تقسيم جهان
مرتضي ميرحسيني
جنگ دوم جهاني هنوز تمام نشده بود كه فاتحان احتمالي آن در يالتا، شهري در شبهجزيره كريمه دور هم جمع شدند و درباره مناسبات آتي ميان خودشان و مسائل بعد از پيروزي به بحث نشستند. تقريبا همه طرفهاي حاضر در اين نشست در محاكمه و مجازات سران آلمان و ژاپن توافق داشتند و هيچ حقي براي اين «آغازگران جنگ» قائل نبودند، اما اهميت يالتا در طرح مسائل بديهي مثل تنبيه متجاوز و تحقير بازنده و حتي دريافت غرامت از آنها نبود. موضوع اصلي اين گردهمايي، تقسيم جهان و تصميمگيري درباره آينده آن بود. به عبارت ديگر، قدرتهاي اصلي حاضر در نشست يالتا به تحقق اين هدف فكر ميكردند كه چگونه هم هر چه زودتر به اين جنگ پرهزينه پايان دهند و صلح را برقرار كنند و هم منافع و غنايم و سهم خود را از جهان بعد از جنگ بردارند. دغدغه اصليشان اين بود كه به اين دو هدف توأمان برسند و ظاهر موجه و قانوني هم به آن بدهند. گويا همينجا بود كه استالين، آشكارا و به صراحت از سياست نه چندان پوشيده و پنهان شوروي درباره اروپاي شرقي سخن گفت و سيطره بر كشورهاي واقع در شرق آلمان را -به عنوان يكي از شرايط تضمين صلح و ختم منازعه- مطالبه كرد. همانجا مساله تقسيم آلمان به دو كشور شرقي و غربي هم به ميان آمد و در حقيقت نخستين گام در شكلگيري دو بلوك شرق و غرب -و ورود به دورهاي كه سالهاي «جنگ سرد» نام گرفت- برداشته شد. شركتكنندگان در كنفرانس يالتا به مساله ايران هم، كه آن زمان در اشغال متفقين بود، پرداختند و روي خروج بيقيد و شرط از خاك ما -البته بعد از پايان رسمي جنگ- با يكديگر مصالحه كردند. هر چند نه شوروي به آنچه گفت و متعهد شد، پايبند ماند و نه قدرتهاي غربي، بهويژه انگليس تمايلي به رها كردن ايران داشتند. در كنار همه اينها، حاضران به موضوع مهم ديگري هم پرداختند: چون سازمان «جامعه ملل» در آزمون برقراري صلح پايدار در جهان شكست خورده بود ديگر ضرورت و توجيهي براي تداوم كار آن وجود نداشت و از اينرو حاضران در يالتا بحث تاسيس سازمان ديگري را پيش كشيدند؛ سازماني كه چندي بعد، براساس همان الگوي جامعه ملل اما با تشكيلات گستردهتر پا گرفت و سازمان ملل متحد خوانده شد. هنري لوكاس مينويسد: «به اميد اينكه سازمان ملل وسيلهاي براي پرهيز از جنگ يا دستكم جلوگيري از گسترش آن يا متوقف كردن برخوردها حتي با اعمال زور و حل و فصل كردن منازعات از راه مذاكره يا حكميت باشد، همه نوع كوششي به كار رفت كه اين سازمان قدرتمندتر از جامعه ملل باشد.» ظاهر جذاب و شعارهاي اين سازمان جديد، به قول كريس هارمن «به دل مردمي كه گمان كرده بودند براي چيزي جنگيده و رنج بردهاند كه به راستي به جهان بهتري ميانجامد، اثر كرد.» در پايان اين را هم اضافه كنم كه كنفرانس يالتا، حدود هفت ماه پيش از پايان رسمي جنگ دوم جهاني، از 4 تا 11 فوريه 1945 برگزار شد. محل تشكيل جلسات، كاخ بزرگي بود كه زماني به خانواده رومانف، دودمان سلطنتي روسيه تزاري تعلق داشت.