آيا قمار دموكراتها نتيجه ميدهد؟
آغاز روند رسمي استيضاح ترامپ
ميثم سليماني
جايگاه رياستجمهوري در ايالات متحده از قداست خاصي برخوردار است، لذا ضربه زدن به اين جايگاه بايد از پشتوانه قابل قبولي برخوردار باشد. معمولا احزاب سياسي در امريكا همواره سعي كردند در خصوص استيضاح رييسجمهور و كنار زدن آن با احتياط برخورد كنند و هيچگاه به سادگي وارد اين حيطه نشوند، چراكه يك قدم اشتباه ميتواند ضربهاي قابل توجه به جايگاه حزبي وارد كند كه قصد بركناري رييسجمهور را داشته است. حالا دموكراتها وارد اين قمار خطرناك شدند كه ميتواند نهتنها به نفع آنها تمام نشود، بلكه در انتخابات 2020 با مشكل جدي مواجه شوند، اما آنها نيز بايد در برابر افرادي كه انتظار استيضاح ترامپ را داشتند پاسخگو باشند، چراكه هر لحظه حمايت از روند استيضاح ترامپ در افكار عمومي امريكا افزايش پيدا ميكند و حالا دموكراتها روند قانوني و رسمي استيضاح را كليد زدند. پنجشنبه شب مجلس نمايندگان قطعنامهاي را به تصويب رساند كه اجازه ميدهد كميتههاي خاصي كه براي تحقيقات در خصوص استيضاح ترامپ فعال هستند به صورت رسمي وارد عمل شوند و طبق قانون اساسي از اين پس روند جلسات استماع و تحقيقات را نيز به صورت علني برگزار كنند. اكنون ميتوان گفت استيضاح ترامپ اجتنابناپذير شده است. نانسي پلوسي، رييس مجلس نمايندگان امريكا عنوان كرده كه ترامپ تحت عنوان سوءاستفاده از مقام رياستجمهوري مورد استيضاح قرار ميگيرد. ولي نبايد فراموش كرد روند استيضاحي كه آغاز شده كاملا رويكردي حزبي دارد، چراكه دموكراتها اين قطعنامه را به صورت كاملا حزبي و با 231 راي به تصويب رساندند و در طرف مقابل تمام 194 نماينده جمهوريخواه با آن مخالفت كردند. در تاريخ امريكا تاكنون دو استيضاح به صورت رسمي برگزار شده و يك فرآيند استيضاح پيش از برگزاري به پايان رسيد و رييسجمهور از سمت خود استعفا داد و حالا بناست روند استيضاحي جديد به صورت رسمي آغاز شود. نكتهاي كه نشريه يواساي تودي در خصوص تفاوت استيضاح ترامپ با ساير روساي جمهور مطرح ميكند، اين است كه هيچگاه هيچ يك از روساي جمهور پيشين با اتهام به خطر انداختن امنيت ملي كشور مورد محاكمه قرار نگرفتند، اما ترامپ متهم به سوءاستفاده از قدرت است. اندرو جانسون به عنوان اولين رييسجمهوري بود كه مورد استيضاح قرار گرفت كه به دليل نافرماني و عدم اجراي يك قانون بود. نيكسون به جرم سوءاستفاده از قدرت مورد اتهام قرار گرفت و مجبور شد تا از قدرت كنارهگيري كند و بيل كلينتون نيز به دليل دروغگويي مورد محاكمه و استيضاح قرار گرفت. اما در حال حاضر ترامپ به نحوي در همه اين موارد مورد اتهام است و هيچ يك از اتهامات او بيپايه و اساس نيست. او حتي به نحوي با اين اتهام نيز مواجه است كه منافع شخصي را بر منافع كشور ارجحيت داده است. موضوعات استيضاح جانسون، نيكسون و كلينتون همگي مباحث داخلي بود و هيچگاه منافع ملي كشور در عرصه سياست خارجي را با مخاطره مواجه نكردند. ترامپ براي دستيابي به منافع خود تلاش كرده تا اوكراين را در جنگ با روسيه تضعيف كند كه بدترين دشمن خارجي امريكا محسوب ميشود. دونالد ترامپ اين كار را تنها به اين دليل انجام داد كه با تحت فشار قرار دادن رييسجمهور جديد اين كشور به منافع انتخاباتي دست پيدا كرده و عليه يك شهروند امريكايي پروندهسازي كند. روساي جمهوري ديگر امريكا نيز براي فرار كردن از استيضاح سعي كردند به نحوي خلاف قانون عمل كنند تا از شرايط موجود خارج شوند. اما هيچگاه به سمت حمله به قانون و تضعيف قانون اساسي پيش نرفتند. اما دونالد ترامپ با وجود خطر امنيت ملي امريكا به نحوي قانون اساسي اين كشور را نيز تضعيف ميكند. برخي كارشناسان معتقدند كه اين استيضاح شايد شبيه هيچ يك از استيضاحهاي ديگر در تاريخ امريكا نباشد.
در اين بين اما حزب جمهوريخواه نيز در برابر امتحاني قابل توجه قرار گرفته است. اين امتحان فراتر از برداشته شدن يا نشدن دونالد ترامپ است، چراكه حزب جمهوريخواه بايد تصميم بگيرد آيا ميخواهد به هر قيمت بدون هرگونه استدلالي حمايت كند يا اينكه قصد دارد ابتدا مدارك را مورد بررسي قرار دهد و سپس تصميمگيري صورت گيرد. ولي در حال حاضر به نظر نميرسد اين فضا به سمت يك فعاليت فراحزبي پيش برود، چراكه جمهوريخواهان تاكنون در برابر چندين قانونشكني دونالد ترامپ هيچ واكنش قابل توجهي نشان ندادند و در سوي ديگر دموكراتها بدون در نظر گرفتن نياز به استيضاح فراحزبي اين فرآيند را پيش ميبرند. بنابراين به نظر نميرسد زماني كه استيضاح در مجلس نمايندگان تاييد شود و به سنا براي برگزاري محاكمه ارجاع داده شود به ناگاه جمهوريخواهان راي خود را برگردانند و از رييسجمهور حمايت نكنند.
حالا از اين به بعد بايد منتظر جلسات استماع به شكل علني بود كه به نظر ميرسد سطح افرادي كه در اين جلسات حضور پيدا ميكنند نيز بالاتر ميرود. نظرسنجيها نشان ميدهد كه روز به روز حمايتها از استيضاح ترامپ بيشتر ميشود. در نظرسنجياي كه واشنگتنپست به همراه ايبيسينيوز انجام دادند، نشان ميدهد كه اين حمايتها به 49 درصد رسيده است. اين در حالي است كه بيل كلينتون، رييسجمهور اسبق امريكا در شرايطي در سنا مورد محاكمه و استيضاح قرار گرفت كه تنها 33 درصد از افكار عمومي امريكا از آن حمايت ميكردند و حدود 64 درصد مخالف برگزاري استيضاح بيل كلينتون بودند. در حال حاضر 47 درصد حاضران در اين نظرسنجي مخالف استيضاح ترامپ بودند و به نظر ميرسد علني شدن فرآيند استيضاح ترامپ و حضور افراد متعدد در جلسه استماع ميتواند چشمانداز روشنتري از ديدگاه مردم امريكا نسبت به استيضاح ترامپ ارايه دهند. مطمئنا در شرايطي كه افكار عمومي امريكا خواهان استيضاح ترامپ باشند، جمهوريخواهاني كه بايد كمتر از يكسال ديگر در كارزار انتخاباتي باشند به شكل تمام قد از رييسجمهور حمايت كنند. اما نتايج همين نظرسنجي نشان از فضاي دوقطبي دارد كه در امريكا وجود دارد. رييسجمهور اكنون در كاخ سفيد حضور دارد كه موجب يك شكاف عميق در جامعه امريكا شده است و بر مبناي همين شكاف به ادامه دوره رياستجمهوري خود به مدت 8 سال ميانديشد.
دموكراتها نيز اكنون بايد اين قمار بزرگ را به پايان برسانند. ترامپ نه كلينتون است و نه نيكسون؛ ترامپ تا آخر اين مسير را پيش ميرود حتي اگر موضوع به اين قيمت تمام شود كه شكاف در امريكا عميقتر شود. ترامپ در امريكا به پايان نميرسد مگر اينكه يك توافق دوحزبي به دور از منافع حزبي شكل بگيرد، در غير اين صورت استيضاح چيزي جز يك نمايش نخواهد بود.