تاملي بر واقعي كردن قيمتها
هادي حقشناس
اقتصاد يك مجموعه به هم پيوسته است و در اين مجموعه اگر قرار است اصلاحي صورت بگيرد، بايد به شكل ساختاري در همه بازارها اتفاق بيفتد. همانطور كه اجزاي يك موجود زنده بايد با يكديگر تناسب داشته باشند، اجزاي تشكيلدهنده يك نظام اقتصادي نيز بايد در هماهنگي با يكديگر باشند. بهطور مثال نميتوان دستمزد كارگران را تعيين كرد ولي تعيين قيمت كالاها را به دست بازار سپرد. يا در بازار سرمايه شاخصها توسط فعالان مشخص شود اما در بازار پول، نرخ بهره به صورت دستوري به بانكها ابلاغ شود. وقتي در برخي اجزا قيمتها دستوري و در برخي ديگر به دست مكانيسم بازار تعيين ميشود، عدم تعادل در بازار ايجاد ميشود. اگر قرار است قيمت برق، حاملهاي انرژي و... واقعي شده و از مردم دريافت شود، طبيعي است كه مردم نيز اصلاح دستمزدها و حقوقها را مطالبه كنند. در كنار عدم تعادل در اقتصاد، ساير اجزا مانند بازار پول نيز از انضباط كافي برخوردار نيستند. بهطور مثال رشد نقدينگي تناسبي با رشد اقتصاد ندارد و شاهد تورمهاي دو رقمي هستيم. تا زماني كه مشكل بازار پول حل نشود، بايد هر سه، چهار سال يكبار قيمت حاملهاي انرژي، ارز و... واقعي شود. عدم انضباط در بازار پول منجر به عدم نظم در بازار نان، آب، برق و... نيز ميشود. همچنان كه در سمت هزينهها به دنبال واقعيتر كردن هستيم، در سمت درآمدها نيز بايد قيمتها واقعي شوند وگرنه با عدم تعادل روبهرو ميشويم و پس از مدتي عدم تعادل به بازار كالا و خدمات مصرفي نيز تسري مييابد و خط فقر بالا ميرود. براي اصلاح قيمت حاملهاي انرژي نبايد از اين نكته غافل شد كه در حال حاضر حاملهاي انرژي در بازار با قيمت واقعي عرضه نميشوند. در كشورهاي اطراف قيمت حاملهاي انرژي بيش از ايران است.
ولي سوال اين است كه درآمد خانوارها هم اينگونه است؟ بايد يكبار براي هميشه تكليف يارانهها و همچنين دستمزدها تعيين شود، چراكه نميتوان فقط يك سمت را اصلاح كرد. طبيعتا با اصلاح قيمت حاملهاي انرژي، افراد نيز توقع اصلاح دستمزدها و حقوق و مزايا را دارند. تا زماني كه انضباط پولي و مالي نداشته باشيم و تمام توجهات متوجه يك بخش باشد، حذف يارانه كمكي به بهبود شرايط نميكند. بلكه بايد در كنار آن، براي اقشار آسيبپذير نيز برنامههاي خاصي داشت. اگر اصلاح قيمت حاملهاي انرژي را بپذيريم، بايد اصلاح قيمتها در ساير بازارها را نيز پذيرفت. وقتي چنين باوري نيست همين اتفاقي كه امروز در بازارها رخ داده، ميافتد. شاهد اين هستيم كه بعد از هر عدم تعادلي كه نشات گرفته از شوك خارجي است، سراغ افزايش قيمتها ميرويم. اين راه درمان واقعي نيست، بلكه اينگونه افزايش قيمتها مسكنهاي زودگذر هستند.