ماجراي شير و اعتماد
نيوشا طبيبي
۱- همه خواندهايم يا ديدهايم و شنيدهايم كه فردي به عنوان متخصص سمشناسي(بعد معلوم شد دامپزشك است!) در برنامهاي تلويزيوني بدون ذكر منبع يا دليل يا ارايه گزارش از كارشناسان و آزمايشگاههاي نظارت بر كيفيت غذاها، اعلام كرده كه شيرهاي توليد شده در كشور به سم خطرناك سرطانزا آلوده است. تا اينجاي داستان جز رفتار غيرحرفهاي رسانه و ايجاد فرصت براي فردي غيرمتخصص چيز خاصي اتفاق نيفتاده. بمب خبري اما توسط دهها و صدها مسوول سياسي و بهداشتي و دانشگاهي، نماينده مجلس و شوراهاي شهر، روساي شوراهاي صنفي، نماينده كارگران صنعت لبنيات و دهها نفر ديگر كه خود را موظف ميدانند در اين موضوع اظهارنظر كنند، منفجر ميشود.
اين فقط بخشي از اظهارنظرهايي است كه در اين چند روز خواندهايم:
الف- يكي از مسوولان غيرمرتبط با صنعت شير: «استانداردهاي شير در ايران از ايالات متحده بالاتر است!» (۱- صحت عمل FDA درباره شير در ايالات متحده از سوي بسياري از كارشناسان و مراكز نظارتي غيروابسته امريكايي به شدت محل ترديد است. ۲- اين اظهارنظر احتمالا فقط بر اساس مزه كردن شيرها حاصل شده است؟)
ب- يكي از نمايندگان مجلس:«استانداردهاي شير در كشورمان در حد كشورهاي اروپايي است.»
ج- يكي ديگر از مسوولان اين بار مرتبط: «مطالعات ميداني در ۱۰ سال گذشته نشان ميدهد كه مقدار آفلاتوكسين در شير و مواد لبني رو به كاهش است و در اين موضوع داريم به استانداردهاي اروپايي نزديك ميشويم.»
بعد از تكذيبهاي غليظ و شديد دهها نفر، بعد از ضرر هنگفت صنعت رنجديده شير ايران كه با خون دل سرپا مانده، اظهارنظر نفر آخر كه اتفاقا از دانشگاه شهيد بهشتي بود، قابل توجه مينمايد. در اين ميان آنچه بيشتر از صنعت شير آسيب ديد، اعتماد و اطمينان عمومي بود، برخلاف اين واقعيت كه صنعت مدرن شير ايران از دهه 50 به اين سو با بالاترين كيفيت در حال توليد است.
۲- در ماجراي تاثربرانگيز هواپيماي اوكرايني آنچه بيش از اصل داستان و خبر دلها را خراشيد و روان را آزرد، همين اظهارنظرهاي افراد غيرمتخصص بود. از ساعات اوليه انتشار خبر افراد مختلف در سطوح متفاوت خود را موظف به اظهارنظر عمومي و رسانهاي ديدند.
بيشتر اين افراد در يك صفت مشترك بودند. نه متخصص هوانوردي و سوانح هوايي بودند و نه كارشناس نظامي و پدافندي! اما چون مسووليتي بر عهده داشتند، خود را محق ميديدند كه از قافله عقب نمانند و حتما در مصاحبه با سايتهاي خبري و خبرگزاريهاي مختلف و روزنامه حاضر شوند و قاطعانه صحبت كنند. در حوادث مشابه ديگر نيز چنين بود. شايعه زنده ماندن مسافران سقوط ATR را به خاطر داريد؟
۳- با تاثر بايد گفت كه عدهاي از سياستمداران و مسوولان تبديل به ستارههاي رسانهاي شدهاند. رسانهها هم البته از مصاحبه و كسب خبر از اين بزرگواران معمولا استقبال ميكنند. در اين ميان كمترين موضوع مورد توجه منافع ملي است. اين عزيزان كه بيواهمه و ترس در هر موضوعي وارد ميشوند و به نمايندگي از مردم و حاكميت زبان ميگشايند معمولا به پيامدهاي سخناني كه از آنها منتشر ميشوند، اهميتي نميدهند.
بر اثر اين اظهارنظرهاي عجولانه و غيرمسوولانه، امنيت رواني و اعتماد ملي و اطمينان جمعي آسيب جدي ميبينند. چنانكه در ضايعه هواپيماي اوكرايني، داستان كيكهاي قرصدار و شير آلوده و ذرتهاي كپك زده و دهها مورد مشابه چنين شد.