به مناسبت نمايش مجموعه نقاشي «انتزاع» از سپيده نهاوندي در گالري سروا
اعتراض در هنر انتزاعي
فاروق مظلومي
تاريخ هنر تا ابتداي هنر معاصر اغلب از هنر چهرهاي لطيف و نوازشگر ارايه كرده اما هنر معاصر خصوصا هنر اعتراضي هنري سخت و عصيانگر است. سياست بازنمايي هم در هنر معاصر شكل ديگري به خود گرفته و با حافظه بصري كلاسيك تفاوت دارد.
تربيت بصري انسان از 40هزار سال قبل- نقاشيهاي هنر غار- تا اوايل قرن بيستم اينگونه بوده كه هنر نقاشي، اشيا، موجودات و جهان واقعي را ترسيم كند. در اين دوره طولاني نهايت آزادي براي نقاشي، ترسيم موجودات و فضاهاي افسانهاي يا اسطورهاي بوده است. از اوايل قرن بيستم نقاشي انتزاعي كه ترجمه محتاط
Abstract Expressionism است با همت روسها و همكاري آلمانيها در برابر هنر واقعگرا ايستاد و فضاهاي غيرواقعي و ناموجود- حتي در تخيلات- را روي تابلوهاي نقاشي آورد. اين نوع نقاشي به نقل و انتقال حس و انرژي در مثلث «هنرمند، اثر هنري، مخاطب» توجه دارد.
نقاشي انتزاعي جهان مادي و تخيلي را كه در آن زندگي ميكنيم، نشان نميدهد و فرمهاي كاربردي مانند فرم اشيا و محيطهاي آشنا مثل كوه و دريا در اين نوع نقاشي ديده نميشود. هنرمند در آثار انتزاعي جهان معنوي خودش و شايد ما را با استفاده از ابزار رنگ و فرمهاي نامشخص روي تابلو ميآورد. اثر انتزاعي در مورد كسي يا چيزي نيست فقط در مورد نقاشي است تا آنجايي كه چگونگي به وجود آمدن اثر- حركتهاي نقاش و عمل نقاشي- مهمتر از آنچه به وجود ميآيد، ميشود. فرمهاي تعريف شده با هوش و دانش، سمت و سوي حركت دست و قلم نقاش را تعيين نميكنند، بلكه نقشهاي موجود روي تابلو محصول حركت ناخودآگاه دست و قلم هستند؛ دست و قلمي كه در اطاعت محض از حس هنرمند كاملا از عقل و دانش تكنيكي آزاد شدهاند. تعامل حس هنرمند با رنگ و فرم منجر به انتقال حسها و انرژيهاي منحصر به نقاشي روي تابلو ميشود كه مخاطب تابلو را در تجربهاي از حسهاي متفاوت قرار داده و به جهان مادي كه از آن گريزان است، برنميگرداند. هنرمندان انتزاعي معتقدند ما مناظر، انسانها و اشيا را در زندگي روزمره ميبينيم و نيازي به بازآفريني آنها روي تابلو نداريم. به عقيده منتزعان، نقاشي انتزاعي رستاخيز رنگ، نور، بافت و حس و هيجان است، رستاخيزي كه رستگاري آزادي را براي هنرمند و مخاطب خردمند محقق ميكند.جمعه هشتم ماه آذر افتتاحيه مجموعه انتزاع در گالري سروا بود. آثار سپيده نهاوندي در اين مجموعه ما را با حسهاي گمنام و گمشدهمان درگير ميكند؛ حسهايي كه قابل بيان نيستند فقط تلنگري براي احياي يك زندگي فراموش شده در درونمان هستند. تنوع در ابزار و اجرا يكي از مشخصههاي بارز اين مجموعه است. اجراهايي با بافت تسطيح شده و اجراهايي با بافت برجسته ديده ميشود كه با ابزارهاي گوناگون و شخصي هنرمند تابلوهايي متفاوت آفريدهاند. تابلوها با بافتها و فرمهاي تكراري كه در اغلب مجموعههاي انتزاعي شاهد آن هستيم ايجاد نشدهاند
بلكه هنرمند در هر اثر با يك بيان ويژه حضور دارد.
چند اثر در حوزه نقاشان
COLOR FIELD يا همان گسترههاي رنگي در اين مجموعه ديده ميشود كه بخشي از جريان اكسپرسيونيسم انتزاعي مكتبهاي نيويورك و پاريس هستند. از طرفي اين تابلوها در تفاوتي محسوس با آثار معروف گسترههاي رنگي داراي سطوح متمايز رنگي با مرزهاي مشخص هستند يعني هنرمند براي خروج از يك سطح به سطح ديگر از يك خط مرزي معين عبور كرده است. خطوط پهن كه نسبت به خطوط نازكتر حامل توقف و كندي هستند، گذر سريع و آسان زمان را تداعي نميكنند. در آثاري ديگر از سپيده نهاوندي شاهد تقاطع خطوط پهن هستيم كه صدا و انرژي دراماتيك ممتدي را با خود دارند. اگر نقاش در آثارش موفق به نقل و انتقال انرژي به اثر و مخاطب شود، امر هنري اتفاق افتاده است. اصرار نقاش در اين مجموعه به رنگ آبي با تركيب سياه اندوهي سهمگين را به فضاي بعضي از آثار داده است و بافت كه نوعي خروج از سطح صاف تابلو است در آثار اين هنرمند با ضخامت كم و اغلب مهارشده فضاي تملك و تسلط را از تابلوها دور ميكند.بار انرژي متفاوت آثار هارموني خاصي در مجموعه ايجاد ميكند كه اين اتفاق در حضور آثار به تنهايي ممكن نيست. از اينرو ميشود گفت هر نمايشگاه يك اثر واحد و هر اثر سرباز هنرمند در عرصه گالري است. آثار مفهومي سربازان گوش به فرمان هنرمند و مخاطب هستند و آثار انتزاعي سربازان معترض، عاصي، طغيانگر و گاهي خائن.آثار مجموعه انتزاع تا چهاردهم ماه آذر در گالري سروا منتظر رويارويي با علاقهمندان هنر معترض است.