پايبندي به اصول و اجتناب از اضافات
حجت الاسلام مصطفي درايتي
مراسم راهپيمايي اربعين، سنتي است ديرپا در عراق و از قديمالايام، شيعيان عراق به واسطه احترام و علاقهاي كه براي امام حسين(ع) و مساله كربلا دارند، از اقصي نقاط اين سرزمين، به سمت كربلا پيادهروي ميكنند كه اين راهپيمايي براي آنها بركات زيادي را به همراه داشته است. گذشته از اين جلوههاي اخلاص در رفتار و اخلاق مردم در برگزاري اين مراسم مشاهده ميشود. چنانكه ميدانيد، اين مراسم در ايران چندان مسبوق به سابقه نيست و بيشتر متعلق به مردم عراق بوده و البته بعضا از كشورهاي ديگر هم به صورت جستهوگريخته، در اين راهپيمايي شركت ميكردند. طبيعتا برنامهريزي اين مراسم و هم اجرا و عملياتي كردن آن توسط مردم انجام ميشده است؛ لذا بهواسطه اينكه مردم برنامهريزي و اجراي اين مراسم را بر عهده داشتند، در تاريخ ماندگار هم شد و حتي در دورههاي پيش نيز كه به دلايل خاص مربوط به آن دوره، امكان برگزاري محدودتري فراهم بود، اين مراسم فراموش نشد. بر اين اساس، شهرونداني كه در مسير اين راهپيمايي قرار ميگرفتند، تلاش ميكردند كه در طول سال به گونهاي برنامهريزي كنند كه آن ايام را به نحو شايستهاي از زائران امام حسين (ع) پذيرايي و كمك كنند تا زائران بتوانند اين مسير را راحتتر بپيمايند.
در چند سال اخير اما اين مراسم نسبت به دوران حاكميت صدام، جديت بيشتري پيدا كرده است؛ اما به نظر ميرسد بايد به گونهاي رفتار كنيم كه در همان قالب برنامهريزي شود تا آن سنتهاي مردمي و مذهبي شيعيان عراق و ديگر شيعيان تحتالشعاع قرار نگيرد تا اين مراسم هميشه همچون تمامي اين ساليان ماندگار باقي بماند.
امروز اين مراسم داراي جلوههاي متعددي است و بهتر است تلاش كنيم تا اين جلوها از مسير طبيعي سنتي خود خارج نشود تا همچنان مانا بوده و محفوظ بماند. در صورتي كه اگر اين مورد را ناديده بگيريم، اين مراسم هم برههاي خواهد بود و پس از مدتي هم فراموش خواهد شد. به نظر ميرسد كه بهتر است اين مراسم به گونهاي برگزار شود كه حتي غالب كار خدمات برعهده مردم عراق بازگردد تا به عنوان انسجامي ميان مردم عراق و شيعيان ايران باشد.
اگر اين مراسم به گونهاي برنامهريزي شود كه از قالب سنتي مراسم مدنظر شيعيان عراق در اين قرون و اعصار خارج شود، طبيعتا امكان دوام آن نيز ميسر خواهد بود؛ اما در غير اين صورت، حتي ممكن است به منظومههايي لطمه وارد كند.
در اين ميان، بعضي رگهها و جوانب نيز موجود است كه در سالهاي اخير بيش از معمول مورد توجه قرار گرفته و به نظر ميرسد اين بذل توجه بيش از حد به آن جوانب، چندان مطلوب نباشد و بهتر است اصلاح شوند تا به حالت طبيعي، معقول و سنتي خود بازگردند.
گاهي شايد در عرصه منطقهاي، وضعيتي برقرار باشد كه بهتر است آن قضايا را با مراسم راهپيمايي اربعين عجين و همراه نكنيم؛ حال آنكه به نظر ميرسد مسوولان به اين مورد، كمتر توجه ميكنند. براي مثال ما در سطح منطقه با مسائلي روبهرو هستيم كه برخي تلاش دارند تا رنگولعاب به اين مراسم زده شود و طبيعتا با آن مراسم و شيوه سنتي آن همخواني ندارد و اين اقدامات در درازمدت به اين مراسم لطمه ميزند.
اين مراسم داخل ايران هم با مشكلاتي همراه است. گاهي اوقات سمت و سويي به مراسم داده ميشود اين مراسم از اهداف آن دور ميشود و نقش مردم را در اين گونه مراسم محدود ميكند و طبيعتا اين اقدامات در بلندمدت ميتواند لطمههايي را به اين مراسم بزند. هرچند كه در مقاطعي ممكن است بتوان استفادههاي سياسي از اين مراسم داشت اما به هر حال به نظر ميرسد تداوم اين رويه سبب ميشود تا ماندگاري اين دست مناسك تا حدودي خدشهدار شود.
بخشي ديگر نيز متوجه جنبههاي مردمي اين مناسك است و به نظر ميرسد كه اگر اين جنبهها را تحتالشعاع قرار دهيم، انگيزههاي مردم محدود ميشود و بنابراين در مجموع به نظر ميرسد بايد به گونهاي با اين دست مناسك و مراسم برخورد شود كه وجه مردمي آنها حفظ شود.
مجموعه اين موارد ممكن است در بلندمدت اثربخشي اين دست مراسم را محدود كند. به نظر ميرسد بايد برنامهريزيها به گونهاي صورت گيرد كه در همان چارچوب كار سنتي ديگران هم شركت كنند تا هم آثار معنوي و هم آثار اجتماعي آن حفظ شود. بپذيريم كه اين موارد از چشم ناظران اينگونه مراسم پنهان نخواهد ماند و طبيعتا آنها اين جوانب را نيز تحليل خواهند كرد. بنابراين توصيه ميشود به روند طبيعي و شكل سنتي كه اين مراسم را از قديمالايام در عراق ماندگار كرده است، پايبند باشيم، چراكه اين پايبندي زمينهساز آثار و بركاتي ماندگار خواهد بود كه در عمل به ماندگاري اصل مراسم نيز ميانجامد. بايد از افزودن بهرههايي كه شايد با سنت مردم عراق همخواني نداشته باشد، خودداري كنيم و دقت كنيم كه طبيعتا انجام اين دست اضافات ممكن است تاثيرات منفي به همراه داشته باشد.