تحريم كماثر امريكا
اميرعلي ابوالفتح
در ايالات متحده بايد بين جريان مليگرا و بينالمللگرا يك تفكيك قايل شد. اكنون جريان مليگرا را دونالد ترامپ به عنوان رييسجمهور ايالات متحده هدايت ميكند و با همين رويه وارد انتخابات شد و از اين طريق توانست در انتخابات سال 2016 پيروز شود. اين جريان عقيده دارد كه ايالات متحده بيش از اندازه بست و گسترش جهاني پيدا كرده است و هزينه نگهداري چنين امپراتوري بسيار زياد است و موجب شده كه از درون اقتصاد امريكا توان اداره اين وسعت از فعاليت را نداشته باشد و به تدريج بايد در نقاط كم اهميتتر اختيارات به دولتهاي منطقهاي واگذار شود. ترامپ با همين تفكر در انتخابات پيروز شد و در تمام اين سه سال بهطور دايم مشغول همين سخنان است و براساس همين استراتژي معتقد است كه بايد از جنگهاي بيحاصل خارج شود. برهمين اساس اين گروه نسبت به اقدامي كه تركيه در شمال سوريه انجام داد چندان خشمگين نيستند. البته هشدارهايي داده شد كه تركيه نبايد از يك حد عبور كند. البته تركيه تاكنون از اين حد تعيين شده عبور نكرده است. برخلاف روزهاي اول كه تصور ميشد يك كشتار و نسلكشي خونين در شمال سوريه رخ دهد، در مقياس كشتارهايي كه در خاورميانه صورت گرفته و مرسوم هست هنوز رخ نداده است. اما بر خلاف جريان مليگرا كه هم در درون حزب دموكرات و هم در درون حزب جمهوريخواه و هم در درون دولت، كنگره و اتاق فكرها حضور دارند بهشدت نگران وضع موجود از چند زاويه هستند. آنها بر اين عقيدهاند كه به متحدان امريكا چه از سوي ترامپ و چه از سوي اردوغان خيانت شده است. از طرفي ديگر چنين اقداماتي هيمنه و سروري آمريكا را به خطر مياندازد، ضمن اينكه نگران آن هستند كه توازن قوا در خاورميانه برهم بخورد و محور مسكو، تهران، آنكارا در برابر رياض، واشنگتن، تلآويو تقويت شود و از تغييرات در خاورميانه بهشدت نگران هستند. از همين رو شاهد آن هستيم كه جريان بينالمللگرا فعلا پيگير تحريم عليه تركيه هستند. تاكنون تهديدات فراواني انجام دادند و ممكن است كنگره مصوباتي را داشته باشد ولي طيف مليگرا آن گونه كه انتظار ميرفت متوسل به اقدام تند و خشن عليه تركيه نشده است. حتي در بحث تركيه چيزي كه تاكنون رخ داده است مذاكرات براي عقد يك قرارداد به حالت تعليق درآمد، تعرفه واردات فولاد افزايش پيدا كرد و...
سه وزير تحريم شدند و اين درحالي است كه هيچ گونه شركت تركيهاي يا اقتصاد تركيه مورد تحريم قرار نگرفته است. ميتوان گفت كه اين اتفاقات تاثيري روي اقتصاد تركيه برجا نميگذارد. حتي هيچ يك از قراردادهايي كه بين تركيه و آمريكا در حال اجرا شدن است نيز مشمول تحريم نشده است. از اين جهت ميتوان گفت كه ديدگاه دولت آقاي ترامپ اينگونه است كه قصد دارد يك پيامي به تركها ارسال كنند كه از يك حدي عبور نكنند ولي يك ميزان مشخصي از اقدامات تركيه در شمال سوريه را به رسميت شناخته است ولي بخش بينالمللگرا كه بر مداخلات نظامي تاكيد دارد هنوز بهشدت از اين اتفاق ناراضي است و اين احتمال وجود دارد اقداماتي را انجام دهد كه تلاش دولت را براي حفظ نوعي آرامش در روابط واشنگتن، آنكارا برهم زند. اما نبايد فراموش كرد كه كنگره اين توانايي را دارد كه قوانين تحريمي عليه هر كشوري وضع كند و تحريمهاي كنگره بسيار موثر و پايدارتر هستند. بنابراين فضاي بهشدت ضد اردوغاني در واشنگتن قابل انتظار است كه تحريمهايي وضع شود. ولي به دليل پيچيدگي روابط بين آمريكا و تركيه احتمالا امريكاييها مقداري خويشتنداري در پيش خواهند گرفت و هنگامي كه نارضايتيها نيز فروكش كرد، احتمالا عقلاي جريان بينالمللگرا نيز به اين نتيجه خواهند رسيد كه مسائل شمال سوريه ارزش يك درگيري بزرگ با تركيه را ندارد. به هرحال تركيه دومين ارتش بزرگ ناتو پس از امريكا است. از سوي ديگر ديوار امنيتي مهمي براي اروپاي اقتصادي و همچنين اعضاي ناتو در برابر آشوبهاي خاورميانه است. تضعيف اين عضو نهتنها تهديدهايي را متوجه اروپا و آمريكا ميكند بلكه آنكارا را ميتواند بيش از پيش به سمت روسيه سوق دهد و يك نوع اتحاد قويتر بين تركيه روسيه و ايران ايجاد شود كه در آن زمان قطعا مشكلات افزايش مييابد. از همين رو اگرچه دونالد ترامپ ابتدا توييتهاي تندي عليه تركيه منتشر كرد و گفت اقتصاد اين كشور را نابود ميكند، اما پس از آن به صورت دايم در خصوص مضرات درگيري با يك عضو ناتو ميگويد و عنوان ميكند كه مشكلات بايد از سوي تركها و كردها حل شود و بشار اسد بايد وارد مقابله با تركيه شود. حتي مشخص شده است كه در بين گروههاي بينالمللگرا نيز هرچند تهديداتي صورت گرفته است و اقدامات تند ميتواند موثر باشد احتمالا بايد يك طرح قانوني تاكنون عليه تركيه ارايه ميشد. به هرحال ترديد وجود دارد كه امريكا بخواهد در برابر كشورهايي مانند تركيه كه پيوندهاي عميق نظامي، امنيتي و اقتصادي با آنها دارد بهشدت برخورد كند. حتي تحريمهاي شديد نيز تضمينكننده آن نيست كه اردوغان نظر خود را تغيير دهد. در خصوص روسيه اين سياست جواب نداد. حتي در خصوص ونزوئلا نيز اين تحريمها جواب نداده است. اقتصاد تركيه به مراتب بزرگتر است و زلزله در اقتصاد تركيه حتي ميتواند به اقتصاد اروپا و امريكا سرريز شود و كمتر كسي حاضر است كه به خاطر سرنوشت شمال سوريه بخواهد با چنين پيامدهايي مواجه شود. البته نبايد فراموش كرد كه دونالد ترامپ علاقهمند است كه وجهه يك رهبر ابرقدرت را داشته باشد و لذت ميبرد از اينكه ديگران تصور كنند او ميتواند با يك اشاره انگشت كره شمالي را نابود كند. اين يك پرستيژ به شخص رييسجمهور و حتي ايالات متحده ميدهد. ترامپ عاشق اين است كه بيش از آن چيزي كه هست خود را قدرتمند نشان دهد. بنابراين بيميل نيست كه نشان دهد در برابر اقدامات تركيه سكوت نميكند، مرعوب نيست و در قبال هرگونه نافرماني از سوي هر يك از متحدان بلافاصله واكنش نشان ميدهد ولي نبايد فراموش كرد كه تلاش ميكند با يكسري اقداماتي كه اثرات سياسي رواني دارد تا يكسري اثرات واقعي اقتصادي به نحوي به يكسري مطالبات و انتقاداتي كه از او طي روزهاي اخير مطرح شده پاسخ دهد. اگر ترامپ تحريمي را اعمال نكند قطعا كنگره دست به كار خواهد شد و آن زمان است كه روابط آمريكا و تركيه دچار يك چالش جدي خواهد شد. بنابراين بخشي از اظهارنظرهاي ترامپ نمايشي است تا به اعتراضها در خصوص خالي كردن شمال سوريه پاسخ دهد و در سوي ديگر نشان دهد كه كماكان هيمنه خود را حفظ كرده است. اما نكته مهمتر اينكه بايد ديد كه تحريمها به حدي موثر است كه آقاي اردوغان را وادار به تجديد نظر در عمليات نظامي خود كند؟ چراكه ايشان نيز پيشبينيهايي براي اين سناريوي خود انجام داده است. تجربه نشان داده تحريمهاي اقتصادي به گونهاي نبوده كه حاكميتها در قبال رفتارهاي اساسي خودشان تجديدنظر كنند از اين جهت در خصوص تركيه نيز به نظر نميرسد با تحريم اقتصادي، اردوغان در رويكرد خود تجديدنظر كند.