صندوق جهاني محيط زيست (WWF) بر اين باور است كه برخلاف نقش ضروري محيطبانان در حفاظت از تنوع زيستي اما تقريبا هيچ اطلاعات درستي درباره نحوه عملكرد آنها وجود ندارد. شبكههاي مجازي در سالهاي اخير توانستهاند بخشي از فعاليتهاي محيطبانان را به نمايش بگذارند، اما در عين حال موضعگيريهاي احساسي را هم بيشتر تقويت كردهاند. يك كارشناس حيات وحش به «اعتماد» ميگويد كه نسل محيطبانان در حال عوض شدن است در بعضي مناطق محيطبانها جوان و متاسفانه بيحوصله شدهاند. اين در حالي است كه كار محيطباني بدون دورههاي آموزشي و افراد الگو، هويتش را از دست خواهد داد. به گفته اين كارشناس، محيطبانان قديمي از بچههاي روستا بودند كه كوه و جنگل را به خوبي ميشناختند، چوپاني كرده و حتي تعمير ماشين را بلد بودند اما متاسفانه در بعضي استانها، عملكرد محيطباني كاملا دستخوش تغيير شده است. از سوي ديگر، جاي خوشوقتي است كه همچنان بسياري از محيطبانان نسل جديد علاقهمند هستند كه در نزد محيطبانان قديمي آموزش ببينند و حتي با خلاقيت توانستهاند از پس شرايط سخت كاري بربيايند. براي صحبت بيشتر درباره اين موضوع اميد عزتپور يكي از محيطبانان استان قزوين و منطقه حفاظت شده طارم سفلي را انتخاب كردهايم. اين محيطبان را ميتوان از دو جنبه متفاوت دانست؛ نخست تلاشهايي كه در راستاي ارتقاي دانش صنفي و در شبكههاي مجازي انجام داده و دوم ثبت گونههاي جانوري كه با هزينه شخصي اين محيطبان صورت گرفته است.كساني كه سابقه آشنايي بيشتري با آقاي عزتپور دارند، معتقدند كه وي از آن دست محيطبانهايي است كه يادگيري و عدم پافشاري در اثبات عقيده دارد و به همين دليل هم در نزد اغلب همكارانش محبوبيت دارد. شرح كامل گفتوگوي «اعتماد» را با او در ادامه ميخوانيد.
از پيشكسوتان عرصه حفاظت تنوع زيستي معمولا كمتر صحبت ميشود؛ نظر شما در مورد نسل قديم محيطبانان چيست؟
قطعا شكلگيري مناطق و پويايي هر منطقهاي با تلاشهاي محيطبانان پيشكسوت صورت گرفته و اينكه از نظر مقتضيات زماني هم شيوههاي حفاظتي آنها كمي متفاوت با امروز بوده، هم از لحاظ دانش و هم از لحاظ مديريت حيات وحش؛ ولي هر چه بوده جا دارد كه از پيشكسوتان اين عرصه كه به طور قطع تلاشهاي خوبي محيط زيست انجام دادهاند، قدرداني شود.
گفته ميشود كه حفاظت از محيط زيست بيش از هر چيز به پرسنل آگاه، دغدغهمند و دلسوز نياز دارد در حالي كه بسياري از محيطبانان باسابقه از عدم برگزاري دورههاي محيطباني ضابطهمند گله دارند. به نظر شما محيطباني امروز با گذشته چه فرقهايي دارد؟
به طور قطع همين طور است، البته اين مشكلي بوده كه از زمان ورود جناب سرهنگ محبتخاني به عنوان فرمانده يگان سازمان و انتخاب تيم يگان و مشاوران خوب ايشان و البته ارتباط نزديك ايشان با محيطبانان رفع شده و تمامي محيطبانان آموزش ديدهاند. شايد به جرات بتوانم بگويم كه علت اين موضوع را ميتوان در غفلت و به فراموشي سپردن شكارباني سابق و محيطباني در برههاي از زمان جستوجو كرد.
از قول شما نقل شده كه اطلاعات خوب از طبيعت و شغل محيطباني ميتواند مردم را به همراهي بيشتر و موثرتر با محيطبانان تشويق كند؛ شاهد و گواه اين حرف شما چيست؟
تا زماني كه عموم مردم از طبيعت، حيات وحش و نحوه حفاظت آن توسط محيطبانان اطلاعات اوليه نداشته باشند، نميتوانيم انتظاري از مردم داشته باشيم كه محيط زيست را در حفاظت از طبيعت و حيات وحش ياري كنند. وقتي اطلاعاتي از نقش هر يك از گونههاي جانوري در طبيعت و اكوسيستمها در اختيار مردم علاقهمند بگذاريم، قطعا همه مردم ميتوانند در هر گوشه طبيعت ايران به كمك محيط زيست بيايند.
در حال حاضر ريشه بسياري از مشكلات محيط زيست، عدم آگاهي مردم از طبيعت و محيط زيست است. به همين دليل من و محيطباناني از سراسر ايران از پتانسيل فضاي مجازي در راستاي حفظ محيط زيست بهره جستيم تا مردم به راحتي بتوانند اطلاعات اوليه را با يك جستوجوي ساده به دست آورند.
بسياري محيطبان را صرفا به واسطه درگيريهايشان با شكارچيان غيرمجاز ميشناسند اما شما محيطباني هستيد كه با هزينه شخصي اقدام به شناسايي و ثبت حيات وحش كرده، اهميت اين موضوع را براي خوانندگان تشريح كنيد.
من با توجه به علاقه شخصي و دغدغه ثبت و شناسايي حيات وحش، سعي كردم از دوربينهاي مختص اين كار استفاده كنم و اين كار را هم در مناطقي كه خدمت كردهام، انجام دادم. البته تعداد دوربين در كار ما خيلي مهم است چرا كه بايد مناطق زيادي را تحت پوشش قرار بدهيم ولي با دو دوربين كار ثبت و شناسايي بسيار سخت ميشود. دوربينهاي مختص اين كار، ابزاري خوب ولي در عين حال گرانقيمت هستند كه محيطبانان با توجه به قيمت كمتر به سراغ آنها ميروند. من هم سعي كردم كه زيستگاه را خوب بررسي و به نمايهها دقت كنم تا درصد خطا پايين بيايد و در مقابل درصد ثبتهاي موفق بالا رود. در بسياري از ادارات اين دوربينها موجود هستند و در بسياري از مناطق جهت ثبت حيات وحش به كار گرفته ميشوند ولي تعداد آنها محدود است.
بـه ثـبـتهـاي خارقالعادهاي كه از پلنگ داشتهايد، برگرديم؛ تا الان چند پلنگ در منطقهتان شناسايي و ثبت كردهايد؟
از شما ممنونم ولي واقعيتش همه ثبتها براي ما ارزشمند هستند، حتي مواردي كه سنسور دوربين به دلايلي دير عمل ميكند و فقط قسمتي از اجزاي بدن گونه ثبت ميشود. من اين كار را در چند مرحله از سال 94 انجام دادم كه موفق به ثبت يك پلنگ شديم. با ادامه اين روند در طول سالهاي مختلف و با توجه به جابهجايي محل خدمت تاكنون در منطقه حفاظت شده طارم سفلي، فقط نزديك پنج تا شش فرد پلنگ را لا موفقيت به ثبت برسانيم اما همان طور كه پيشتر اشاره شد با توجه به تعداد دوربين محدودي كه تهيه كردم در همه موارد موفق بوديم. البته ثبتهاي ديگري هم داشتهام كه به دقت نميتوان گفت كه پلنگها همانها هستند يا تفاوت دارند.
ثبتهايي كه داشتهايد، چقدر در تحقيقات و پژوهشها براي حفاظت از اين گربهسان موثر واقع شده؟
با توجه به ارايه همه گزارشها طي نامهنگاري و تهيه فرم ثبت گربهسانان، تمامي ثبتها در اختيار سازمان مركزي قرار ميگرفت و قطعا در ثبت و شناسايي گونههاي يك منطقه موثر بوده است اما متاسفانه كار تحقيقاتي وسيع صورت نگرفته. در هر صورت با توجه به مقتضيات شغلي و دغدغهها، كارهاي پژوهشي خودم در اين زمينه در حال تكميل است كه البته باز هم جاي كار دارد.
در زمينه ساير گونههاي جانوري چطور؟
بله خوشبختانه موفق بودهايم و ثبتهاي خوبي از خرس قهوهاي، سمور سنگي، روباه و گراز داشتيم.
وقتي درباره شما تحقيق ميكردم، متوجه شدم كه اينجا و آنجا حرف از تلاشهايتان در شبكههاي مجازي براي ارتقاي دانش صنفي است. از ديدگاه خودتان در اين راه چقدر موفق بودهايد؟
بله، من براي معرفي اين شغل از ابتداي كار محيطباني با وبلاگنويسي شروع كردم و بعد از شبكههاي اجتماعي پرمخاطب بهره گرفتم. هر چند بسياري هستند كه حتي الان هم اين شغل را نميشناسند اما به مدد شبكههاي اجتماعي و پرداختن رسانهها به شغل محيطباني يا با ساخت سريال و... بسياري با شغل محيطباني آشنا شدهاند اما هنوز هم جاي كار زياد دارد. در اينكه چقدر موفق بوديم، بايد مخاطبان قضاوت كنند ولي ما بازخوردهاي خوبي داشتيم. بسياري از جوانان با جستوجوي ساده ميتوانند به صفحات محيط زيستي و محيطباني دسترسي پيدا كنند و با ما در ارتباط باشند. يك موضوع ديگر كه در قالب تنوير افكار عمومي انجام دادم، استفاده از ظرفيتهاي روستاها و حتي خود استان براي آموزش و نشر مطالب محيطزيستي بوده است. هدف من اين بود كه بتوانيم روي جوامع محلي و عموم مردم با دادن اطلاعات به زبان ساده تاثير بگذاريم.
تا جايي كه ميدانم در زمينه استفاده از سگهاي محيطبان هم تحقيقاتي انجام دادهايد، كمي هم از اهميت اين موضوع بگوييد.
طي بررسيهاي به عمل آمده، گروهها و سازمانهايي براي كمك به محيط زيست از سگهاي جستوجوگر استفاده ميكنند و وجود سگهاي تعليم ديده در مناطق حفاظت شده سازمان محيط زيست ميتواند به محيطبانان كمك كند. سه نوع سگ محيطبان وجود دارد كه ميتوانند در زمينههاي مختلف شناسايي تخصص داشته باشند. نخست سگهاي «ردياب» كه ميتوانند رد پاها را دنبال كنند. دوم سگهاي «جستوجوگر» كه آنها ميتوانند سلاحها را شناسايي كنند و سوم سگهاي «حمله» كه ميتوانند در حمله به شكارچيان كمككننده باشند.
بعضي از سگها هم توانايي آموزش ديدن در هر سه زمينه را دارند. آنها معمولا براي رديابي و دستگير كردن استفاده ميشوند. سگ نژاد مالينويز يكي از سگهايي است كه براي استفاده در محيط زيست كارايي خوبي خواهد داشت. اما در حال حاضر ساز و كار مناسبي براي اين موضوع در ايران و در زمينه محيط زيست پيشبيني نشده است.
در كنار اين موضوع شايد بد نباشد كه اشارهاي هم به تاثيرات مخرب ناشي از حضور سگهاي بدون صاحب در زيستگاههاي حيات وحش داشته باشيد. تاكنون مواردي از اين تعارضات آشكار در منطقه شما ديده شده؟
به نظر ميرسد كه دليل ازدياد سگهاي بدون صاحب، برخي از مردم هستند كه با در اختيار گذاشتن غذا باعث افزايش جمعيت آنها ميشوند. از طرفي هم عدم مديريت زباله در روستاهاي حاشيه مناطق و فنسكشي مناسب باعث شده كه سگها غذاي بدون دردسر در اختيار داشته باشند و به سرعت هم زاد و ولد كنند. متاسفانه حتي مواردي ديده شده كه با گرگها، سگاس يا گرگاس را به وجود آوردهاند كه البته اين مورد به مراتب بسيار خطرناكتر از سگهاي بدون صاحب است. تمامي سگهاي بدون صاحب به خصوص در مناطق چهارگانه، مشكلات بسياري را ايجاد كردهاند. به عنوان مثال ديده شده كه سگهاي بدون صاحب در فصل بهار و زاد و ولد، آهو و برههاي آنها را نابود ميكنند. از سوي ديگر سگهاي بدون صاحب با از بين بردن طعمه ساير حيوانات، حيات گوشتخواران كوچك و بزرگ و حتي پرندگان شكاري منطقه را تهديد ميكنند. اين موضوع براي حيات وحش در يك اكوسيستم تهديد جدي محسوب ميشود. قطعا براي سازمان حفاظت محيط زيست، حيات وحش بسيار ارزشمندتر از سگهاي بدون صاحب است و در زمينه كاهش تعداد اين سگها بايد اقدامات خوب و شجاعانه انجام بگيرد. اميدوارم روزي برسد كه شغل محيطباني در جايگاه اصلي خود قرار بگيرد و در تقويم ملي كشور ثبت شود. ضمن اينكه همه نيروهاي تحصيلكرده بومي، قوي و علاقهمند هم در بدنه محيطباني وجود داشته باشند. اميدوارم مديريت حيات وحش و حتي تجهيزات محيطبانان در امر حفاظت بهروز باشد و در نهايت هيچ گونه دغدغه معيشتي نداشته باشند. در آخر هم از مردم خواهشمنديم با كسب اطلاعات درست از طبيعت و حيات وحش درحفظ آن به محيطبانان كمك كنند.
ديده شده كه سگهاي بدون صاحب در فصل بهار و زاد و ولد، آهو و برههاي آنها را نابود ميكنند. از سوي ديگر سگهاي بدون صاحب با از بين بردن طعمه ساير حيوانات، حيات گوشتخواران كوچك و بزرگ و حتي پرندگان شكاري منطقه را تهديد ميكنند. اين موضوع براي حيات وحش در يك اكوسيستم تهديد جدي محسوب ميشود.