريق نصب دوربينهاي اسكاي پروژه مشابه همين چيزي است كه دولت چين انجام ميدهد. پروژه ناسا با انتقاد اجتماعي وسيع در حد پروژه پيلوت باقي مانده و امريكا از طريق غربال اطلاعات شبكههاي اجتماعي بيشتر ناظر بر رفتار اجتماعي و نحوه تفكر افراد است.
در سيستمي كه چينيها آن را در بعضي از شهرهاي مدرن خود اجرا ميكنند، احتمال سوءاستفاده از آن نيز زياد است. چندي قبل بو جيلايي منشي حزب كمونيست در شهري چون كينگ به اتهام سوءاستفاده از مقام خود، اختلاس، روابط نامشروع و غيره محكوم و راهي زندان شد. افرادي كه اطلاعات كسب شده دوربينها را بررسي ميكنند، امكان سوءاستفاده از اين اطلاعات را دارند و نصب دوربينهاي زياد تنها بيهويتي و بياعتمادي افراد را در جامعه افزايش ميدهد و چهبسا منجر به برقراري يك نظم دروغيني شود كه مورد انتظار برادر بزرگ است، اما به محض غفلت برادر بزرگ اتفاق ديگري رقم ميخورد.